گنجور

حاشیه‌ها

مرتضی قمشه ای در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۲۸:

مصراع چهارم یاید به این شکل باشد:
شک نیست در این که حالگردانی هست
---
پاسخ: با تشکر، مطابق پیشنهاد شما «درین حال که گردانی هست» را با «در این که حالگردانی هست» جایگزین کردیم.

مری در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۱:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۷:

dash eyval hal dadi dar be dar donbal in sher bodam

نگین شکروی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۰۴ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات از رسالهٔ جلالیه » شمارهٔ ۳۵:

بادرودوسپاس فراوان
دربیت اول "امن و امان" ودربیت هفتم "سخت جانی" صحیح است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

مسعود جمالی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۹:

با عرض معذرت، بیت اول نیز به این صورت هم نوشته شده است:
ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده
بهتر ز روی خوبت کس در جهان ندیده

مسعود جمالی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۹:

بیت دوم را به این صورت نیز نوشته اند:
یاری به دلربایی سر تا به پا ملاحت
گیتی نشان نداده ایزد نیافریده
بیت دیکری از این غزل:
آن آهوی سیه چشم از دام ما برون شد
یاران چه چاره سازم با این دل رمیده
---
پاسخ: با تشکر، بیت دومی که آوردید متعلق به غزل دیگری از حافظ است: این غزل.

سعید در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

با تشکر از همة شما ،قافیة مصرع دوم از بیت "ز پیمان بگردند وز راستی
گرامی شود کژی و راستی"؛ "کاستی" میاشد و نه "راستی".
ولی وجود اشکالات کوچک تلاش بزرگ شما را محو نمیکند.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

میشل در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۵:۵۳ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش هفتم » بخش ۱ - المقالة السابعه:

در بیت دوم باید کلمه‌ی «ضرورت» باشد نه «ضرروت»
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

نگین شکروی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۶:

بادرودوسپاس فراوان
متن شعر بصورت حاضر, مطابق با نسخه ی اصلی است(همره دل گردم خوش جانب دلدار روم)
---
پاسخ: ممنون بابت زحمتی که برای تحقیق مطلب کشیدید.

زهرا در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۶:

ششجهت: شش جهت
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

حبیبی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۵ - حکایت:

1) ظاهراً بیت پنجم در تصحیح محمدعلی فروغی به این صورت است: «که این دفع چوب از سر و روی خویش...» ، و ضبط منزه‌تری به نظر می‌رسد.
2) فهم مصرع «چه داند طبیب از کسی رنج برد» کمی دشوار است. «چه» را باید «چگونه» در نظر گرفت. «داند» به معنی «تواند» به کار رفته. «برد» را هم باید به معنی «رفع کرد و زائل کرد و درمان کرد» گرفت. پس معنی بیت این می‌شود: «طبیب چگونه می‌تواند رنج کسی را درمان کند، [در حالی که] خودِ [طبیب هم] از رنج [و بیماری] خواهد مُرد؟

خلیل فتحی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:

با سلام
شعر اصلی از دیدگاه بنده:
آنانکه محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند به روز
خواندند فسانه‌ای و در خواب شدند
در بیت دوم همیشه پایان شب به روز است و آوردن کلمه "برون" بدلیل اینکه این کلمه پایان شدن را می رساند درست نبوده و این کار همیشگی بشر است است که از اسرار الهی آگاه نبوده ونخواهد بود و بایستی تکرار پذیری این امر همیشه نمایان باشد. بنابراین اگر تامل و فکر خود را در این امر به "شب" تفسیر کنیم همانا پی نبردن به این اسرار تا پایان عمر و پدیدار شدن "روز" با اتمام زندگی ما و پرده برداشتن از این اسرار در عالم دیگر پایان می یابد. و در این جهان همیشه "شب" است.
در مصراع دوم این بیت نیز کلمه "گویند" یک امر تازه ای بشمار می آید. این در حالی است که فسانه همیشه خوانده می شود نه گفته می شود. چون قبلا خوانده شده اند و سینه به سینه به ما رسیده است. و این همان عدم درک ما از اسرار الهی است.
موفق باشید

خلیل فتحی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

من نمیدونم چرا شعرهای اصلی خیام رو که واقعا با وزن اصلی خودش خیلی شیرین و روان سروده شده و زیبایی این شعرها نیز به همین وزن زیباست ایگونه تحریف شده؟ فقط تنها یک پاسخ در ذهنم وجود داره و اونهم در هر دوره از تاریخ هر کس به نفع خودش اونها رو تحریفش میکنه و اینهم جزء زیباییهای شعرهای خیام است.
گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولی است خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
فردا باشد بهشت همچون کف دست

ملک ثابت ابراهیمی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۸:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲۱ - در بیان آنک لطف حق را همه کس داند و قهر حق را همه کس داند و همه از قهر حق گریزانند و به لطف حق در آویزان اما حق تعالی قهرها را در لطف پنهان کرد و لطفها را در قهر پنهان کرد نعل بازگونه و تلبیس و مکر الله بود تا اهل تمیز و ینظر به نور الله از حالی‌بینان و ظاهربینان جدا شوند کی لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً:

این شعر هستی و قاعده بازی آنرا بزبانی شیوا و همگان پسند در قالب شعر برایگان به تو ای فارسی زبان هدیه کرده است تا قدر و قیمت خود و ادبیات و تاریخ و هنر نیاکانت را بدانی و به آن افتخار کنی.

آیدین در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

به نظر میاد که کلمه ی "مدام" دارای ایهام باشه.مدام تو اینجا می تونه به معنی همیشه و دائم باشه و هم می تونه معنی ثابت رو بده.یعنی بر خلاف قرآن که ناسخ و منسوخ داره و بر دوام نیست آیت پیاله ثابت و بی عیبه

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۷:

چه شباهت عجیبی بین بیت اول این شعر و مضمونش با تئوری جهان های موازی وجود داره !!!
بهش فکر کنین ...

نگین شکروی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۲۸ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۶:

بادرود وسپاس فراوان
این شعر در بحر رمل مثمن مخبون مطموس سروده شده است.

هستی میرزایی در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۳۲ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۶:

جالبه حتی گنجور هم اسم وزن این شعر رو نداشت!!!

احسان در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۰۶:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:

خیام در مصرع اول اشاره به صورت فلکی گاو دارد که در آسمان است . و در مصرع دوم به یکی از اعتقادات مردم قدیم اشاره می کند که عوام بر این معتقد بودندکره زمین بر شاخ گاوی قرار دارد و مثلا زلزله ها زمانی بوجود می آیند که زمین بر این شاخ می لغزد. همچنین اصطلاح سال تحویل یا سال گردش ، که دومی هنوز هم در برخی از مناطق استان خراسان رواج دارد؛ بر همین ایده استوار است که در نوروز زمین چرخش دارد.
خیام ادعا می کند که اکثر مردم روی زمین (بین این دو گاو) قدرت فهم ندارند و آنها را با حیوان قیاس میکند. احتمالا این رباعی در حالتی گفته شدهکه خیام از دست مردم عصر خود بسیار رنجیده خاطر بوده است.

احسان در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۰۶:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:

شاید بتوان این بیت حافظ را در جواب دغدغه های خیام در این رباعی آورد که:
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

کیارش مظفری در ‫۱۵ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶:

با درورد ؛
در بیت اول مصراع ا اول این شعر کلمه پری با اعراب پٌری باید خوانده شود و در مصراع بعد به شکل پَری ..

۱
۵۳۶۳
۵۳۶۴
۵۳۶۵
۵۳۶۶
۵۳۶۷
۵۴۷۱