گنجور

حاشیه‌ها

سفید در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۸ - حکایت صبر و ثبات روندگان:

 

توان از کسی دل بپرداختن

که دانی که بی او توان ساختن...

 

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۴۶ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۳:

چو شمشیر باید ببود ای برادر
دو پهنا چو اب و دو پهلو چو آگر

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۲۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۶:

من که ز خون حسین پر  غم و دردم
 شاد چگونه کنند خون رزانم

دیوانه است ناصر خسرو - سخن او  بسیار زیبا و استوار و شیرین است و  با همه سرسختی اش ، راستی او  و دل پاک و سوز دلش  ترا  با خود میکشد و  او را دوست داشتنی میکند

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۱۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۶:

زیر درخت من  آی اگرت مراد است
 بر زبر شاخ مردمی بنشانم

الهام عظیمی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۳۵ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - در تهنیت نوروز و مدح عمادالدین پیروزشاه:

بیت ۵

دست‌آموز: آموخته

حیوان خانگی

در بعضی شهرها مثل شیراز و اراک و... هنوز آموخته در معنی «عادت‌کرده» و «معلَّم» به کار می‌رود

الهام عظیمی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۲۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - در تهنیت نوروز و مدح عمادالدین پیروزشاه:

بیت ۴ کوز معرب قوز

 

آفتاب در مقابل قامت تو مثل اشکال هلال خمیده‌ست

سیّد محس سعیدزاده در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:

سر، درمصرع اول مطلع غزل، همین سَربدن است،وسرنهادن برآستان دوست سجده کردن باشد. وسر دوم ،سر بدن نیست؛سر ذهن وجان آدمی است.این کلمه را اگرباکسر سین«سِر»بخوانیم که مخفف سِّر وعربی باشد، بهتر است ومنظور ازاین کلمه ضمیر(ذهن) انسان است.درذهن جز ارادت دوست چیزی نیست.

آینه نهادن،ابزار بینش وسنجش،و محک مقایسه به میدان آوردن است.یاررا باهچه سنجید یارخوشتر ودلرباترآمد.

ذهن عارف مثل غنچه است وباد صبا نمیتوانددرآن نفوذ کند وبویش را بپراکند.غنچه اگر دهن باز کند، رازش آشکار میشود.

بساسرا که دراین کارخانه سنگ وسبو است:برخی مردم دردنیا سبوکش اند وبرخی هم سنگ اند وسبوشکن

 

یوسف شیردلپور در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶:

چقدر سوزناک اجراکرده اند این شعر حضرت عطار را استاد شجریان در آلبوم 

(آه باران) 

همین الان هم دارم این اثرراگوش میکنم

وچه آشناست وتلخ این روزها  پیام این شعر 🤔🤔😔😔

آرام اسدی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۴۷ در پاسخ به ملیکا رضایی دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۲:

در حقیقت درست بیت مولانا به این صورت هست که:

ز کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود     به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۰ - در مدح ابومنصور جستان:

خوبروی و خوب رای و خوب گوی و خوب کار
نیک بخت و نیک بخش و نیک دین و نیک دان

Mahyar۳۱۱۸ Hashemi در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:

هاتف بخاطر این ترجیح بند بسیار معروف است و خود این ترجیح بند از هاتف معروفتر... در صورتی که به نظر حقیر کار متوسطی است و به نظر بصورت ترانه ای برای مراسم سماع می آید...

هاتف قصایدی دارد بی مانند ...یک پله از حافظ و سعدی پایینتر ...البته همه مذهبی و معمولا منقبت 

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۹ - در مدح ابوالخلیل جعفر:


 دادش خدای فر فریدون و جاه جم
دشمن چو او را بیند گوید ز دل  فری
خواهنده را برادی سازنده پاسخی
بدخواه را بمردی سوزنده آذری
با کینه و ستمگری پیوسته دشمنی
با داد و دین و دانش و خوبی برادری
گیتی براستی و برادی شد آن تو
رادی و راستیست همی کیمیاگری
مرغست چون نواگر بیدل فراز گل
گه پارسی نوازد و گاهی زند دری
نوروز بر تو  فرخ و  پیروز بامداد
 از بخت داد یابی و از داد بر خوری

 اینگونه امده و این درست تر می نماید و بیشتر به شیوه قطران میبرد - پارسی اینجا  پارسی پهلوی آذری را گوید  و دری همین پارسی دری.

از بخت  داد یابی و از داد برخوری
داد نخستین به دوچم داد و عمر است و  داد دوم عمر است

شهاب گودرزی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:

مثلا این رو اینطوری معنی میکنند: متظور از بسیار سفر باید تا پخته شود خامی . یا در مسافرت هست که یک نفر رو میشناسی . باهاش برو مسافرت تا بشناسیش . 

تفسیر ظاهری؛ هر کی رو میخای بشناسی، باهاش برو مسافرت جاده ای، از مکانی معلوم به مکانی معلوم، یا از مبدا به مقصدی. سوار اتوبوس یا خودرو شخصی بشن و باهم برن مسافرت.

ولی ، تفسیر درونی داره و ربطی به مکان و فیزیک و ماده نداره. خیلی عمیقه و توضیح دادنش سخته

شهاب گودرزی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:

به عقیده من تمام این برداشت ها یا تفاسیری که دوستان از ابیات شاعران میکنند فقط ترجمه معنی هست و اصلا ربطی به سِرِ درون این اشعار ندارد. 

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۳ در پاسخ به شهاب دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹:

هرچه  نگاه کردم هرچه  که پارسی تر باشد شیرین تر و بهترست ه در شهنامه چه سعدی چه حافظ -
خانه یار سنگذل اینست
 هر که سر میزند به دیوارش
-
شاخی که سر به خانه همسایه میبرد
 تلخی بر اورد گرش از بیخ برکنی
خواهی که پای بست نگردی بدام دل
با مرغ شوخ دیده مکن همنشیمنی
 گیرم که بر کنی دل سنگین به مهر دوست
مهر از دلم چگونه توانی که برکنی
خواهی که دل به کس ندهی دیده ها بدوز
 پیکان چرخ را سپری باید اهنی

Narjes R در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

این غزل زیبا را آقای شجریان هم خوانده اند... این شعر رویایی و آن صدای جادویی ترکیب محشری است...

یوسف شیردلپور در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۳۲ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

برگ بی برگی درودها برشما مانند همیشه از متن وتوضیحات حضرتعالی بهرمند شدیم مستفیض ممنونم ازخدای خدا که چون حافظ داریم و استادانی چون شما که بی ریا به پیرامون شعر وادبیات وغزلهای شاعران مان می‌پردازند تحلیل میکنند ودرودبر خسروآواز شجریان روحشان شاد ❤️❤️

Baran در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

سلام خدمت دوستان محترم 

به نظرم این نکته قابل توجه است که در زمان قدیم، مثل امروز همه چیز در دسترس نبوده و شاید حضرت حافظ اصلا اشعار یزید رو ندیده بود .

بنده به چشم خویش دیدم که یک شاعر معاصر و یک شاعر چند قرن قبل ، اشعار عرفانی کاملا مشابه گفته اند . 

باتشکر 

Mokoshle در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

دوستان لذت ببرید از این همه زیبایی هر کس هر برداشتی داشته باشه برای خودش و ارضای روحی خودش کافیه

 

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۴۰ در پاسخ به مهدی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

چرا شور میگیردت بابا کمی دانش اندوز و خوانشی باشید  دست کم درباره این نسخه که نسخه مسکو هست و دانشمندان روسی انرا  تصحیح کردند و  عکس نسخه اش هم پایین هست  بنگر - هر کدام از این نسخه ها از روی چندین نسخه معتبر کهن بر گرفته شده و سالها دانشمندان برای ان  کوشش کردند -   البته این بیتهای سسست را که ذکر کردی هر بی سوادی میداند  سخنور درجه صدم هم چنین سست نمیسراید چه رسد به فردوسی  -بیشینه مردم ایران تا سده ده سنی بودند و بزرگان ایران بیشترشان سنی هستند مولوی رودکی خاقانی انوری سنایی نظامی سعدی حافظ و ابوریحان بیرونی و نود درصد بزرگان  سنی بودند  با اینهمه  فردوسی شیعی هست و در اغاز شاهنامه هم  به روشنی میگوید  جوری که نظامی به او گوشه میزند که 
به خوی خوش اموده به گوهرم
بر این زیستم هم بر این بگذرم
ز مهر علی گرچه محکم پییم
ز مهر عمر نیز خالی نیم
 اگر فردوسی از مهر عمر گفته بود  نظامی که صد سال پس از او خرده نمی گرفت
 این سروده نظامی پاسخ سروده فردوسی است که بر این زاد و هم بر ین  بگذرم
این از شگفتیهاست که ان زمان شیعیان بیشتر عرب گرا بودند و فردوسی شیعی است

۱
۹۵۴
۹۵۵
۹۵۶
۹۵۷
۹۵۸
۵۴۵۷