سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸: از ره هوش و دل و جان ای سعیدا گوش دار - کاین غزل از خامهٔ صائب عجب مستانه ریخت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۳: گردش چشم که حیرانم ز هوشش برده بود؟ - کاین غزل از خامه صائب عجب مستانه ریخت
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹: ای سعیدا ز حافظ امدادی - «شعر رندانه گفتنم هوس است»
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲: همچو حافظ به رَغمِ مُدَعیان - شعرِ رندانه گفتنم هوس است
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴: این خوش غزل به جذب سعیدای نقشبند - صائب ز بحر دل به انامل رسیده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۹: این خوش غزل ز فیض سعیدای نقشبند - صائب ز بحر دل به انامل رسیده است
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۹: همیشه ورد سعیداست حافظا این قول - که جسم نازکت آزردهٔ گزند مباد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶: تَنَت به نازِ طبیبان نیازمند مباد - وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۵: خوش گفته این غزل را حافظ به حق قرآن - «باشد که گوی عیسی در این میان توان زد»
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴: حافظ به حَقِّ قرآن کز شِید و زرق بازآی - باشد که گویِ عیشی در این جهان توان زد
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۹: روز مرا که جرم سعیدا سیاه کرد - یارب به حق حافظ شب زنده دار بخش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵: ساقی چو شاه نوش کند بادهٔ صَبوح - گو جامِ زر به حافظِ شب زنده دار بخش
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۸: بخوان کلام سعیدا چو میل کارت نیست - ز کارها که کنی شعر حافظ از بر کن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷: پس از ملازمت عیش و عشق مهرویان - ز کارها که کنی شعر حافظ از بر کن
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۵: «بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت» - شبی با این قضا بزم چنین من در غزلخوانی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳: بده ساقی مِیِ باقی که در جنّت نخواهی یافت - کنار آب رُکنآباد و گُلگَشت مُصَلّا را