ناشناس۷ در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:
بشنو این نی چون شکایت میکند از جداییها حکایت میکند
منظور از ان میشه1) جدایی از نیستان در نظر گرفت2)ان کسی این نی راساخته و در ان دمیده که منظور همان گزینه 2 حق تعالی است و گزینه 1اشاره دارد به همان خاک وگلی که انسان از ان ساخته شده و چون ذات انسان از مرگ بدش میاد گزینه یک مناسب تر است
حامد صدیقیان در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
با سلام به شما
در اول باید از زحمات شما برای ایجاد چنین سایت پرمحتوا و زیبایی تشکر کنم.
نمی دانم چرا همه غزلیات بیدل دهلوی را نمی شود مشاهده کرد, به نظر می رسد که مشکلی وجود داشته باشد اگر رفع فرمایی خیلی خوب خواهد شد.
من به دنبال این بیت می گشتم که ببینم آیا از بیدل هست یا نه اگر کسی می داند لطفا رهنمایی کند.
" روز وصلت از خجالت آب باید شد که ما **** در فراقت زندگی کردیم و جانی داشتیم"
با تشکر
حلاج در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸ - در راه زندگانی:
جمیله ای است عروس جهان ولی هشدار .....که این مخدره در عقد کس نمیاید
رفیع در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۶۵:
جره بازی بدم رفتم به نخجیر
سیهدستی زده بر بال مو تیر
بوره غافل مچر در چشمهساران
هر آن غافل چره غافل خوره تیر
بیچاره بابا طاهر خدابیامرز، نیست تا ببینه چه به روزه این دوبیتیش آوردین و اون چی سروده ..شما چی نوشین جاش!!!!!
اشعار فاطمی در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۹ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
مدتی است این شعر بس که در برنامه مشاعره شبکه 7 سیما از زبان بچه های شرکت کننده تکرار شده که در دل نوجوانان بیننده موثر افتاده و همه علاقمند به آن شده اند.
منتظر در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۹ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:
احتمالا" این غزل در وصف حضرت بقیه الله روحی فداه سروده شده است
علامت سوال در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:
در بیت دوم خیام داره میگه که تو طلا نیستی که تو خاک پنهانت کنن و بعد بیرون بیارنت
علامت سوال در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۰:۵۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴:
راستش رو بخواید نظر دادن در مورد این دو بیتی خیلی سخته ولی چیزی که هست به نظر من خیام نمیدونه که بعد از مرگ برای هر انسانی چه اتفاقی می افته پس به ما پیشنهاد میکنه که عمرتون رو با شادی بگذرونید و نذارید غم و غصه بر شما چیره بشه
محمد در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:
در بیت ماقبل پایانی: ما را ز درد عشق... (اشتباهاً از درد تاپ شده)
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
علامت سوال در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۴:۴۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
درود بر همه ایرانی هایه عزیز ببخشید منم میخوام با کسب اجازه از شما نظری بدم به اندازه ظرف وجودی خودم متاسفانه نمیدونم مشکل کجاست که همه فکر میکنن خدا پرستی یعنی رستگاری و بی دین بودن یعنی دوزخ و..... اماچیزی که هست به قول خیام آن مدعیان که در معنی سفتند و از چرخ به گونه گون سخنها گفتند اگه چو نبودند به اسرار نهان با خود زنخی زدند و اخر خفتند پس کسی نمیدونه بعد از مرگ برایه ما چه اتفاقی می افته البته میدونم که دین فروش ها حرفهایه زیادی میزنن ولی اون فقط یه راه کسب درامده وشغلشون ایجاد میکنه ولی این عمر ماست که داره خرج میشه پس زندگی خودمون رو پای شک ویقین خراب نکنیم وخوش باشیم و عشق بورزیم به هر چیزی که ما رو خوشحال میکنه . پس خوش باشید وبه فردا ودیروز فکر نکنید
مهرزاد شایان در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - در مدح امیر انکیانو:
بیت سیاُم :
با غریبان لطف بیاندازه کن
تا رود نامت به نیک در دیار
مصرع دوم ؛ " نیکی " صحیح است
محمد در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:
در مورد شعر کمتر از ذره نئی پست مشو مهر بورز- به نظر من تمثیل بسیار زیبایی است از ذرات پراکنده ای که در هوابا کمترین نسیمی به حرکت در آمده و در شعاعات نوری مشاهده می شوند .
رامین از جلفا در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
انسانهای عاشق که معشوقشونو از دست دادن تو دنیا زیاده ولی شهریار یه کسه دیگه ای بود : من با الهام از این غزل , غزل دیگه ای گفتم تقدیم به س... .
آمدی ای نور چشمانم ولی دیر آمدی * دل چو بندش را گسست و عشق زنجیر آمدی
عهد و پیمان تو با من در جوانی بود لیک * اشنای عهد و پیمان چون شدم پیر امدی
بعد تو هر شب به فریادم رسید این ماهتاب * ماهتاب عمر من پایم زمین گیر آمدی
عمر دنیا هم سر آمد چون که مرد آن شب وفا*
بی وفا چون گشتم از عالم همه سیر آمدی
دیگه نمی تونم بنویسم ...
رامین در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
شهریار نمی دونست بعدها دلای زیادی می شکنه وگرنه می نوشت :
دل شکستن هنری گشته که مردم دارند
من در این کار چرا خسته دل و بی هنرم
نازیلا در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۷:
درنه قدمی که چشمه حیوانست
میگرد چو چرخ تا مهت گردانست
نازیلا در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:
ز شهوت تا عشق ره بسیار است
رسته در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۷:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:
جناب بهیار
برای پرهیز از سو ء تفاهم های احتمالی دامنهٔ بحث را محدود به یک کلمه بکنید : افیون . محدودهٔ اشعار هم دیوان شمس باشد.
اگر از نکته گویی و طعنه زدن هم پرهیز شود بهتر است.
این که گفته اید : نوشته های دیگران را ترجمه از ذهن خود نکنید، نفهمیدم. اگر روشن تر بود شاید می فهمیدم و به کار می بستم.
از بقیه پندهایی که داده اید سپاس گزارم.
این که گفته اید که ای کاش خود در حالات مولانا قرار می دادم. من هیچ وقت نمی توانم خودم را در حالات مولانا قرار بدهم. من کجا و او کجا!! فکر نمی کنم که شما هم بتوانید. دیگران هم. این فرضی خالی از لطف و خارج از منطق است.
مولانا فرد آمد. دومین ندارد.
برای رفع سو ء تفاهم ، توضیح می دهم که من عادت کرده ام از خوان گستردهٔ مولانا برای خودم مایده هایی تهیه بکنم. این مایده ها آن قدر لذیذ است که اگر کسی آن را با ادویهٔ افیون و بنگ و ماریجوانا آلوده کند متوجه می شوم و آن را دور می اندازم. این به آن معنی نیست که به آن درجه برسم که خود را در حالات مولانا قرار بدهم. ولی به معنی آن است که سپاس گزار خوان نعمت گستردهٔ او هستم و زیر بار آلودگی نمی روم و آن را پاک و با صفا و گسترده می خواهم.
عباسعلی شریعتی در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۴:۴۰ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » خیالانگیز:
در مورد حاشیه جناب آقای موحد گرچه ایراد وارد است اما ظاهرا شاعر ((چه)) و یا کلمه دیگری را نپسندیده و عامداً یا بناچار ((که)) را تکرار نموده است
عباسعلی شریعتی در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۰۴:۲۸ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » خیالانگیز:
با سلام
آنگونه که من این شعر را در حافطه دارم در بیت دوم(مصرع دوم) باید بجای ((بر)) حرف اضافه ((در)) جایگزین شود یعنی:
که در دیدار طاقت سوز خود عاشق تر از مایی
علی مظاهری در ۱۳ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۵۱: