گنجور

حاشیه‌ها

همیرضا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:

@ناشناس:
به ذهن من خیلی دور می‌رسد: تلفظ «کپّی» به صورت «kappi» یعنی به فتح پ است (در زبان محلی ما در حوالی اراک کلمه‌ای با تلفظ کپّو داریم که نوعی طعنه و دشنام و عتاب برای افرادی است که ادای دیگران را در می‌آورند یا خیلی زشترو هستند) و با کُپی فرق دارد تلفظش.

علی کریمی در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۳:

سحر خانم علامه دهخدا هم بوده‏ست آورده است
در معنی هزج : ...
این بحر اگر مثمن باشد در هر مصراع آن چهار بار مفاعیلن تکرار میشود مانند این قطعه ٔ منسوب به رودکی :
نگارینا شنیدستم به وقت راحت و محنت
سه پیراهن سلب بوده ست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پرخون دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوی روشن کرد چشم تر
دلم ماند بدان اول تنم ماند بدان ثانی
نصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر.
پیوند به وبگاه بیرونی

ناشناس در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:

دکتر احمد ضابطی جهرمی میگفتند که واژه لاتین کپی به معنی نسخه برداری از همین واژه پارسی کپی به معنای میمون است. چون میمون جانور مقلدی است. ایشان میگفتند از آن جا که میمون تقریبا گوژپشت است و روی خود کپ کرده است به او کپی میگفته اند.
ظاهرا پ در کپی مشدد باشد.

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت بر ضعیفان و اندیشه در عاقبت:

واژه ازاده به معنی کسی که بنده و رهی کسی نیست کاربرد داشته است و کمتر معنی امروزه به معنی ازاد مرد و کسی که اندیشه ازاد داردنیست

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت بر ضعیفان و اندیشه در عاقبت:

از میان این اسمها برای فقیر دوتایش را به انگلیسی هم می فهمند و ان fakir و dervish است و در فرهنگ های انگلیسی حضور دارند .

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت بر ضعیفان و اندیشه در عاقبت:

کلماتی که به وضعیت اجتماعی ناخوبی اشاره می کنند خیلی زود توسط مردم کنار گذاشته می شوند و به این ترتیب تعداد کلمات به معنی شغلهای ناخوب و وضعیت های اجتماعی پایین زیاد می شوند مثلا در این شعر درویش، سائل ، غلام، فقیر، مسکین، درمنده، شوریده بخت، مملوک، مفلس ، و بینوا امده است علتش همین است که پیوسته می خواهند لغتی درست کنند که یک فقیر محترم را نشان دهد ولی وضعیت سخت جامعه نمی پذیرد، برای کسی که زباله جمع می کند سفور ، سپور، اشغالی ، پیک بهداشت، تا حالا درست شده است قصد و رای خوار داشت این نازنینان زحمت کش را ندارم ولی قول میدهدم نام های جدیدی در راه است

مینا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت بر ضعیفان و اندیشه در عاقبت:

دیباجه ظاهرادر اینجا به معنی صورت و روی بکاررفته که بسیار زیباست

مینا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت بر ضعیفان و اندیشه در عاقبت:

فاقه فقرو تنگدستیست و در معنای نیاز هم کاربرد دارد

امیر در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۲۹ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » گفتار معشوق طوسی (محمد) با مریدش:

در بعضی نسخ در بیت آخر "بماند" آمده که به لحاظ معنایی صحیح تر به نظر می رسد.

امیر در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » بیان وادی فقر:

در مصراع دوم بیت دوازدهم "شوند" صحیح است.

امیر در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۵۴ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » بیان وادی فقر:

در بیت ما قبل آخر، کتابت صحیح چنین است:
"او چو نبود در میان زیبا بود"

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

با درود البته شما راست می فرمایید کمی حاشیه رفتم ولی در کل منظورم این است فردوسی مانند یک خرد مند گفته اندیشه از تنزیه برتر نمی رود و روش بخر دانه ای برای ستایش خداوند در این بیت انتخاب کرده است و هدفش گفتن همان بر نگذشتن است که همه مردم می خوانند و درست هم می خوانند و نه بر به معنی محصول و نتیجه، نخواستم رک باشم گره به کارم افتاد ، با درود به شما

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

پر اشکار است اهل تحقیق از بندگان برتر هستند و به تحقیق نخواهی دانست حافظ شاید همین است

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

تحقیق گاهی ناساز و ضد تقلید است و چهار راه دارد
تحقیق باطنیان انگونه که حق را از امام زنده می گیرند
تحقیق متکلمین با علم کلام است
تحقیق فلاسفه با برهان دنبال حقیقت هستند
تحقیق عرفا با مشاهده و ذوق حق را می بینند

mah:D در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

مثل این همه جونشون فرسوده می شه در راه دلبر :دی

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

سپاس مصطفی جان از دقت شما

بهزاد در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
با سلام، به نظر می رسد در بیت فوق مصرع دوم سر و جان مناسبتر باشد و از نظر وزنی درست تر است.
یعنی مصراع دوم بشود :
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست
متشکرم

Mohsen Maesumi در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۴۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴ - سؤال کردن از عیسی علیه‌السلام کی در وجود از همهٔ صعبها صعب‌تر چیست:

در تیتر "سوال" باید باشد نه‌ "سال"

مینا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۰۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت:

شبلی تا پایان عمر آن صحنه را از یاد نبرد بر سرنوشت حلاج گریست و گویند همان شب خئاب وی را دید

مینا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت:

گ.یند زمانیکه همه بر تن مصلوب او سنگ زدند شبلی گل زد اما این گل بیشتر از سنگها ئی را آزرد..

۱
۴۸۸۱
۴۸۸۲
۴۸۸۳
۴۸۸۴
۴۸۸۵
۵۴۰۰