گنجور

حاشیه‌ها

hamid در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶:

ممنون از سایت خوبتون به عرضتون برسونم که بنده مداه هستو و خیلی علاقه دارم اشهار نصر حسرو را بخوانم ولی خیلی از ابات را نمی فهمم ایکاش شرح تفسیر و معنی هم داشت اگر هست لطفا راهنمائی بفرمائید

پدرام در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۳:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

می گسار عزیز:
در مورد تفسیر بیتی از این غزل حافظ واژه “ملک” را “پادشاه” معنی‌ نموده و گفته اید که “لپ کلام اینکه حافظ میگه که من یک پادشاهی بودم که جایم بهشت بود” . در صورتیکه ما دو واژه همسان ولی‌ با تلفظ متفاوت بنام “ملک” داریم. یکی‌ “ملَک” است با فتح “ل” به معنی‌ فرشته و دیگری “ملِک” با کسر “ل” به معنی‌ پادشاه. هردو این واژگان از زبان تازی وارد زبان فارسی شده ا‌ند و ایرانیان بر طبق عادت آنها را اشتباه تلفظ میکنند که این باعث سر در گمی و گیجی در معنی‌ هم میشود. کما اینکه واژهٔ “ملِکه” را که به معنی‌ شاه مونث یا شهبانو است، به اشتباه به صورت ملَکه با فتح “ل” تلفظ میکنند. اما حافظ واژهٔ ای را که در این بیت بکار برده، ملَک با فتح “ل” به معنی‌ فرشته است که ربطی‌ به واژهٔ ملِک با کسر “ل” به معنی‌ پادشاه ندارد. بنا بر این حافظ نمی‌ گوید که من پادشاه بودم، بلکه میگوید من فرشته بودم و آدم باعث شده که به اینجا بیایم.
ملَک: فرشته مذکر

ملَکه: فرشته مونث
ملِک: پادشاه مرد
ملِکه: پادشاه زن، شهبانو، همسر پادشاه مرد.
شاد، پیروز و موفق باشید
پدرام
یل عزیز:
با احترام، فرموده اید که “شیطان فرشته نبوده…شیطان از جنس آتش است و فرشتگان از جنس نور…هیچگاه جایی در قرآن گفته نشده شیطان از جنس ملایکه بوده …فقط شیطان با یک گروهی از ملایکه همنشین و دوست بوده”.
برای اطلاع حضرت عالی‌ و سایر دوستان باید باید عرض کنم که نصّ صریح قرآن غیر از این میگوید. در آیه مربوطه که بسیار معروف هم هست) سوره بقره، آیه 34(میگوید: زمانیکه به فرشتگان “ملایکه” گفتیم که به آدم سجده کنند، آنان چنین کردند بجز شیطان که اِبا )امتناع( کرده، نخوت ورزیده و از کافران گشت. در نتیجه در این آیه شیطان را براحتی از گروه فرشتگان میشمارد که از دستوری که به وی داده شده، سرپیچی کرده و این سرپیچی‌ باعث سقوط او به پایگاه کفر شیطانی اش شده است. در آیه مشابه دیگر) سوره کهف، آیه 50(، میگوید: زمانیکه به فرشتگان “ملایکه” گفتیم که به آدم سجده کنند، آنان چنین کردند بجز شیطان که از گروه جنّیان بود که به فرمان پروردگارش فسق ورزید. با وجود اینکه قرآن به عنوان فصیح ترین کتاب نوشته شده به زبان عربی‌ شناخته شده، شوربختانه از این تفاوت های مشکل زا به دفعات در آن مشاهده میشود، که باعث سردرگمی خواننده میشود. اینست که در یکجا او را از گروه فرشتگان شمرده که ظاهراً از جنس نور هستند و در جای دیگر از طایفه جن که از جنس آتش هستند. البته مفسران قرآن همواره کوشیده ا‌ند تا این ناهماهنگی ها را بگونه ای رفع و رجوع کرده و آنها را بی‌ اهمیت تلقی‌ کنند. برای اطلاع بیشتر در این مقوله میتوانید به اینجا رجوع کنید:
پیوند به وبگاه بیرونی
روز و روزگار خوش،
پدرام

پرهام بابازاده در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۱:

باسلام. من هم با نظر هستی خانوم موافقم

مهدی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:

سلام به همه ی دوستان.بیایید بر روی بیت دوم این رباعی متمرکز شویم.اولا باید گفت که انسان هر لحظه ممکن است خطا کند و دست گناه را بفشارد.خیام احتمالا خطایی کوچک یا بزرگ،که البته آن را پروردگار میداند در زمان قبل این رباعی مرتکب شده است که میگوید از رحمت{عفو}خدا خالی و نا امیدم و از عقوبت این گناه چه در دنیا و چه در آخرت بیمناکم و از عذاب آن میترسم.ولی حالا به قول صاءـب تبریزی:پیشانی عفو تو را پر چین نسازد جرم ما آیینه کی بر هم خورد از زشتی تمثالها،نباید از بخشش حق نا امید شد ولی این گونه بودن نشان خاشع بودن خیام است.نکته ی دوم اینکه خیام اشاره دارد از خاک،باد،آتش،آب که عناصر اصلی طبیعت هستند آزادم.خُب؛باید گفت چطور شود انسانی آزاد از این عناصر باشد و از جهان بهره نبرد؟ جواب این است که این ها مجاز از خود جهان هستند و اشاره به این که دنیا را ارزشی نیست.به قول بیدل:آرزوی های دو عالم دستگاه از کف دستم غباری بیش نیست یا اینکه شخصی گفته:
گفتند که دنیا خواهی؟گفتم هیچ
گفتند که خواهی جاهی؟گفتم هیچ
گفتند جهان چه قیمتیست از بر تو؟
دنیاست مرا چون کاهی،گفتم هیچ
و از فکر من کوچک اینگونه استنتاج میشود که به احتمال نزدیکی خیام عارف بوده یا گرایش عارفانه داشته؛زیرا اکثرا گویند خیام حکیم بوده نه عارف...
مرا شرمنده دارید اگر فکر میکنید از این رباعی غلط برداشت کرده ام.هر کس نظری دارد...

مهدی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳ - این غزل در تذکرهٔ مرآت الخیال امیر علیخان سودی به نام شیخ سعدی است:

این غزل فقط در آغاز و بیت هشتم فعل دارد. از غزلهای تکنیکی حضرت سعدی محسوب می شود.

afshin در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

دنی مانند دنیا جایگاه پست خوانده میشود پس نیراز به خوردن غم جایگاه پست نیست

محمد عسگری در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل:

سلام ضمن تشکر از این خدمت ارزنده شما به فرهنگ وادبیات این سرزمین کهن ومردم فرهنگ دوست آن.لطفادر بیت15 مصرع دوم"روی" را به "وی"
اصلاح فرمایید

رضا کاشی ساز در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۱۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲:

