گنجور

 
همام تبریزی

بعدازان چون خلیفه گشت عمر

شد جهان گیر دین پیغمبر

داد تأیید قادرش یاری

در جهان گیری و جهان داری

کرد اظهار دین مصطفوی

بود خورشید ملت نبوی

نفس را در فلک رسانیده

دیو را سایه اش رمانیده

چون دلش شد به نور حق بینا

شد زبانش به ذکر حق گویا

دید در طیبه بر سر منبر

در نهاوند حیلت لشکر

به حیل ره نمود ساریه را

تا رهانید اهل بادیه را

نفس را کرده احتساب نخست

تا از و آمد احتساب درست

بود سلطان و فقر می ورزید

بر در عاجزان همی گردید

عدل او گشت در جهان مشهور

که شد از عدل او جهان معمور