هر که ره با دلیل پیماید
گرچه زحمت کشد بیاساید
از آفت ره کسی خبر دارد
که قدم در پی نظر دارد
هرکه بی همرهی رود به سفر
یابد اندر سفر عذاب سقر
تا نباشد تو را رفیق شفیق
ره مرو ذاک فی الطریق
چون مسافر رسد به امن آباد
طریق رنج راه خودش نیاید
شرح راه زمین بیان کردم
یاد گرد معنی و راه آن گردم
بی دلیلی نبود حق پیدا
کی رسد عقل آدمی آنجا
انبیا هادیان این راهند
کز بد و نیک راه آگاهند
ره نمایان خلق ایشانند
پیشوایان نوع انسانند
سر ایشان علیهم الصلوات
هست باحق همیشه در خلوات
چشم را پرتوی همی باید
گرنه تنها از و چه کار آید
عقل را نیز در ره باری
میدهد نور انبیا یاری
نور ایشان چو صبح صادق بود
بعد از ان آفتاب روی نمود
خاتم الانبیا و أفضلهم
مقتدی الاولیا و أکملهم
مصطفی و محمد و احمد
خوانده بر نور او عقول ابجد
نور او بود اول الانوار
جان او گشته مخزن الاسرار
برگزیده عنایت قدمش
آسمان بوسه داده بر قدمش
از لطافت تنش روان گشته
آب از انگشت او روان گشته
سر انگشت آن نذیر بشیر
کرده پستان خشک را پر شیر
آمده سنگ ریزه در تسبیح
در کفش همچو ذاکران فصیح
خاک لشکر شکن ز بازویش
که ز دست خداست نیرویش
بی غروب آفتاب دولت او
انس و جن مفتخر به ملت او
نام او متصل به نام خدا
زو کلام خدا رسیده به ما
اوست مقصود و کاینات طفیل
اوست سلطان و دیگران سرخیل
نام او ذکر اهل معنی شد
سکته نقد دین و دنیی شد
زو زمین شد چو آسمان پرنور
منزل خاک شد جهان سرور
زبدهٔ کاینات او را دان
بحر آب حیات او را دان
مالک الملک در نوشت زمین
بهر محبوب خود رسول امین
دید اطراف مشرق و مغرب
ناگذشته زمکه و یثرب
گفت ملکی که حق مرا بنمود
امتم را شود مسخر زود
ره نمایان که پیش از و بودند
در جهان معجزات بنمودند
گشت در باد و آب و آتش و خاک
ظاهر آثار آن نه در افلاک
مصطفی کرده ماه را به دو نیم
معجز شهمچوخلق اوست عظیم
اظهر معجزات او قرآن
هست گنج فواید دو جهان
بحر عذب است و گوهر معنی
زو توانگر ایمه دنیی
آفتاب سپهر دانایی ست
عقل را یار و نور بینایی ست
ظلمت کفر از جهان برداشت
زنگی از آیینه زمان برداشت
هرکه بود از عرب سخن پرداز
عاجز آمد ز مثل این اعجاز
وان که انصاف داد و سر بنهاد
دست ایمان در دلش بگشاد
گفت از بهر اشرف انسان
حرمش کان خلقه القرآن
بود پیش از رسول در عالم
ظلمت جهل وکفر هردو به هم
چون بر آمد ز شرق لم یزلی
آفتاب عنایت ازلی
نور ایمان و علم پیدا شد
چشم دل زین دو نور بینا شد
دین حق گشت در جهان پیدا
هکذا هکذا و الا لا
علم و حلم و وفا و عدل و کرم
ورع و مردمی علو هم
فضل یزدان به مصطفی بخشید
زو نصیبی به اولیا بخشید
بود سلطان و رو به فقر آورد
با نبوت به فقر فخر آورد
آدمی را که هست جان جهان
زنده جاودان به او شد جان
نور او را گذر به آدم بود
نفس آدم از و مکرم بود
شد به آن نور آدم خاکی
قبلة قدسیان افلاکی
سر نهادند قدسیان بر خاک
پیش جد مخاطب لولاک
این کرامت خلیفهٔ اول
یافت از نور احمد مرسل
طیبه شد نام آن خجسته مقام
که درو یافت مصطفی آرام
بر سر هر زمین که کرد گذر
شرف خاک داد بر عنبر
که قسم یاد می کند یزدان
به قدمگاه دوست در قرآن
آرزومند روی اوست بهشت
به تقاضای بوی اوست بهشت
چون در آمد به جنة المأوی
برد سر زیر سایه اش طوبی
کوثر آب حیات را گوید
خنک آبی که رخ بدان شوید
گر به رضوان جمال بنماید
جاودان جان او بیاساید
شوق جنت به خادمش سلمان
غالب آمد ز شوق او به جنان
شب معراج چون که دیدبهشت
اثر خویش در بهشت بهشت
جبرییلش چو داد آگاهی
شب معراج و کرد همراهی
در حرم بود پیش بیت حرام
که خلیل و حبیب راست مقام
بنده را برده فضل من اسری
از حرم تا به مسجد اقصی
بعد از آن گشت بر براق سوار
جبرئیل امین رفیقش و یار
هر دو زانجا به آسمان رفتند
زین جهان سوی آن جهان رفتند
سدره شد منتهای سیر ملک
مصطفی شد برون ز هفت فلک
بیشتر زان نبود حد براق
یافت از حضرتش براق فراق
جذبهٔ حق براق جان آمد
جان به درگاه بی نشان آمد
نور حق یار شد محمد را
به احد ره نمود احمد را
بنده را نور کردگار جهان
مدد چشم گشت و گوش و زبان
دید و بشنید و گفت لا أحصی
أنت تثنی علیک ما تشنی
محرم راز های ما أوحی
کس نیامد مگر رسول خدا
شاه شاهان دین و دنیی اوست
فتاب جهان معنی اوست
گشت انوار او جهان آرای
دوستانش نجوم راهنمای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی شریفترین و بلندمرتبهترین شخصیت اسلامی، حضرت محمد (ص)، و ویژگیها و مقامات اوست. شاعر میگوید که هر کس به راه حق با دلیل و همراهی برود، به آرامش میرسد و از خطرات رانده میشود. او تأکید میکند که انبیا رهنماهایی هستند که از خوبیها و بدیها آگاهاند و نور ذهن و عقل انسان به آنها وابسته است. حضرت محمد (ص) به عنوان خاتم انبیا معرفی میشود و به او صفات بلندی همچون مقام عالی، معجزات، و نورانیت داده شده است.
شاعر همچنین به ویژگیهای خاص او مانند معجزاتش، تقدس وجودش، و تأثیراتش بر عالم اشاره میکند. او بیان میکند که حضرت محمد (ص) به عنوان پایاندهنده سلسله انبیا، در میان مردم محبوبیت و نورانیت آورد و دین اسلام را منتشر کرد. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که محبت و ارادت به پیامبر (ص) و پیروی از او راهی به سوی حقیقت و نور ایمان است.
هوش مصنوعی: هر کسی که با دلیل و آگاهی مسیر خود را طی کند، اگرچه ممکن است در این راه زحمت بکشد، در نهایت به آرامش و تلاشهایش پاداش خواهد رسید.
هوش مصنوعی: کسی میداند که در مسیر خطر و دشواری قرار دارد که به دنبال هدف و دیدگاه روشنی باشد.
هوش مصنوعی: هر که بدون یاری و همراهی به سفر برود، در سفر دچارسختی و دردسر خواهد شد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دوست و همراهی صمیمی نداری، به راه ادامه نده.
هوش مصنوعی: زمانی که مسافر به مکانی امن و آرامشبخش میرسد، دیگر سختیها و زحمات راهی که طی کرده است، از یادش میروند.
هوش مصنوعی: من راه و نشانههای زمین را توضیح دادم تا به یاد آنها بیفتم و مسیر درست را پیدا کنم.
هوش مصنوعی: بدون دلیل، حق به وضوح روشن نیست؛ عقل انسان هرگز به جایی نمیرسد که حقیقت را درک کند.
هوش مصنوعی: پیامبران راهنمایانی هستند که به خوبی از خوبیها و بدیها آگاهند و به ما در مسیر درست زندگی کمک میکنند.
هوش مصنوعی: راهنمایان مردم، رهبران و پیشوایان بشریت هستند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سر و اصل وجود آنها (اشاره به افرادی که مورد احترام و ستایش هستند) همیشه در حال ارتباط با حقیقت و معنایت در تنهاییها و خلوتها است. آنها در این لحظات، با خداوند و حقایق عمیقتری آشنا میشوند و به نوعی این ارتباط برایشان دائمی و همیشگی است.
هوش مصنوعی: برای اینکه چشم به درستی کار کند و بینا باشد، نیاز به نوری دارد؛ در غیر این صورت، تنها وجود آن چشم فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: عقل نیز در مسیری که به سوی حقیقت و درک عمیقتر میرود، از نور و راهنمایی پیامبران بهرهمند میشود و به واسطه آن، روشنتر و قویتر میشود.