شعرهای این صفحه نشان دهنده میزان بالای توجه این پادشاه بزرگ (جناب شاپور) به آسودگی و راحتی و رفاه مردم است. که پس از بستن آن قرارداد که کاملا به سود ایرانیان است و گرفتن باج فراوان از رومیان به خاطر ظلمی که روا داشته اند، شاپور به فکر انجام کارهای بزرگ عمرانی در کشور می افتد که بعضی از آنها را در بیت هایی بیان می کند تا آنجا که وجود رودی بزرگ در شهر شوشتر او را به فکر ساخت پل بر روی این رود می کند.من خود اهل شوشتر هستم و به بزرگی و پهنای رودخانه کارون در شوشتر واقفم و خوب است که بدانید برای ساخت پلی که به تازگی در شوشتر ساخت آن به پایان رسید بیش از 10 سال وقت صرف شد.حال توجه کنید که ساخت پل بر روی این رودخانه که با شواهدی که موجود است در آن زمان بسیار بزرگتر و خروشان تر بوده است ، آن هم با امکانات آن زمان چه قدر سخت و مشکل بوده است. که دلیل ساخت آن بوسیله ی شاپور در بیت زیر آسودگی و رفاه مردم بیان شده است:
بپردخت شاپور گنجی بران
که زان باشد آسانی مردمان
همچنین بیت بالا نشان می دهد که برای ساخت این پل مبلغ بسیار زیادی هزینه شده است
و یا در جایی دیگر بیان می کند که:
که ما باز گردیم و آن پل به جای
بماند به دانایی و رهنمای
این بیت ها اوج اهمیت رفاه مردم برای جناب شاپور را دارد که در تمام نقاط جغرافیایی ایران ، دست به کارهای بزرگ می زند.لازم به ذکر است که هنوز بخش زیادی از این پل (پل شادروان) در شوشتر وجود دارند و علاقه مندان می توانند با دیدن آن از نزدیک به بزرگی این شاهکار پی ببرند.
--------------------
Kashisaz98@gmail.com

مهدی رفیعی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۶:

یکی خانه دارم در ایوان شگفت
کزین برتور اندازه نتوان گرفت
بر اساس شاهنامه تصحیح مسکو مبایست به شکل زیر اصلاح شود .
کزین برتر اندازه نتوان گرفت

مهدی رفیعی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۶:

به صلیب کشیدن حضرت مسیح ( ع )توسط یهودیان باور برخی از مسیحیان است . ولی در قرآن آورده است که پروردگار مقدر فرموده که شخصی شبیه حضرت عیسی (ع ) به صلیب کشیده شود و عیسی ( ع) به آسمان عروج کرده است .

حافظ در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷:

خیلی آسون داره میگه که : عمر کوتاه نیست ما کوتاهی میکنیم ....

حافظ در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:

درورد بر خیام که کلامش تفسیر و تاویل نداره ... صاف و پوست کنده حرفشو میزنه ... اگه بخواهیم اینجوری تعبیر کنیم و آسمون و ریسمون به هم ببافیم باور بفرمایید از حرف های مادر بزرگ بنده کا آلزایمر هم داره میشه تعابیر عجیب درآورد ...

محمد فرید شایق در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۷:۴۷ دربارهٔ باباطاهر » قصیده:

بسیار عالی است تشکر ازهمه که ما را یاری نموده تا به این سایت دسترسی پیدا کردیم

هوشنگ در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۶:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:

سلام. باید تخلص شاعر در بیت آخر باشد به نظر من بیت آخر و بیت یکی مانده به آحر جابجا شده است.

رسته در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۵:۲۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

در پاسخ حامد صدیقیان

روز وصلش باید از شرم آب ‌گردیدن ‌که ما
در فراقش زندگی ‌کردیم و جانی داشتیم
اگر تا کنون این بیت را پیدا نکرده اید غزل 2344 را ببینید .

یک کاربر گرامی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:

وقتی نظرات مختلف شما عزیزان رو مطالعه کردم به این بیت از شعر مولانا بیشتر یقین بردم:
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
و یقین دارم تمام نظرات شما در جایگاه خود درست است. یاعلی

سید علی انجو در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۱:

من در چند تصحیح گلستان، اینطور دیده ام:
... اما در حقیقت یک نشان دارد و بس، و آن اینکه در بند رضایت .....

Amirreza در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۲۲ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:

Buchare rodaki

حسن آقا در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۱:

لطفاَ تصحیح بفرمایید ؛
1-بیت دهم مصراع دوم ، باز دمی خواجه دیوان شوی
2- بیت یازدهم مصراع اول ، گاه بدزدی، ره ایران زنی

آرش در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۰۸ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۴ - با این همه شهرت:

جهانی که خردمندش تو باشی ...
فلان و فلان و فلان !

۱
۵۰۹۳
۵۰۹۴
۵۰۹۵
۵۰۹۶
۵۰۹۷
۵۴۵۸