زهرا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱:
واقعا عالی بود.
به زنده موندن آثار فارسی خیلی کمک میکنه
سپاس فراوان
بردیا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲:
اگر "هرکه جهانش" در نظر بگیریم، به هیچ وجه قرینهای براش وجود نداره، طبق این ترکیب، معنا اینطور میشه:
هرکه سودای تو دارد چه غم از هر که جهانش دارد؟
که معنیِ غلطیه و به ضرس قاطع میشه گفت که از زبان فاخر و صحیحِ شیخ اجل به دوره؛ مخصوصاً وقتی در مصرع اوّل یک شعر اومده طبیعتاً معنای مشخصی براش متصوّر بوده شاعر.
پیشنهاد میکنم همان "هردو جهانش" منظور بشه.
سپاس.
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
اسماعیل در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۴۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۵:
به نظر می آید در این شعر نام امیر مومنان جا افتاده است. بعد از جستجو این صفحه یافت شد
پیوند به وبگاه بیرونی
که در آن بیت
الهی به خورشید اوج هدایت الهی الهی به شاه ولایت
قبل از بیت
الهی به زهرا الهی به سبطین که میخواندشانم صطفی قره العین
آمده است.
ولی به نظر می آید با بقیه شعر هماهنگی ندارد!
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱۴:
سلام،
«هم آرام ازویست و هم کار ازوی»
این مصرع رو در مقدمه کتاب «مکتب لکان - روانکاوی در قرن بیست و یکم» خانم کدیور به این صورت دیدم که به نظر درستتر است:
«هم آرام از اویست و هم کام از اوی»
ابوطالب رحیمی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:
عجیبه که بیت مشهور
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر // بار دگر روزگار چون شکر آید
رو در این غزل نوشتید. این بیت در اکثر نسخه ها وجود داره و تا اونجایی که یادم میاد استاد شجریان هم سال ها قبل در برنامه فکر می کنم "گلها" این غزل رو به همراه بیت فوق در اواز ماهور به زیبایی هر چه تمام تر خوندند.
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱ - سر آغاز:
برای قلاب دو واژه دیگر هم داریم یکی شست و دیگری نشپیل که منجیک به کار برده است و در فرهنگ اسدی توسی امده است ( به ویراست علامه اشتیانی )
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۸ - یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ:
رویهمرفته اگر همه انچه را مولانا در این دفتر گفته بخواهم بنویسم هر چند ساده انگاشتن پیچیدگی های این دفتر است ولی شاید مهمترین نکته ان داشتن پیر راستین بود .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۳ - تفسیر این خبر مصطفی علیه السلام کی للقران ظهر و بطن و لبطنه بطن الی سبعة ابطن:
امشب نگاه دیگری دارم شاید اینگونه هم بشود انرا برگردانید
هتا عمو و دایی ادم که سد سال خویشاوند ادم هستند از حال درونی ادم خبر ندارند یعنی باطن ادم را نمی دانند . ولی بهر حال هنوز تفسیر و آزندی را ندیده ام. با این نگاه موافقید ؟ یا بروم سراغ تفسیری ؟
جلیل در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:
چندان که فذالک به جهان می نگرم
erfan در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:
خدنت دوستان عزیز بگمکه شعر اهی حافظ درست است که بسیار مخاطب محورند و در نظر هر کسی ممکن است یک معنی بدهد.
اما نمیتوانید نظر دهید که خود حافظ چه منظوری داشته و باید از کسی که رشته ی تحصیلی اش ادبیات است بپرسید.
خواهشا زود باور نباشید و هر نتیجه گیری که میخواهید را نکنید.
