رضا زارع در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - دماوندیۀ دوم:
با سلام
مصرع دوم بیت نهم اینگونه اصلاح شود:
بر وی بنواز ضربتی چند
ناشناس در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۳۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص:
از زمان طفولیت این شعر را دوست داشته ام . الان فرزندی دارم به مثابه این جوجه . و گربه های زیادی زاده و رشد کرده اند. من مشابه مادر جوجه هستم و این جوجه این درک را ندارد
رضا در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۱:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱:
در بیت ششم اکثر نسخه های خطی به جای پارسایی، گوشهگیری ضبط کردهاند. از لحاظ مفهوم نیز گوشهگیری است که با سلامت همراه است نه پارسایی. ضبط علامه قزوینی غلط به نظر میرسد.
رحیل در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
تبصره پیشین بنده نادرست بوده است. آنچه درینجا آمده است درست است. یعنی " بجویید ای عزیزان کین کدام است".
رحیل در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
بیت سوم مصرع دوم: "بجویید ای عزیزان کین ره کدام است"
واژه "ره" از ثبت باز مانده است. به نظر من این شعر به تطبیق مجدد با اصل نیاز دارد.
حسن چاکری زاده در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۲۶ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳:
این قصیده ی حماسی سیف شاید بس باشد برای جاودانی شدن نام این آزادمرد ادبیات ایران قصیده ای که در حکم بیدارباش و آگاهی است خطاب به ظالمانی که خون خلق را در شیشه کرده اند. به آنها با آن اندازه اطمینان که انگار آینده را می بیند و از عاقبت آنان خبر دارد هشدار می دهد که روزگار شما نیز دو روزی بیش نیست و همان طور که غرش شیران گذشت و رفت این عوعوی همچون سگ شما نیز دیری نمی پاید و اختر سعد شما زمانی فرو خواهد مرد و کاروان شوکت و کبریایتان به ناچار این کاروانسرای دنیا را ترک خواهد کرد.
نکته ای که در این قصیده جلب توجه می کند اینکه به رسم قصیده سرایی، بیشتر قصیده گویان مداح همچون عنصری و فرخی و ... در آخر شعر چیزی از ممدوح خویش درخواست می کنند و در اصل همان خواسته شان است که آنان را به سرودن چنین شعری وا میدارد که به این درخواست اصطلاحا حسن طلب گفته می شود اما این شعر سیف با اینکه قصیده ای مدحی نیست اما همین حسن طلب را دارد و شاعر در بیت آخر چیزی درخواست کرده اما نه از ممدوح و پادشاه و وزیر و حاکم، که از مردم و این خواسته به نیکی یاد کردن نام خود است و این بسیار بارزش است و به قول سعدی که از قضا رابطه ی خوبی هم با سیف داشته "مرد نکونام هرگز نمیرد" حال آنکه عنصری که دیگدانش به قول خاقانی از نقره بود و آلات خوانش از زر
چیزی برایش نماند و از سیف به سبب همین قصیده ی قهرمانانه اش نامی نیک به یادگار مانده است.
نگین شیراز در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۳:
سلام ...
مال فراوان داشت .. به اشتباه فروان تایپ شده ..
نگین شیراز در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۴:۴۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲:
سلام ...
کلمه "نشنید" رو از "الیک" جدا کنید لطفا ...
الیک .. نشنید و عاقبتش شنیدی ...
امید رضا محبی در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۴۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۶:
این حکایت ناقص بوده و برخی از ابیات دیده نمی شود آیا بواسطه اشکال در سایت و دریافت متن می باشد یا درج نشده است؟
لطفاً راهنمائی فرموده تا اگر اشکال در دریافت اینترنتی متن بصورت ناقص می باشد تذکر واضحات ندهم.
با تشکر از سایت خوب شما
امید رضا محبی در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۳۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۵:
این حکایت در ادامه بیت "مهتری در قبول ..." دارای یک بیت دیگر نیز می باشد که می گوید:
هر که سیمای راستان دارد
سر خدمت بر آستان دارد
امین در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:
با سلام، در بیت ششم این غزل، مصراع دوم باید اینگونه اصلاح شود:
ما دهل در گردن و خر در خلاب افکنده ایم
واژه خلاف در اینجا هم وزن و هم معنی را به هم میریزد.
خلاب: گل و لای به هم آمیخته و زمین باتلاقی که پای آدمی و چهارپا در آن بماند.
خر در خلاب افکندن یا خر در خلاب راندن :
کنایه از انجام دادن کارهای بیهوده ای است که احتمال ضرر داشته باشند.
با تشکر از سایت خوبتان.
marjan در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۷ - قصهٔ مری کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری:
من این بیت شعر را در خواب دیدم و گفته میشد از مولاناست :
حالت مستی خود پنهان کجا بتوان کنی
حالت مستی ما گوید زحال زار خویش
میشه راهنمایی ام کنید که مولانا با چنین مضمون شعری داره . من واقعا از اون به بعد تحت تاثیر قرار گرفتم .
امیر در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱ - باسم الملک الوهاب:
نام تو گره کشای هر کار => نام تو گره گشای هر کار
Mostafa-Shafafi در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۰۶ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۲ - در فضیلت پیامبر اسلام:
در مصراع نخست " کسی که خرد وعقل با او همخوابه (کنایه از همنشینی است) وهمنشین نیست . یعنی در واقع بی حضور خرد زندگی می کند وقدرت تمییز وتشخیص ندارد .رفتارش با شیر درنده وچه با سیر حمام فرقی ندارد زیرا بدون خرد شناختی ندارد وچون شناختی نداری پس ترسی هم نداری. وشیر شرزه وشیر آب فرقی ندارند.
علی در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۹:۲۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:
در مصرع دوم بیت چهارم به نظر بنده (چسیزی) اشتیاه بوده و صحیح آن (چیزی) میباشد.
با سپاس از زحمات شما.
محیا م در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۷:
داغی که میهنی باید اصلاح شود به :
داغی که مینهی
نگین شیراز در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » سرگشته:
سلام ...
در این شعر بسیار زیبا مصرعی جا افتاده :
دیوار ندانم شود از گریه من پست؟
یا از من مسکین، درو دیوار گریزد
ساسان کمالی در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۵ - رفتن اسکندر به کوه البرز:
آیا اولین کلمه بیت اول بیا نیست بجای باید؟
محمد در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱ - عهد قدیم:
در مصرع اول بیت دوم حرف نون اضافه است
شهرام در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳: