امین کیخا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۸:
مهیب عربی است اما نهیب فارسی است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۸:
راعی البقر می شود کابوی ! به عربی امروز
اکرم در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۸:
راعی: چراننده گله
کوروش در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:
جانا، حدیث حسنت، در داستان نگنجد رمزی ز راز عشقت، در صد زبان نگنجد
سودای زلف و خالت، در هر خیال ناید اندیشهٔ وصالت، جز در گمان نگنجد
هرگز نشان ندادند، از کوی تو کسی را زیرا که راه کویت، اندر نشان نگنجد
آهی که عاشقانت، از حلق جان برآرند هم در زمان نیاید، هم در مکان نگنجد
آنجا که عاشقانت، یک دم حضور یابند دل در حساب ناید، جان در میان نگنجد
اندر ضمیر دلها، گنجی نهان نهادی از دل اگر برآید، در آسمان نگنجد
عطّار وصف عشقت، چون در عبارت آرد زیرا که وصف عشقت، اندر بیان نگنجد
بیت آغاز منطق الطیر
پس این چیه .... ؟ چرا قاطیش کردین؟؟؟
رضا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۱:
محمدرضا جان اگر کلمه " مرد " را به مصرع اضافه کنیم وزن شعر از اساس بهم میخوره....خودت یه بار مصرع رو با کلمه مرد بخون ببین چی میشه ؟! ...چشم تنگ دنیادوست درسته.............حسین آقا من تو هیچ منبعی " آن شنیدستی که روزی تاجری " ندیدم
محمد حسین پژوهنده در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸:
عشق آورد به جنبش ز ازل جوهر را
خرد این راز نبگشاده تو هم میدانی
منظور عرفانی حافظ را درک کنید، او میگوید مایه اصلی وجود عشق است، وعشق است که میماند و معجزه میکند!
امین کیخا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰:
مهدی جان اگر به نگاره نقش رستم بنگریید مردانی را می بینید که تختی شاهوار را می برند و البته از نگاه پوشاک و سرپوش با هم گوناگون و نا همسان هستند این صحنه مغاک کردن شاهان هخامنشی با حضور مردمان دیگر ملتها را نشان میدهد از سغدیان و سینتی ها و مصری بابلی و عرب و محل قرار گرفتن این سوگواران با محل قرار گیری در أطراف ایران شبیه است و نیز مرد بابلی که می موید سلاح ندارد چون شرافت حمل سلاح را برایش قائل نبود ند بخاطر شورش فرجامین بابلی ها در زمان شاهان پس از کورش ، پس ارتباط مردم گرداگرد ایران با هم زیاد بوده است و همه از هم می اموخته اند. شما درست می فرمایید .
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
با سپاس بله گدار همان پایاب است که در گویش بختیاری بسیار پرکاربرد است خاصه در فرهنگکچ نشینی همه گدارها را با همه مختصاتشان میشناسند مثلا گدار اندیکا یا گدار دولاب یاگدار خانی و...
مهدی رفیعی در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰:
به نظر می رسد جوامع بشری به علت اینکه دارای ارگانیسم و طبعا"نیازهای مشترک هستند به شدت از فرهنگ و آیین های همدیگر متاثر میشوند مثلا" در ابیات مربوط به خاکسپاری فریدون رد پایی از آیینهای مصری را میتوان مشاهده کرد . و آن دفن مرده با وسائل زندگی است .
امین کیخا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
گدار یعنی پایاب و جایی از اب که می شود گذشت از ان و بی گدار به اب نزن یعنی بی مسیر گذر مطمئن کاری نکن . به انگلیسی ford که نام شرکت ماشین سازیی می باشد یعنی از اب گذشتن و گدار معنی میدهد .
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
بی پایاب مرا به یاد در امواج سند میاندازد از دکتر مهدی حمیدی شیرازی .موضوعش ایستادگی و پایداری جلال الدین خوارزمشاه است در مقابل حمله مغول و بسیار زیبا ست آنجا که میگوید چو بگذشت از پس آن جنگ دشوار
از آن دریای بی پایاب آسان
به فرزندان ویاران گفت چنگیز
که گر فرزند باید بای این سان
واقعا زیباست به دوستانم توصیه میکنم بخوانند حتما
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
آبی تا میان یعن آب که عمق و ژرفای آن تا کمر باشد و پایاب هم بخش کم عمق آب است و بی پایاب هم داریم که به معنی گود است
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
نشاب همان تیرانداز است و رامی
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
وقع جای بلند است و کوه و به معنی قدر و منزلت
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
برای مشتاقی خواهانی زیباست و آرزومندی زیباتر
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:
مخیر کردن به معنی اختیاردادن است یه کسی یا همان تخییر
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
فرقدین معنی گاو وحشی میدهدوگاو ماده و دو ستاره آسمانی که فرقد نام هر یک از آنهاست
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
اینجا احتمال به معنی بردباری به کار رفته و نه به معنی امکان وقوع
شکوه در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:
البته خوانده ام که در زمان طاهریان وقتی کتاب وامق و عذرا را به عبدالله بن طاهر هدیه کردند آنرا به آب انداخت!!!!وبر آشفت و گفت بهکتابی که مجوسان نوشته اندنیاز ندارد ..
امین کیخا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۸: