گنجور

حاشیه‌ها

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۴۹ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴ - جواب:

درود بیکران بر روان این مرد یک بیت این کتاب می رهاندت
زهی نادان که او خورشید تابان. به نور شمع جوید در بیابان

خاطره در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰:

آن مصرع میگوید: کز لابه و گریه ی پدر، رستند بیماران ما

اکبر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

حیفم اومد بدون تشکر و قدردانی از زحماتتون خارج بشم دمتان گرم نفستان شفا وقدمتان پویا و استوار

رضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱:

من می‌خواهم معنای عبارات عربی این شعر بسیار زیبا رو بنویسم که خوانندگانی که عربی نمی‌دانند، معنای شعر رو بهتر متوجه بشن:
از مسؤولان سایت خواهش می‌کنم این متن رو کار کنن چون براش زحمت کشیده شده.
سل المصانع رکبا تهیم فی الفلوات= درباره چشمه‌ها از سوارانی که در بیابان‌ها سرگردانند، بپرس
و ان هجرت سواء عشیتی و غدات= اگر از پیشم بروی شب و روزم یکسان می‌شود
مضی الزمان و قلبی یقول انک آت= زمان گذشت ولی قلبم می‌گوید که تو می‌آیی
و قد تفتش عین الحیوة فی الظلمات= که همانا چشمه حیات [همان که حضرت خضر از آن نوشید و جاودانه شد] در تاریکی‌ها جستجو می‌شود.
فکم تمرر عیشی و انت حامل شهد= پس چقدر زندگی‌ام را تلخ می‌کنی در حالی که تو حامل شهد هستی.
وجدت رائحة الود ان شممت رفات= بوی عشق را خواهی شنید اکر کفنم را بو کنی
وصفت کل ملیح کما یحب و یرضی= هر نمکینی را آنچنانکه پسند افتد، توصیف کردم.
اخاف منک و ارجو و استغیث و ادنو= هم از تو می‌ترسم و هم به تو امید دارم. هم از تو به دیگری پناه می‌برم و هم به تو نزدیک می‌شوم.
احبتی هجرونی کما تشاء عداتی= دوستانم ترکم کردند همان طور که دشمناتم می‌خواستند.
و ان شکوت الی الطیر نحن فی الوکنات= که اگر به پرندگان شکایت می‌بردم، در آشیانه خود نوحه سر می‌دادند.

رضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱:

به عنوان کسی که عربی خوانده نکته‌های آقایان عباسی و امیدی درست است.
لطفا تصحیح بفرمایید و اگر جای شکی هست،‌ از اهل ادب سؤال بفرمایید.
ضمنا نکته علی آقا درست نیست و در عربی می‌نویسند الفلوات نه الفلوانی و در تلفظ آن طور می‌خوانند که قافیه درست باشد. اینکه می‌گویم در عربی این طور است، در فارسی هم همین طور می‌نویسند که عرض شد.

هاشمی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد دوم » کوی می‌فروش:

لطفاً ردیف بیت سوّم به این صورت « بسته ایم » اصلاح شود. گویا مصرع دوّم بیت چهارم « ره برین سیل خروشان بسته ایم » همخوانی بیشتری با وزن شعر دارد.

هاشمی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۰۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد دوم » لبخند صبحدم:

باسلام
در بیت چهارم ، حرف « خ»کلمه ی «خواب» نقطه ندارد ؛لطفاً اصلاح شود.و مطلب دوّم اینکه تکواژ «می» در ابتدای افعال به صورت جدا نوشته شود بهتر است مثل : « میباشد» یا «میدود»

فرهود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:

در کهن ترین نسخه چارانه های خیام نیشاپوری چنین نوشته شده است:
- زان پیش غمومات شبیخون آرند / بر کوی بتا تا مَیْ گلگون آرند / تو زر نه‌ای، ای غافل ابله که تُرا / در خاک نهند و باز بیرون آرند - (چارانه‌های عمر خَیّام - شمارة 99)

محمد در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

در پاسخ م - ب
لطفا شعر 94 از حافظ رو مطالعه کنید با مطلع:
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
من فکر می کنم عاشورا و گسترده تر شیعه رو با زبان شعر چه زیبا بیان کرده
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۱۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - سپید رود:

BVERY NICE

آرمین آشا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۱۰ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

سلام و خسته نباشید.
در مصرع دوم از بیت دوم، بهتر است آخرین کلمه این طور نوشته شود: تن ها، تا با تنها به معنی تک اشتباه گرفته نشود.
در وی دل جانبازان تنها شده از تن ها

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۳۰:

فعل "می رانم" با توجه به نوع فعل و اینکه "می" برای استمرار استفاده نشده و جزئی از خود فعل است، جدا نوشتن آن صحیح نیست

رند در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

با تشکر از دوستان و اساتید محترم ،
با توجه به اینکه بحث شکستگان و نشستگان و بی دینی و دیناری حضرت خواجه داغ است ، بنده حقیر اشارتی به زیباترین بیت این غزل خواهم نمود که متاسفانه از تیررس نگاه دوستان در سایه مجادلات مستور ماندست ، آنجا که شیخ عطار در داستان شیخ صنعان و آن دخترک زیباروی ترسا پس از اتمام جنگ نیکی و بدی و پیروزی شر بر ایمان بواسطه شرب خمر می فرماید :
بس کسا کز خمر ترک دین کند / بی شکی ام الخبائث این کند
و حضرت خواجه به زیبایی در پس بیتی همه ی این داستان را روایت می کند
آن تلخوش که صوفی ام الخبائثش خواند / اشهی لنا و احلی من قبله العذارا
بی شک زیباترین نکته این غزل همین بیت است و برای اطلاع بیشتر دوستان عزیز خالی از لطف نیست که به طور خلاصه این داستان را متذکر شوم که به قول خواجه احلی شود برایتان طعم این به حق شاه بیت ،
می گویند شیخ صنعان که محور اشعار عارف بزرگ شیخ عطار بوده است روزی دل در گرو مهر دختری ترسا (مسیحی) می گمارد و عشق خویش بر وی آشکار میسازد ، دخترک 4 شرط بر شیخ می گمارد تا به وصال وی در آید اول انکه می بنوشد (که در اسلام حرام است و نشانه خروج از ایمان است نه خروج از اسلام ) دوم آنکه مصحف (قرآن) بسوزاند، سوم آنکه بر بت (مجسمه مسیح) سجده کند (که نشانه خروج از اسلام و کفر است ) و چهارم آنکه دلق (لباس عرفای اسلام ) از تن بیرون کند و لباس روحانیت مسیحیان بپوشد ، شیخ صنعان شرط اول را می پذیرد (نوشیدن می)ولی از دیگر شرطها سر باز می زند ، دخترک او را می فریبد و می به او می نوشاند ، وانگه که مست گردید ، چیزی جز وصال معشوق نمی بیند و هر سه شرط دیگر برای رسیدن به کام دل انجام می دهد (قرآن می سوزاند و به بت سجده می کند و لباس ترسایی بر تن می کند ) ، پس از بیان این موضوعات شیخ عطار این بیت زیبا که چکیده این داستان بود را آوردست ، آنچنان که در بالا ذکر شد .
سند دیگر که حضرت حافظ زمان سرودن این بیت به این قصه نظر داشته است ، محوریت داستانهای شیخ صنعان و الهامی است که حضرت حافظ از وی و اشعار عطار داشته ، سند این ادعا اشعار دیگر شیخ است :
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی نکن / شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
موفق و پیروز باشید (رند)

ساناز در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

من ترک نیستم ولی این شعر شهریار را خیلی دوست دارم و از اینکه به فارسی ترجمه کردین .ممنون. اگرچه بعضی از جاهای شعر نادرست ترجمه شده باشد باز هم جای تشکر دارد.

امیر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۲۳ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » نکته‌ای که شیخ بصره از رابعه پرسید:

مصراع دوم بیت 10 بدین صورت صحیح تر است:
غم وزر و وبال

یه همزبون در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

آلیجنابان بزرگان بابا یارو جام شراب با پیاله شراب فرق میکنه داداش من جام پایش باریکه سرش گشاد
ولی پیاله اصلا پایه نداره ویه ظرف دهن بازه
این رو هم بگم در فرهنگ های مانرودان(بینالنهرین)به جای جام از پیاله استفاده میکردند حالا این رو هم در معنی کردن استفاده کن بعلاوه بنظرم بیت یزادر رابطه بیت اول است زیرا یه جا از قرآن میگه یه جا از آیه حوب آیه به معنی نشانه است وتوی قرآن 6000 آیه است

امیر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » نکته‌ای که شیخ بصره از رابعه پرسید:

کتابت بیت دوم بدین صورت صحیح تر به نظر می آید:
نکته ای کز هیچ کس نشنیده‌ای
بر کسی نه خوانده ای نه دیده‌ای

امیر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار مردی پاک‌دین:

در مصراع دوم بیت 9 "بستهء"به نظر صحیح تر از "بسته ای" می آید.

هاشمی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » سوسن وحشی:

با سلام
در مصراع اوّل بیت سوّم « فرو مرده » صحیح تر است.
«چه غم از شمعِ فرومرده که از پرتو عشق»

هاشمی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » آزاده:

با سلام
مصراع دوّم بیت سوم « چون تو گلِ خندان نفسی هم نفسم نیست» صحیح است.
در بیت پنجم با توجّه به حاشیه ی خانم سارا مومنی « بی حاصلی » تصحیح نشد؛ لطفاً تصحیح بفرمایید.

۱
۴۸۶۵
۴۸۶۶
۴۸۶۷
۴۸۶۸
۴۸۶۹
۵۲۶۲