هوش مصنوعی: روشنی چهرهی آنها همچون صبح صادق است، و پس از آن آفتاب ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: او آخرین پیامبر و بهترین آنهاست، پیشوای اولیا و کاملترینشان میباشد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه شخصیتهای برجستهای مانند مصطفی، محمد و احمد، به عنوان نمایندگان نور و دانش، درک و عقل انسانها را تحت تأثیر قرار دادهاند. آنها به گونهای درخشنده و راهنما هستند که بر فهم و آگاهی بشر تأثیر میگذارند.
هوش مصنوعی: نور او نخستین روشناییها است و جان او تبدیل به مخزن رازها شده است.
هوش مصنوعی: عنايت خداوند به او باعث شده که پاهایش مانند ستارهها در آسمان مورد توجه و احترام قرار گیرد.
هوش مصنوعی: به دلیل نازکی و لطافت بدن او، آب به راحتی از انگشتانش میریزد و جاری میشود.
هوش مصنوعی: انگشت آن پیامآور، پستان خشک را پر از شیر کرده است.
هوش مصنوعی: سنگ ریزهای در تسبیح آمده و در کفش به خوبی مثل کسانی که با زبانی شیوا ذکر میگویند، قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: نیروی او از قدرت خداوند نشأت میگیرد، تا جایی که حتی خاک لشکرها را به راحتی درمیشکند.
هوش مصنوعی: دولت او همیشه در روشنی است و هیچ گاه غروبی ندارد. انس و جن به داشتن چنین ملتی افتخار میکنند.
هوش مصنوعی: نام او همیشه به نام خدا مرتبط است و کلام خدا به ما منتقل شده است.
هوش مصنوعی: او هدف اصلی و نهایی است و تمام موجودات دیگر در حقیقت وابسته به او هستند. او پادشاه و فرمانروای هستی است و دیگران در مقام پیروان و همراهان او هستند.
هوش مصنوعی: اسم او به عنوان یاد اهل معنا شناخته شده است و این امر باعث ایجاد تحول و تغییرات اساسی در دین و دنیا شده است.
هوش مصنوعی: از زمین به آسمان روی آورده و خانهای پر نور ساخته شده است و جهان از خاک به شادی و سروری دست یافته است.
هوش مصنوعی: بهترین و ممتازترین موجودات عالم اوست و دریا و منبع زندگی اوست.
هوش مصنوعی: خداوند متعال زمین را به عنوان پیامی برای دوست خود، که همان رسول است، نوشته است.
هوش مصنوعی: مناظر اطراف مشرق و مغرب را که از سرزمین و یثرب گذشتهاند، مشاهده کردم.
هوش مصنوعی: فرشتهای که حق را به من نشان داد، به زودی امت من را تحت فرمان خود خواهد آورد.
هوش مصنوعی: راهنماهایی که قبل از این زمان وجود داشتند، در دنیا کارهای شگفت انگیزی انجام دادند.
هوش مصنوعی: در باد و آب و آتش و خاک، نشانهها و آثار او دیده میشود، اما این نشانهها در آسمانها و افلاک قابل مشاهده نیستند.
هوش مصنوعی: مصطفی به گونهای ماه را دو نیم کرده که نشاندهندهی قدرت و عظمت اوست، همانطور که خلق و آفرینش او نیز بزرگ و شگفتانگیز است.
هوش مصنوعی: قرآن معجزهای است که نشانههای خداوند را نمایان میسازد و در بردارندهی بهرهها و فوائدی است برای زندگی این دنیا و آن جهان.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که دریا کنندهای شیرین و لطیف است و الماسهای معنایی که از آن به دست میآید، به ما ثروت و ارزش میبخشد.
هوش مصنوعی: خورشید آسمان نماد دانایی است و عقل به عنوان همراه و نور، بینش و بصیرت را فراهم میکند.
هوش مصنوعی: تاریکی کفر از دنیا رخت بربست و در این میان، زنگار از آینه زمان زدوده شد.
هوش مصنوعی: هر کس که در زبان عربی سخن میگوید، در برابر این معجزه از گفتن چیز مشابه ناتوان است.
هوش مصنوعی: کسی که عدالت را رعایت کرد و در برابر حقیقت سر تسلیم فرود آورد، ایمان در قلبش شکوفا شد.
هوش مصنوعی: به خاطر مقام والای انسان، حرم او همانند آیات قرآن است.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه پیامبر بیاید، در دنیا تاریکی جهل و عدم ایمان هر دو وجود داشتند.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید محبت و توجه الهی از سمت شرق بیپایان میتابد،
هوش مصنوعی: زمانی که نور ایمان و علم تابید، چشم دل نیز با این دو نور بینا و روشن گردید.
هوش مصنوعی: دین حقی که در دنیا آشکار شد، همینطور هست و اگر این طور نیست، پس هیچ چیز وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دانش، بردباری، وفاداری، انصاف، بخشش، پرهیزگاری و انسانیت از ویژگیهای والا و ارزشمند هستند.
هوش مصنوعی: خداوند رحمت و فضل خود را به پیامبر اکرم بخشیده و از این طریق، برگزیدگان و اولیا را نیز بهرهمند کرده است.
هوش مصنوعی: سلطان بودن و در عین حال به فقر افتادن، نشان میدهد که او به وسیله مقام نبوت، به فقر افتخار کرده است.
هوش مصنوعی: انسانی که روح و جان او به زندگی ابدی و جاودان مرتبط است، به واسطه این ارتباط، روحش زنده و پرانرژی میشود.
هوش مصنوعی: نور او باعث شد که آدم به زندگی بیاید و نفس آدم نیز از آن نور به او ارزانی شد و به خاطر این نور، انسان شرافت و کرامت یافت.
هوش مصنوعی: به خاطر آن نور، انسان خاکی به قبله فرشتههای آسمانی تبدیل شد.
هوش مصنوعی: فرشتگان سر بر خاک گذاشتند و در برابر جد مخاطب، که لولاک نام دارد، احترام کردند.
هوش مصنوعی: این شخصیت ارجمند از نور و فضیلت پیامبر اسلام بهرهمند شده است.
هوش مصنوعی: نام آن مکان مبارک و خوش یمن، "طیبه" است که پیامبر بزرگوار در آنجا آرامش و آسایش یافت.
هوش مصنوعی: هر جا که انسان قدم میگذارد، زمین آنجا با ارزش و با شرف میشود، حتی اگر خاکی باشد.
هوش مصنوعی: خداوند در قرآن به مقام و جایگاه دوستش قسم میخورد.
هوش مصنوعی: آرزویم دیدن چهره اوست، زیرا به خاطر عطر اوست که بهشت را میطلبم.
هوش مصنوعی: وقتی وارد بهشت شد، زیر سایه درخت طوبی سرش را پایین آورد.
هوش مصنوعی: کوثر که نماد آب حیات است، میگوید: خوشا به حال آبی که چهره را بدان بشویی و طراوت یابی.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی ابدی خود را به نمایش بگذارد، جان او همیشه در آرامش خواهد بود.
هوش مصنوعی: شوق و آرزوی بهشت بر خادمانش چنان غالب شده است که این شوق باعث میشود که به خاطر علاقهاش به بهشت، حالتهای دلپذیری را تجربه کند.
هوش مصنوعی: در شب معراج، زمانی که بهشت را دید و اثر خود را در آنجا مشاهده کرد، بهشت برایش به معنای خاصی تبدیل شد.
هوش مصنوعی: جبرئیل در شب معراج به او پیامی داد و او را در این سفر تنها نگذاشت.
هوش مصنوعی: در کنار خانه کعبه، جایی که ابراهیم خلیل و رسول خدا (محمد) مقام و جایگاهی ویژه دارند.
هوش مصنوعی: من بندهای هستم که فضیلت من همچون بردهای است که از حرم تا مسجد اقصی به سفر رفته است.
هوش مصنوعی: پس از آن، جبرئیل امین، هم را companion و همراه خود، بر براق سوار شد.
هوش مصنوعی: هر دو از این دنیا به آسمان رفتند و به جهانی دیگر منتقل شدند.
هوش مصنوعی: درخت سدره به عنوان اوج و نهایت سفر ملکوتی پیامبر قرار گرفت و ایشان از هفت آسمان فراتر رفتند.
هوش مصنوعی: بیشتر از این، چیزی پیدا نشد، مگر اینکه از او جدایی و فراق را درک کردیم.
هوش مصنوعی: نیروی الهی جان را به سمت خود کشاند و جان بینشان به درگاه حقیقت رسید.
هوش مصنوعی: نور حقیقت، همراه محمد شد و راه را برای احمد روشن کرد.
هوش مصنوعی: خداوند به بندهاش نور و روشنایی عطا کرد، به گونهای که چشم، گوش و زبان او ابزارهایی برای فهم و ادراک شدند.
هوش مصنوعی: او دید و شنید و گفت: من نمیتوانم تو را ستایش کنم زیرا شایستهتر از آنی که میگویی.
هوش مصنوعی: هیچکس رازهای ما را نمیداند، جز پیامبر خدا که به ما وحی شد.
هوش مصنوعی: پادشاه همه پادشاهان، دین و دنیای اوست و تمام مفهوم جهان در وجود او نهفته است.
هوش مصنوعی: نورهای او، جهان را برای دوستانش زینت میبخشند و ستارههایش راهنماییکننده هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.