روح اااه سخنور در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۵۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
ایت غزال باقرا صاحبان فن شاعری از شاهکارهای ادبیات ماست حتی من شنیدم که ادوارد براون هم یادی از این غزل کرده است
من این غزل را مخمس کرده ام که یک بند آنرا مینگارم
زین عشق پیش خلق چرا من سرافکنم
باید به فخر می بدل ساغر افکنم
تا کعبه را پرستش دیرین در افکنم
خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه ماه کلیسا کنم تو را
این مخمس همراه با مخمس برخی غزل ها معروق شعرا در (( شبنم ))چا÷ شده است
یاغش کاظمی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۵۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۷:
در آنجا که فرموده:
"جز احسنت ازیشان نبد بهره ام"
مصراع ِ دوم در نقل ِ شما به گمانم باید اصلاح گردد، چه که به جای ِ "بکفت اندر احسنتشان ..." آورده اید "به کتف ..."
و دیگر، روایتی از مقدمه ی شاهنامه ی بایسنقری:
... و مولانا "ابوطالب ِ کاشی" بعد از آنکه لشکر ِ چنگیزخان اهل ِ نیشابور و طوس را قتل کرده بودند، به طوس رسید، به سر ِ خاک ِ فردوسی رفت، و این چند بیت در آن حال بگفت:
سلامٌ علیک ای حکیم ِ گزین / سرافراز فردوسی ِ پاک دین
روان ِ تو آسوده و شاد باد / دلت هم ز بند ِ غم آزاد باد
سر از خاک بردار و ایران ببین / به کام ِ دلیران ِ توران زمین
کجا شد گـو ِ پیلتن رستم ات / ابا سام و با گیو و با نیرم ات؟
بزرگان همه ناامید و نژند / فرومایه را پایگاهی بلند
ابوطالب ِ کاشی آنجا رسید / چو چشم وی آن جسم ِ بی جان بدید
ببارید اشک و بنالید زار / ز جور ِ فلک بر تو ای نامدار
(مقدمه ی شاهنامه ی بایسنغری - 829 هجری)
---
پاسخ: با تشکر، مطابق پیشنهادتان تصحیح شد.
نوکر تمام شاعران ایران سربلند و سر فراز در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۲۹ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:
خواهشمند است مرا مطلع سازید در این فصه موش کیست و گربه چه کسی؟
من کنکور دارم و در کنکور آزمایشی که دادم سیوال شده بود و من بلد نبودم
عبدالواسع در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ عطار » وصلت نامه » بخش ۲۳ - مطلب در اسرار توحید و رموز عشق:
با عرض سلام خدمت همه از دوستان و با تشکر
از شما و از سایت شما !
امید وارم که همچو شعر را از بزرگمرد برای بنده ارسال بدارید روز خوش !!!!!!!!!!!!!!!!!!
مصطفی فدشک در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
سلام خوب بود در بیت :
دود آه سینه نالان من
سوخت این افسردگان خام را
یک (ی) بعد از سینه اضافه کنیم که به خواندن بهتر کمک کند
دود آه سینه ی نالان من
---
پاسخ: «سینه» با «سینهٔ» جایگزین شد.
عمادالدین مشائی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم:
بیت 9 مصرع اول
غلط : طلب گار
درست : طلب کار
ممکن است پاسخ دهید گار به همان معنی کار بکار برده می شود مانند بزه گار که همان بزه کار است اما این در مورد لغات پارسی درست است در حالی که طلب عربی است.
---
پاسخ: در این مورد منتظر میمانیم دوستان با منبع مقایسه کنند.
عمادالدین مشائی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم:
بیت سوم مصرع دوم
درست می نماید : نمود جسم و جان از او هویدا
---
پاسخ: نقل حاضر میتواند صحیح باشد. لطفاً منبع نقلتان را ذکر کنید.
عمادالدین مشائی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید:
بیت 4 مصرع اول و دوم
درست : به جای استاده ی و افتاده ی بکار ببریم
---
پاسخ: ؟
عمادالدین مشائی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید:
بیت اول مصرع اول
غلط کبه نام آنک
درست : به نام آنکه
---
پاسخ: جهت حفظ رسم الخط آنک حفظ شد.
