رسته در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ عطار » بیسرنامه » بخش ۱:
بیت: 11
غلظ: پردم دوختم
درست: احتمالا : " هردم دوخته"
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
رسته در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۹:۰۱ دربارهٔ عطار » بیسرنامه » بخش ۴:
بیت: 22
غلظ: مصرع دوم اشکال معنایی دارد
درست: ؟
بیت: 26
غلظ: " این راهها است " اشکال دستوری دارد
درست: ؟
رسته در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ عطار » بیسرنامه » بخش ۳:
بیت: 3
غلظ: غم
درست: ز غم
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما تصحیح شد، ضمن این که به نظر میتواند «فارغم از خوف و از شادی و غم» هم درست باشد.
رسته در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۸:۴۸ دربارهٔ عطار » بیسرنامه » بخش ۱:
بیت: 52
غلظ: عشاقان
درست: عاشقان
بیت: 56
غلظ: مو
درست: موی
بیت: 59
غلظ: تو راو
درست: نور او
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
رسته در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان:
بیت: 14
غلظ: گو رو
درست: گور و
بیت: 22
غلظ: رو ز
درست: روز
بیت: 125
غلظ: خسور
درست: خسرو
بیت: 178
غلظ: ز دمن
درست: زد من
بیت: 259
غلظ: جسانست
درست: چه سانست
بیت: 316
غلظ: خوانابه
درست: خونابه
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
رسته در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۸:۱۶ دربارهٔ عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی:
بیت: 29
غلظ: در دست
درست: دردست
بیت: 113
غلظ: بی خوابم
درست: بی خوابیم
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
رسته در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی:
بیت: 98
غلظ: ببر دست
درست: ببردست
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
غلامحسین مراقبی در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲:
با درود و ستایش از کار گرانبارتان در زمینۀ ادبیات پارسی
نخست آن که این پاره شعر، سرودۀ ناصر خسرو قبادیانی است
دوم: در بیت دوم، مصرع نخست، واژۀ ستمکاران نادرست است و واژه ستمکاری بجا و رواست. بنگریم مصرع دوم را که در آنجا و در سروده، سخن از نفی صفت ستمگری از شمشیر است.
---
پاسخ: با تشکر، در هر دو ضبط (منتسب به رودکی و منتسب به ناصر خسرو) «ستمکاران» آمده، لذا تغییر متن را منوط به استناد به نسخههای معتبر میکنیم.
نگین شکروی در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴:
در مصراع اول ازبیت دوم "می آمد" به اشتباه "میمد" چاپ شده است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
یک دوست در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۶:۳۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
درود و سه پاس از شما بابت زحماتتان،
اجازه بدهید که بگویم صحبتهایی که کرده ام از روی شاهنامه کلاله خاور ( به تصحیح و مقابله و همت حاج محمد رمضانی) بوده است.
maryam در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸:
مصرع آخر بیت آخر :چو یاد وقت شباب و زمان شیب کند باید باشه
---
پاسخ: با تشکر، ضبط نسخهی قزوینی-غنی که به نظر میرسد منبع اولیهی گنجور بوده همین است، متن تغییر نکرد.
مهدی پورابراهیم در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۶:
حدود سی سال از ازدواجشان میگذرد فرزندانشان بزرگ شده و زندگی مستقل خود را شروع کرده اند اما هنوز احساس خوشبختی میکنند و از همدیگر راضی هستند
در این مدت سی سال با وجودی که زندگیشان همراه با فراز ونشیب ها و کمبودها و مرارت ها بوده هیچگونه دعوا و مرافعه ای بینشان بوجود نیامده و سابقه نداشته که با هم قهر کنند تا نیاز باشد کسانی پادرمیانی کرده و و حل اختلاف کنند
از شوهره پرسیدم رمز خوشبختی شما چیست ؟؟؟
گفت : رمز خوشبختی ما رمزی نیست که برای همه قابل قبول و قابل درک باشه
گفتم : دوست دارم بدانم مشتاق هستم که بدانم
گفت : حقیقت این هست که ملاک من برای یافتن همسر این نبود که به دنبال همسری بگردم که من او را دوست داشته باشم بلکه به دنبال کسی بودم که او مرا دوست داشته باشد یعنی در جستجوی همسری نبودم که من اورا مناسب خود بدانم بلکه بدنبال همسری بودم که او مرا مناسب خود بداند
بنابراین چون همسرم مرا مناسب خود میداند مرا دوست دارد در مشکلات زندگی کنار من است و یار من است به همین دلیل اکنون عاشقانه او را دوست دارم و حاضر نیستم بدون او لحظه ای زنده بمانم
گفتم : قبل از ازدواج چگونه متوجه شدی که او تورا مناسب خود میداند ؟؟؟
در پاسخ از حافظ گفت که :
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه
............................................
هر آن که راز دو عالم ز خط ساغر خواند
رموز جام جم از نقش خاک ره دانست
............................................
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست
پیوند به وبگاه بیرونی/
یک دوست در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
با عرض پوزش نوشته قبلم را این طور اصلاح
می کنم که به این ترتیب دیده ام:
همیشه بیزدان ستایش کنید
جهان آفرین را نیایش کنید
یک دوست در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
درود بر شما
به نظرم باید باشد:
که از قادسی تا لب جویبار -- زمین راببخشیم با شهریار
در برخی نسخه ها هم این ابیات که د ر این جا آمده:
همه پیش یزدان نیایش کنید
شب تیره او را ستایش کنید
را به این صورت دیده ام:
همه پیش یزدان نیایش کنید
جهان آفرین را نیایش کنید
---
پاسخ: با تشکر، «رودباد» در بیت مذکور بنا بر پیشنهاد شما با «جویبار» جایگزین شد. بیت اضافه را در حاشیه باقی میگذاریم.
پیام بهرامیان در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۸، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸:
این غزل تنها سروده ی مثلث حافظ است که به سه زبان فارسی دری , عربی و لهجه ی قدیم شیرازی سروده شده.لهجه ی قدیم شیرازی که همان پهلوی متغیر است گونه ای از پارسی بوده که در مرحله ی گذار از حالت میانه(پهلوی جنوبی) به نوین(پارسی دری) قرار داشته است.تقریبا بصورت فارسی در آمده بوده اما هنوز برخی آداب پهلوی را می توان در لهجه آن زمان مردم فارس یافت.اندکی بعد آن حالت ها نیز کنار گذاشته شد و گویش مزبور بصورت لهجه ی شیرازی کنونی در آمد.(این زبان نوشتاری نبوده و فقط در محاوره های محلی بکار می رفته است و حالت نوشتاری اش همان فارسی دری بوده است)
شرح ابیات محلی غزل مثلث خواجه:
*
امن انکرتنی عن عشق سلمی/ته ز اول آن روی نهکو بوا دی* :
ای که مرا از عشق سلمی نهی میکنی/تو از اول آن روی نیکو را باید دیدی(می دیدی)**
*
که همچون مـُت ببوتن دل و ای ره / غریق العشق فی بحر الودادی* :
برای همچون من ببودن (شدن) دل به این راه بده/ و غریق عشق در دریای دوستی شو
*
به "پی ماچان" غرامت بسپریمون/غرت یک وی روشتی از اما دی* :
به "پاماچان" (تنبیهی صوفیانه) غرامت بسپاریم(می سپاریم) / اگر تو یک بی روشی (سرپیچی و کجروی) از ما دیدی*
*
*غم این دل بوادت خورد ناچار/وغرنه وابینی آنچت نشادی* :
غم این دل ببایدت خورد ناچار / وگرنه بازبینی آنچه ترا نشاید*
*
.
نگین شکروی در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۸، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷:
درمصراع اول از بیت اول بجای "به" باید "نه" نوشته شود
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد («به» در ابتدای بیت به «نه» تبدیل شد).
نگین شکروی در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۸، ساعت ۲۲:۴۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱:
بادرودوسپاس فراوان
درمصراع دوم ازبیت اول حرف "ی" بدنبال کلمه"حلقه" زاید است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
نگین شکروی در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۸، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲:
بادرودوسپاس فراوان
در مصراع اول ازبیت اول کلمه"سوال" به اشتباه "سال"نوشته شده است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
سیاوش آریا در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸، ساعت ۲۲:۰۸ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » تصنیفها » مرغ سحر (در دستگاه ماهور):
درود بر شما
بانو قمر الملوک وزیری نیز دو بند این تصنیف را خوانده و من آن را در آرشیوم دارم. محمد گرامی اگر این حاشیه را خواندید و مشتاق شنیدن بند دوم آن بود در پیام رسان یاهوی من پیغام بگذارید تا در اختیارتان بگذارم. siavoshariya
عباس مشرف رضوی در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵: