آن دقوقی رحمة الله علیه
گفت سافرت مدی فی خافقیه
سال و مه رفتم سفر از عشق ماه
بیخبر از راه حیران در اله
پا برهنه میروی بر خار و سنگ
گفت من حیرانم و بی خویش و دنگ
تو مبین این پایها را بر زمین
زانک بر دل میرود عاشق یقین
از ره و منزل ز کوتاه و دراز
دل چه داند کوست مست دلنواز
آن دراز و کوته اوصاف تنست
رفتن ارواح دیگر رفتنست
تو سفر کردی ز نطفه تا بهعقل
نه بهگامی بود، نه منزل نه نقل
سیر جان بی چون بود در دور و دیر
جسم ما از جان بیاموزید سیر
سیر جسمانه رها کرد او کنون
میرود بیچون نهان در شکل چون
گفت روزی میشدم مشتاقوار
تا ببینم در بشر انوار یار
تا ببینم قلزمی در قطرهای
آفتابی درج اندر ذرهای
چون رسیدم سوی یک ساحل بهگام
بود بیگه گشته روز و وقت شام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن از دقوقی رحمة الله علیه به بیان سفر روحانی و عشق الهی میپردازد. شاعر از سفر عشق و حیرت خود در دنیای عشق میگوید، بیخبر از راه و در حالتی آشفته. او با پاهای برهنه در دشتهای خاری و سنگی میدود و احساس میکند که در وادی عشق، تاریخ و مکان برایش معنا ندارد. او به وصف سفر روح میپردازد که فراتر از جسم و مکان است و از نطفه تا عقل را به عنوان سیر روحی در نظر میگیرد، نه سفر جسمی. شاعر از شوق دیدن نور الهی در انسانها و ذرات کوچک سخن میگوید و به جستجوی نور در هر ذره از وجود اشاره دارد. در نهایت، او به درک این نکته میرسد که زمان و مکان در سیر روحانی بیاهمیتاند.
هوش مصنوعی: آن دقوقی رحمت الله علیه گفت: "سفر من در دل و جانم جریان دارد."
هوش مصنوعی: من در طول سال و ماهها، به خاطر عشق به ماه، سفری را آغاز کردم، اما بیخبر از مسیر، در حیرت و سردرگمی ماندم.
هوش مصنوعی: در حین قدم زدن بر روی سنگها و خارها، احساس گمگشتگی و سردرگمی به من دست داده است.
هوش مصنوعی: تو به این پاها که روی زمین است نگاه نکن، زیرا عشق به دل میرسد و نه به ظاهر.
هوش مصنوعی: دل نمیداند که راه و مقصد چگونه است، زیرا فقط به لذتهای خود توجه دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ویژگیهای بدنی انسان، مانند قد و کوتاهی، تنها جنبههای ظاهری هستند و وقتی روحها از بدن جدا میشوند، این جنبهها دیگر مهم نیستند. در واقع، این ابراز میکند که رفتن روحها به دنیای دیگر، به ویژگیهای جسمانی انسان توجه ندارد و تنها به ذات روح مربوط میشود.
هوش مصنوعی: شما از آغاز حیات در نطفه تا رسیدن به عقل پیشرفت کردهاید، در این مسیر نه توقفی وجود داشت و نه جابهجایی.
هوش مصنوعی: روح انسان بیهیچ مانعی در مسیر خود حرکت میکند، اما جسم ما باید از روح بیاموزد تا بتواند به سوی این حرکت برود.
هوش مصنوعی: او اکنون از قید بدن آزاد شده و بدون هیچ شرط و قید مشخصی در حال حرکت است، به گونهای که در ظاهر محو و پنهان مانده است.
هوش مصنوعی: روزی تصمیم گرفتم با شور و اشتیاق به تماشا بنشینم و نورهای دوست را در وجود انسانها ببینم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که یک ذره کوچک از نور خورشید را در یک قطره آب ببینم، به دنبال معرفت و زیباییهای پنهان هستم.
هوش مصنوعی: وقتی به یک ساحل رسیدم، شب شده و وقت شام فرا رسیده بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.