محسن خ در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۹ - عارف هندی که به یکی از غار های قمر خلوت گرفته ، و اهل هند او را «جهان دوست» میگویند:
معنی برخی از کلمات دشوار:
تَقبیل: بوسه زدن ، بوسیدن
فَسَن: مخفف فسان است. آن سنگی را گویند که کارد و شمشیر را بدان تیز کنند: حجرالفَسَن
این دو بیت بسیارحکیمانه و ادیبانه بیان شده است:
آدمی شمشیر و حق شمشیر زن
عالم این شمشیر را سنگ فسن
شرق حق را دید و عالم را ندید
غرب در عالم خزید از حق رمید
سعید در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
شاعری به نام حجار نغیزه ای بر این شعر سروده. ممنون میشم هر کدوم از دوستان شعر حجار را دارند برای من ایمیل کنن.
سپاسگزارم
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
لغت استسقاء در فارسی خشکامار بوده است که مار در ان معنی مرض می دهد و مرض که عربی است با نگاهی به ان ساخته شده است و نیز مرگ چنین است .
آذردیماهی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
با سلام،
روی سخنم با خاطره است:
خاطره جان اشعار عارفان ایران ناشی از اتصال آنها است و شعر بر آنها الهام می شده نه اینکه خودشان شعری بسازند، پس هیچ شاعر عارفی شعری را از شاعر دیگری الهام نگرفته بلکه چون پایه تفکر و اشتیاق ایشان نزدیک به هم بوده، از طریق شبکه شعور الهی هردو به یک منبع در این زمینه رسیده اند و بر اساس نحوه تفکرشان از آن منبع بهره گرفته اند.
لازم بذکر است بر اساس تجربیات چندین هزار نفر و بلکه چند صد هزار نفر در ایران و سپس اشاعه آن در اروپا و آمریکا در چند سال اخیر که با اتصال به شبکه شعور الهی توفیق درک جمال یار را داشته اند، تمام اطلاعات علوم قدیمه و جدید و آینده در آرشیو این اینترنت عظیم کیهانی موجود است و هرکه را اشتیاق دانستن باشد بدون تمنا و انکار و تنها با تسلیم و شاهدی قابلیت دست یابی بدان ها است- امید که تک تک ما به درک آن نائل شویم.
کیم من؟ در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸ - جمال کعبه:
اهتزاز به اشتباه اهتزار نوشته شده
آذردیماهی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
و مجددا روی سخنم به همه شما عزیزان است:
آیا قبل از سلطنت پهلوی ها مملک ایران مدرسه داشت؟ یا غیر از مکتبخانه و خانم درسی و کتابت قرآن کسی به فکر شاعران و عارفان ایران زمین بود؟
آیا هیچگاه از خود پرسیدید آن دانشگاه که در آن دروس آکادمیک خواندید را کدام شخصیت دستور به ساختش داد و بنیانگذارش که بود؟
آیا کسی غیر از محمدرضا شاه پهلوی که جزئ جدانشدنی از تاریخ ایران است دستور به ساخت مدرسه در تمام دهات ایران داد؟
بدبخت آن کودکی نیست که در دهکوره ای دورافتاده بدنیا می آید، بدبخت آن دانشمند بی عمل است که به خود غره می شود.
تاوتک در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۰ - تفسیر آیت وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ:
درود استاد کیخا جان .برایتان یک شگفتانه دارم و آن اینکه زیاد عقب نیستم و در این مدت مثنوی خواندم -نه با سرعت شما-و اینکه میان چند صد تن ترک و افغان و اروپایی و عرب و آفریقایی!مثنوی خواندم وحسم کمتر از سرودن شعر نبود.دوستان کاش بودید
آذردیماهی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
روی سخنم به جناب حمیدرضا گوهری است:
دوست عزیز می توانم بپرسم شما در چه مقامهایی بوده اید و اگر از ذکر نوکر بودن یک ارباب زاده از زبان خودش ناراحت می شوید و آنرا دستمایه تمسخر کردن ایشان قرار می دهید، خودتان چند مرتبه به مدرسه کنار منزلتان سر زدید؟ و یا مدرسه های دور افتاده و کوهستانی یا بیابانی شاید؟
شما که در جوانی در دانشکده شیطنت می کردید، بزرگ هم که شدید بازهم مشغول شیطنت هستید.
مصطفی قلاوند در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴: