گنجور

 
عطار

حقیقت چیست پیش اندیش بودن

ز خود بگذشتن و با خویش بودن

اگر جانت برون آید ز صورت

ببینی هرچ می‌دانی ضرورت

حجاب تو نیاید هر دو عالم

ببینی هر دو عالم را به یک دم

از این صورت اگر بیرون شوی تو

مه و خورشید محجوبون شوی تو

چو جانت را مقام نور دادند

سر چشم تو سوی حور دادند

مشو مغرور حور و خلد هرگز

که بی حق نور ندهد خلد هرگز