رضا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱:
در این بیت /تا/ به معنی زنهار میباشد و آوردن زنهار حشو به حساب می آید و از شیخ خیام چنین خطایی بعید است
مینا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۸ - حکایت:
البته منظور از برتافتن در اینجا پیچیدن و گردیدن است
مینا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۸ - حکایت:
درخش
مینا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۸ - حکایت:
تافت درفش معنی میدهد و نور ونور هم رون بوده در اصل ولون و سو که همه فارسی هستند که البته زیبایی تفسیرهمه اینها با نگارش و توضیحات زیبای جناب کیخا صد چندان خواهد شد
مینا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۸ - حکایت:
خطوه به معنی قدم و گام است و گویامعیاری برای سنجش واحد طول
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴:
دالدر می گویند
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴:
دالمن یعنی کرکس در اوستا و به لری به کرکس دال می گویند و قطعه قطعه کردن را دالدر می کوینی یعنی انگونه که کرکس می درد
عمران بهروج در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:
آقا محشر بود
مخصوصا بیت یکی مونده به آخر
bahar در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۵ - گفتار اندر ثمره جوانمردی:
اوه عذر میخوام اشتباه نوشتم نیکخوست.سپاس
bahar در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۵ - گفتار اندر ثمره جوانمردی:
سلام جناب جوانمردی وقتتون بخیر، منظور از نیکوخست دربیت آخر چی بوده ؟این کلمه درست نوشته شده؟
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴:
مود هم به معنی عقاب است بدین ترتیب الموت که نام قله ای است از اله و مود که هردو به معنی باز و عقاب ند درست شده است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴:
برای عقاب لغت زیبای الوه وجود دارد که در اوستا و در بندهشن امده است سئنا یعنی شاهین و الوه را به لری هم کنون بکار میبریم
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:
کوپه شاخ حجامت باشد و فارسی است و در اوستا به معنی همان جانور تک شاخ است و یا unicorn
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱:
تری انگلیسی با ریشه هندی اروپایی در تریتا هست
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱:
فریدون یعنی دارای سه چنین و تریتی و تریتا یعنی فریدون
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۱ - پادشاهی هوشنگ چهل سال بود:
کشور در کتاب بندهشن امده و نویسنده گمان میکرده که از کش به معنی مرز و ور یعنی دارنده و در کل یعنی جایی که مرز دارد درست شده است اما استاد بهار فرموده اند که کشور از کشتن به معنی زراعت می اید
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۵۲ دربارهٔ رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:
استاد بزرگوار دکتر جهرمی اصطلاح کوپ کردن هم با کپی مربوط نیست زیرا کوپ کردن ریشه در اوستا دارد به معنی خشم و بر افروختن و امروز در میان هزاره های افغانستان کاربرد دارد اما ایا این همان کوپ کردن ماست نمی دانم ؟ پروهان ها باید استوار تر باشند
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:
کپو به لری یعنی سر و با cap به معنی سر انگلیسی هم ریشه است و وامگیری نیست
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:
کپی میمون است ولی copy یعنی زیاد و در فرانسه copieuse به معنی فراوان و بسیار است لغات های زیادی از فارسی در فرانسه هست چه وأم از فارسی چه بخاطر همریشگی انها باهم اما این لغت از فارسی نیست
میکائیل مصطفوی در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق: