گنجور

حاشیه‌ها

سیدجبار مقیمی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۹:

با سلام و سپاس از تدارک دیدگان این سایت
یک بیت مانده به آخر این غزل که با "ای منجم"شروع میشود بنظر میرسد حضرت مولانا را به معجزه ی شق القمر اعتقادی نبوده در حالی که از ساحت آن عارف بزرگ بعید به نظر می رسد .لطف فرموده راهنمایی فرمائید.

almas در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

خوب مینویسید امامفهوموکامل نمیرسونید.سعی کنیدبیشترازکلمات مفهومی استفاده کنید

نسرین در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

در بیت آخر اندر خرابات درست است. ممنون از سایت خوبتون

رسول در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:

این شعر قرابت معنایی خاصی با :
این همه جنگ و جدل از سر کوته نظریست /
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست .
دارد و منظور مشاهده خداوند در ورای هر چیز است .

سروش در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

آقای schahriar شما مگر حیوان هستید که با چنگ و دندان پس بگیرید؟ اصلا" مگه ارث و میراث شماست؟ اگر بلدید فعلا" مملکت خود را نجات دهید و بعد فکر بقیه باشید

سایه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون:

بهترنبوداین هاروبه نثرمینوشتین

رضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم:

در نیمه دوم بیت اول بنظر می اید که باید به نام انکه باطن کرد وظاهر باشد

محمد در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

گفته شده که ابیات اصلی این شعر را سعدی در 12 سالگی سروده است

ابوطالب رحیمی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:

انصافاً خیلی زیبا بود. من هر بار که این ترجیع بند رو می خونم باز هم برام تازگی داره.
برخی دوستان گفته بودند که هاتف در بیت: "دل هر ذره را که بشکافی // آفتابیش در میان بینی" اشاره به شکافت هسته ای و انرزی اتمی کرده. هر چند این بیت بسیار زیبای هاتف با حقایق علمی ما کاملاً منطبقه اما من فکر نمی کنم اون زمان هاتف اطلاعی از مسأله شکافت هسته ای داشته. مطمئن باشید اگه هاتف این موضوع رو می دونست خیلی زودتر از دانشمندان کنونی، نظریه مکانیک کوانتوم رو فرمول بندی می کرد و یا شاید فرمول مشهور E=mc^2 که انیشتین کشفش کرد الان باید به نام هاتف اصفهانی ثبت می شد!
البته از این نوع استدلال ها در ادبیات و فرهنگ ما کم نیست، یک نمونه مشهور دیگه اش رو براتون مثال می زنم:
قطر خورشید تقریباً 109 برابر قطر زمینه، یعنی حدوداً یک میلیون و سیصد هزار تا کره زمین رو می تونیم درون خورشید جا بدیم! برای این که عظمت خورشید رو نسبت به زمین بهتر درک کنید می تونید قطر واقعی زمین (12760 کیلومتر) رو یک سانتیمتر فرض کنید، یعنی زمین تقریباً اندازه یک نخود بشه، در این صورت خورشید یک گوی کروی بزرگ به قطر بیشتر از یک متر خواهد بود!
اما با وجودی که این خورشید برای ما این همه عظمت داره خودش در برابر خیلی از ستاره ها یک ستاره بسیار کوچک (ستاره کوتوله) حساب می شه. حتی می تونیم خورشید رو در مقایسه با برخی ستاره های بسیار بزرگ (ستاره غول یا ابرغول) یک ذره به حساب بیاریم. یکی از این ستاره های بسیار بسیار بزرگ که بشر تا حالا شناخته ستاره "موی قیفاووس" در صورت فلکی قیفاووسه. قطر این ستاره تقریباً 1420 برابر قطر خورشید ماست. یعنی اگه به جای زمین خورشید خودمون رو یک جسم کروی یک سانتی مثل همون نخود در نظر بگیریم ستاره موی قیفاووس یک توپ کروی بسیار بسیار بزرگ به قطر تقریباً 14 متر خواهد بود! حالا حساب کنید داخل این توپ کروی بزرگ چند تا نخود جا می شه! البته محاسبه اش زیاد سخت نیست، کافیه عدد 1420 رو به توان 3 برسونید، در این صورت متوجه می شید حجم ستاره موی قیفاووس بیش از دو میلیارد و هشتصد میلیون برابر حجم خورشید ماست!!! ( و تازه حجم همین خورشید خودمون هم حدوداً یک میلیون و سیصد هزار برابر حجم زمین بود!). این جاست که تا حدودی می شه به عظمت اجرام کائنات پی برد، البته چنین مدل سازی هایی رو می شه در مورد فواصل بین این اجرام آسمانی و یا زمان تشکیل اونها هم به کار برد که اینها هم برای خودشون عظمتی دارند!
خب حالا به نظر شما آیا حافظ از این ابعاد عظیم ستاره ها مطلع بوده که این بیت بسیار زیبا رو سروده:
"در محفلی که خورشید اندر شمار ذره است // خود را بزرگ دیدن شرط ادب نباشد"
من که فکر می کنم اون موقع حافظ از چنین ابعاد بزرگی آگاهی نداشته، چون خودش در بیت های زیبای دیگه ای فرموده:
"چیست این سقف بلند ساده بسیار نقش // زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست"
"وجود ما معمائی است حافظ // که تحقیقش فسون است و فسانه"
به نظر من این تک بیت های زیبا به خاطر روان پاک و افکار و تخیلات بسیار زیبا و بدیع این شاعران بزرگ بوده که خب ممکنه بعضی از اونا مثل همین دو موردی که مثال زدم با واقعیت های امروزی هم منطبق باشه.

هادی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم==>هر چه کردم همه از دولت "رندان" کردم
با توجه به بیت اول حافظ خودش رو پیرو مذهب رندان میدونه و نه قرآن

ﮐﻤﯿﻞ در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﯾﮏ ﯾﺎ ﺩﻭ ﺑﯿﺖ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺘﻤﯽ ﻣﺭﺗﺒﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ را ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺍﻭ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

mohmd khvajvi در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲:

این بیت درست نیست چون وزن ان اشتباه است .شای این چنین درست تر باشد
گر ببینم رخ خود را ....

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:

صورت صحیح بیت یازدهم:
چون شود اخلاص کاملتر، رسد سلطان عشق
آنچه بود افسار در سر، بعد از این افسر شود

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ عبدالواسع جبلی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » مدح اثیرالدین امین‌الملک زین‌الدوله ابومنصور نصر بن علی:

بسیار روان وگوارای جان است اما مدیحه گفتن زیبنده بزرگان نیست

عبدی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

در ادامه سخن حمید رضا واج آرایی یا هم حرفی آمدن چند حرف یکسان یا مشابه است اما در این بیت تکرار شش وسس صدای تسبیح زیر لب را می دهد به آن آوامعنایی می گویند که از واج ارایی باباتر است یعنی صدای کلمات خود گویای معنا باشند .

یزدان در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » مثنوی (الا ای آهوی وحشی):

سلام
من برای اولین بار این شعرو تو فیلم تهران من حراج شنیدم خیلی خوشم اومد
بعد تو گوگل سرچ کردم دیدم فرامرز اصلانی هم خوندتش ،گوش دادم و واقعا لذت بردم
و وقتی فهمیدم شعر حافظه
آکوردشو هم دانلود کردم تمرینش کردم و الان خودمم میتونم بخونمش و الان برای هر کس میخونم میگه
دوباره دوباره دو....

عبدی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:

سلیمان از شخصیت های محبوب حافظ است و بارها سلطنت او، همنشینی با مور ، تخت او رفتن با باد ، سخن گفتن با مور ، همین موضوع . در این بیت و بیت من آن نگین سلیمانی ... تمام شخصیت های این داستان"سلیمان ، دیو ، انگشتر ، " آمده است. نیز بیت
از لعل تو گریابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیز نگین باشد

سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم

عبدی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بشارتی پیران پارسارا بهترین وجه این بیت است زیرا 1- ترک یعنی زیبا روی و ترکان غارت گربودند اما اینجا برعکس عمر می بخشند 2- خوبان فارسی گو لطفی ندارد اما ترک وقتی فارسی می گوید لهجه شیرینی دارد. در زمان حافظ درشیراز چنین ترکان بوده اند . 3 پیر حسرتش عمر رفته است پس بخشیدن عمر برای او بسیار ارزشمند است. 4- پارسا هم به معنای زاهد است هم به معنای پارسی . اگر به معنای زاهد بگیریم ایهام دارد با پارسی گو وترک . دراین صورت یعنی ای پیران زاهد با صحبت ترکان پارسی گوی عمری را که بیهوده در زهد هدرداده اید را به دست آورید . قرائت دیگر "رندان پارسا " آمده که در آن صورت پارسا فقط یعنی پارسی چون رند زاهد یعنی کچل مو فرفری؟

عبدی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

همین مصرع اول دقیقا تصریح دارد که حافظ رند نه تنها مرید شیخ جام نبوده . بلکه کاملا با زهد خشک امثال او مخالف بوده . شیخ جام در شکسنتن میخانه ها وحد زدن بر نوشندگان معروف است . برخی گفته اند چون حافظ مرید جام می است پس جام می شیخ حافظ است. معنی دوم این است که به شیخ احمد جام خبر دهید که من برخلاف میل شما مرید جام باده ام . این جام کجا آن جام کجا . در این صورت باید مصرع دوم چنین بود : از بنده بندگی برسان نه : وز بنده . در بعضی نسخ به جای شیخ جام شیخ خام آمده که از نظر موسقی ومعنی طنز آمیزش زیباست . لطفا شیخ تراشی نکنید

محمد در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۸:

با تأیید سخنان آقای فخارزاده، به نظرم مصراع
بر جای نان شادی خورد جانی که شد مهمان تو
اشاره به ماه رمضان دارد. یعنی کسی که ماه رمضان مهمان خدا می شود، به جای نان شادی می خورد.

۱
۴۸۷۸
۴۸۷۹
۴۸۸۰
۴۸۸۱
۴۸۸۲
۵۲۶۱