شماره ۱ - در ستایش رب العالمین: ای وجودت به ذات خود قایم - ذات پاک تو قایم و دایم
شماره ۲ - در نعت سیدالمرسلین (ص): هر که ره با دلیل پیماید - گرچه زحمت کشد بیاساید
شماره ۳ - در نعت خلیفه اول: پیشوا یار غار او صدیق - آن رسیده به عالم تحقیق
شماره ۴ - در نعت خلیفه دوم: بعدازان چون خلیفه گشت عمر - شد جهان گیر دین پیغمبر
شماره ۵ - در نعت خلیفه سوم: چون عمر شد روان به دار سلام - گشت عثمان خلیفة الاسلام
شماره ۶ - در نعت خلیفه چهارم و فرزندان او و دو عم پیامبر و سایر مهاجرین و انصار: چون به جای نبی علی بنشست - اهل اسلام را قوی شد دست
شماره ۷ - در وصف عشق: ذوق وجد وسماع وجان بازی - هست در قوم ملت تازی
شماره ۸ - در ستایش علمی که بدان مستفیذ می توان شد: علم باید که ره نمای بود - نه فضولی شره فزای بود
شماره ۹ - در مذمت از واعظانی که به فرموده خویش عمل نکنند: ای سخن پرور بلند آواز - که زبان تیز کرده ای و دراز
شماره ۱۰ - در مدح واعظان متدین: واعظانی که اهل تحقیقند - به مواعظ کلید توفیقند
شماره ۱۱ - فی التواضع: دلربایی به دلنوازی کن - پایها بوس و سرفرازی کن
شماره ۱۲ - فی مذمه الدنیا: آرزوهاست در دلت پنهان - انها من سلاسل الشیطان
شماره ۱۳ - فی مذمه الشهوه: گفتن از بهر کار در کار است - ورنه اینجا چه جای گفتار است
شماره ۱۴ - فی الموعظه: همنفس شد سگ شبان با گرگ - گله را سگ خوردکنون یاگرگ
شماره ۱۵ - حکایت: زنگیی زشت را ظریفی دید - گفت باید به ریش او خندید