بخش ۱ - فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لان فضله ارجح: فیالعلم و درجة العلم و المتعلم والسائل ...
بخش ۲ - التمثیل فی وضع الشی بغیر موضعه: آن شنیدی که ابلهی برخاست
بخش ۳ - فی الجاهل و یظن العالم: رافضی را عوام در تف کین
بخش ۴ - التمثیل فیالعالم والمتعلم: از عمل مرد علم باشد دور
بخش ۵ - التمثیل فیالمحبة والشکر: آن یکی خیره ز اشتری پرسید
بخش ۶ - حکایت شبلی رحمةاللٰه در اخلاص و ریا: شبلی آنگه که کرد از خود صید
بخش ۷ - حکایة فیالعجز والسکوت: شبلی از پیر روزگار جنید
بخش ۸ - فصل فی ذکرالعشق و فضیلته و صفةالعشق والعاشق والمعشوق ذکرالعشق یریح القلوب و یزیل الکروب: دلبر جانربای، عشق آمد
بخش ۹ - حکایت در کمال عشق و عاشقی: عاشقی را یکی فسرده بدید
بخش ۱۰ - التمثیل بقصة آدم علیهالسلام و سبب عشقه: دل خریدار نیست جز غم را
بخش ۱۱ - فی صفةالعشق: صورت عشق و عقل گفتار است
بخش ۱۲ - فی اشراق العشق: این چنین خواندهام که در بغداد
بخش ۱۳ - التمثل فی احتراق العشق و اظهاره: رفت وقتی زنی نکو در راه
بخش ۱۴ - ذکر معنی و برهان عشق: دعوی عشق و عقل گفتارست
بخش ۱۵ - در عشق مجازی: در بهشت از نه اکل و شربستی
بخش ۱۶ - اندر معنی دل و جان و درجات آن ذکرالقلب انفع لان شأنه رافع: جد زند بوسه بر ستانه دل
بخش ۱۷ - اندر جان و دل و تن گوید: از در تن که صاحب کلهست
بخش ۱۸ - اندر صفت پرورش دل گوید: دل قوی کند ز زحمت و بیم
بخش ۱۹ - اندر صفت شب گوید: چون نهان شد ز بهر سود زمین