عمادالدین مشائی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۱۷ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید:
بیت 44 مصرع دوم
غلط : پیدائی
درست : پیدایی
پیدا لغت پارسی است و همزه ندارد
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
حمید در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۲:
اولین غزل مولانا
عباس مشرف رضوی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:
برخی تفاوتها در ضبط:
که من پیرامن شمعش، نیارد بود پروانه
به
که مه پیرامن شمعش، نیارد بود پروانه
(نیارد بود، سوم شخص است، ممکن ولی دور از ذهن است که به "من" اشاره کند)
که نور عالم علوی، فرا هر روزنی تابد
تو اندر صومعش دیدی و ما در کنج میخانه
به
که نور عالم علوی، همه روز می تابد
تواش در صومعه دیدی، من اندر کنج میخانه
چه پیری عابد زاهد، چه رند مست دیوانه
به
چه پیر عابد زاهد، چه رند مست دیوانه
ناشناس در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۲:
1- بدین پرده اند، کسی ره ندادند
جز أن کس که ره را بجوید ز رهبر
2- ره سرّ یزدان که داند؟: پیمبر
پیمبر به که سپرد این سِر؟! به حیدر
3- اگر تو مقرّی، زمن خواه پاسخ
وگر منکری، پس تو پاسخ بیاور
4- زخانه ی مهین و کهین و کبوتر
جوابم بیاور از آنها مفَسَّر
5- بگو: از دو خواهر زن و دو برادر
کدامند فرزندشان ماده و نر؟
6- بیان کن که از چیست ترکیب عالم؟
جوابم ده از خشک این شعر، وَزتر
7- نداند بحق خدا و، نداند
نداند کسی جز که شبَّر و شبَّر
علی یاری در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۴۸ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین:
اتفاقی این بخش رو خوندم. اشکال ها و افتادگی های زیادی داره. بهتره که اصلاح بشن. با سپاس!
صائب در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۱:
در عبارت "سر بنده و آستانت" فکر می کنم "و" اضافی است . اگر و را حذف کنیم وزن درست می شود.
---
پاسخ: وآستانت را گویا باید سر هم بخوانیم «واستانت» در این حالت وزن درست است و جمله هم نقص ندارد.
بهزاد در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۲:
استاد شجریان این غزل شیخ اجل را با صدایی خوش در البوم غوغای عشقبازان اجرا کرده اند.
نگین شکروی در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
باسلام حضورجناب آقای علیرضا
جهت خواندن صحیح اشعار حافظ وبخصوص ابیات عربی میتوانید از سایت www.hafez.mastaneh.ir استفاده کنید
ناشناس در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
درباره "تلخ وش"و مصرع های عربی:
این عبارت حافظانه تر است تا بنت العنب.یکی از دلایلش این که:
از این عبارت مفهوم "آن تلخی که خوش است"برداشت می شود.در اصل باید تلخوش خواند.
اشهی لنا...:وسوسه کننده تر و شیرین تر است برای ما از بوسه بر رخسار دوشیزگان.
هات الصبوح...:
"در بعضی نسخ به جای هات ،فات...؛یعنی صبوح از دست رفت،آمده است.هبوا یعنی بیدار شوید،برخیزید. نسخه ی سودی گفته؛هیوا به معنی بشتاب؛آگاه باش.
معنی کل مصرع:ای ساقی شراب صبحگاهی بیاور و ای مستان بی خبر برخیزید و رفع خمار دوشین کنید"
حافظ نامه خرمشاهی،ج1،ص130
علیرضا در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۹، ساعت ۰۵:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
من تنها یک علاقمند شعر و ادب پارسی هستم و در زمینه ادبیات تخصصی ندارم. تا کنون چندین بار سعی کرده ام این غزل را بصورت کامل بخوانم اما خواندن و درک دو مصراع عربی آن برایم دشوار است. آیا کسی می تواند کمکم کند؟ شاید اگر تجزیه درستی از این دو مصراع در دست داشته باشم بهتر بتوانم آنها را بخوانم و بفهمم.
اهورا در ۱۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱: