گنجور

 
۲۲۲۱

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۳

 

... از چه درین پهنه ای دلیر دلاور

تیغ نگیری بدست و اسب نتازی

گر عجب است از گراز دعوی شیری ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۲

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳ - غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید

 

... عقل بالفعل کند طبع هیولانی را

تا به میدان خرد اسب هنر تاخته ای

دست بستی به قفا فاضل میدانی را ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۳

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹ - بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است

 

... بکوری چشم عین الدوله و ادبار میرآخور

فریمان ز فرمان اسب دولت زیرران بادت

نفوذ امرت از صحرای ز یدر باد تا بیدر ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۴

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳ - مکالمه تخت و تاج بمناسبت وقعه هفتم محرم ۱۳۳۳

 

... فروردین گردد بستان سپاهان در ری

کوه در زلزله افتد ز سم اسب یلان

دشت پر لشکر جنگی شود از کشور وحی ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۵

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۵ - ترجمه اشعار ایل بیگی مرحوم جانشین تیمور

 

... دلدل و شبدیز خسرو رهسپار آید همی

اسب آهن پای در تک راهوار آید همی

اینچنین بود است و خواهد شد چنین ای دوستان

اسب آهن پا که بینی آتشین دارد شکم

میبرد هر لحظه صد فرسنگ ره یا بیش و کم ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۶

ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴

 

... باغ پر بود ز شمشاد و گل و سرو سهی

قصر آکنده ز اسباب بزرگی و شهی

لیک این هر دو فضا ز آدیمان بود تهی ...

... حسبی الله و کفی ربی بر خود خواندم

اسب اندیشه و تدبیر بهر سو راندم

گرد سودا را القصه ز رخ افشاندم ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۷

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲ - شاه و وزیر و گربه دست آموز

 

... براه مرو چه خوش گفت کاروان سالار

که استر ارچه چو اسب ست از نتاج خر است

اگر چو گاو خران را دو شاخ تیز بدی ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۸

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹

 

... ما را چه که میش بره دارد

ما را چه که اسب کره دارد

ما را چه به جنگ روس و ژاپن ...

ادیب الممالک
 
۲۲۲۹

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳

 

... این زمان بشناس کسب خویش را

تنگ برکش تنگ اسب خویش را

داخل اندر لشگر سالار شو ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۰

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۱ - گفتار میرزا صادق خان امیری - ادیب الممالک فراهانی

 

... باز دژ دان و همچنین او را

منزل اسب باره بند بود

خانه گوسپند انگژ وا ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۱

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۳ - بند سوم

 

... شود بینا دو چشم از هفت پرده

کمیت اسب کهر اشقرع کرنگ است

مجنس اکدش و ویژه است جرده ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۲

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۸ - بند هشتم

 

... کچ فلس ماهی سب صدف دفزک سطبر و تاب تف

سابور هاله پره صف اسب روان هیدخ بود

دان ساتگین پیمانه را و آن دلبر جانانه را ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۳

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۹ - بند نهم

 

... سختی ژغار باشد تاراج ترکتازی

یام و نوند مسرع هم اسب اسکداران

و آن اسپریس باشد میدان اسب تازی

پروین همی بود پرو مزمار و خامه دان غرو ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۴

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۱۰ - بند دهم

 

... هست بلگن منجنیق و تیره و تاریک رخش

اسبها را دان همی شبدیز و گلگون و کهر

ابرش و بور و سمند است و کرنگ و خنک و رخش ...

... صمغ می باشد پنانک هم بناست کندر است

مقل ارزق را خشل دان اوفه اسب است و خش

هست انجیدن حجامت حاجمش گرا بود ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۵

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۱۷ - نامهای روز ماههای جلالی

 

... رزم گیر و کینه کش پس تیغ زن هم داد ده

دین پژوه و دیوبند و ره گشای و اسب تاز

گوی باز و پایدار و مهر کار و دوست بین ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۶

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۴۴ - و به نستعین و نستمد

 

... چنانکه گله تت و گربه شاو سوری موش

شوال اسب بود موله بغل و شامه شتر

جرس گرله و سل زین و مرگ باشد مر ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۷

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار

 

... چون سر بتهی زن سریاری گیرد

اسب تو عنان ز هر سواری گیرد

تیغ تو بدست خصم خصم تو شود ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۸

ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومه‌ها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۲۱ - قطعه ناتمام

 

... دیگری زنجبیل پرورده

آن یکی داد اسب و کالسکه

دیگری کشک و روغن و مسکه ...

ادیب الممالک
 
۲۲۳۹

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۶۲ - خطاب به جاوید

 

... پادشاهی با مقام با یزید

پیش او اسبی چو فرزندان عزیز

سخت کوش چون صاحب خود در ستیز ...

... کرد بیطاری علاجش از شراب

اسب شه را وارهاند از پیچ و تاب

شاه حق بین دیگر آن یکران نخواست ...

اقبال لاهوری
 
۲۲۴۰

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۴ - غلامم جز رضای تو نجویم

 

... ولیکن گر به این نادان بگویی

خری را اسب تازی گو نگویم

اقبال لاهوری
 
 
۱
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۷