امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی:
ادبسار یعنی ادبیات جایی که ادب بسیاراست ، ادبسرا هم زیباست .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی:
قصد لغتی بر ساخته از خواست فارسی است
علی میراحمدی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
غزل های سعدی بسیار سرخوشانه است و به درد فکر کردن نمیخورد.
علی میراحمدی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » داغ تنهایی:
اگر تو سوختی، من جزغاله شدم.
آذردیماهی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:
چه زیباست، چه زیباست، جه زیباست
این عشق خدایی که به یکباره هویداست
هرگز نرسد فهم به ادراک مثالش
هرجا سخن از آن گوهر بکتاست
سمانه در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۳ - در سپاسگزاری:
سپاسگزارم...زیباست
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
با درود به شما اینکه گفته شد محبتی انسویه است که نوشته من نیست .سخن ابو حسن خرقانی است .اما اینکه خیال فعال و حضرت خیال هم سخن ابن عربی است .من کلا هیچ چیز نگفته ام از خودم . درود به شما . درود به شما پروردگار را با دل پاک بنیا بر رستگاری ما هم . که لطف او همگان را در برگرفته و نیز ویژگان را سرشارکرده است .
علی میراحمدی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۲ - هم در آن موضوع و توسل به خواجه بونصر:
همه گرفتاریم، همه محبوسیم.
آذردیماهی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
و درمورد اینکه فرموده اید یزدانشناخت موهبی است یکسویه و خیالی اجازه دهید عرض نمایم به تحقیق 30 ساله همراه با چند صد هزارنفر داوطلب هم در ایران و هم در کشورهای دیگر اثبات گردیده که موهبتی است همگانی برای آنانکه تسلیم شده اند و به مقام صالح رسیده اند و بسیار ساده است برای هرکه بخواهد.
و زکات علم آموختن آن است که اگر غیر از این بود هرگز کتابهایی از بندگان مصلح خدا همچون مولانا، حافظ، صائب، شاه نعمت اله و دیگران برجای باقی نمی ماند.
اما ازبد اقبالی بوده یا سکوتی در پی 6 قرن تبعیت چشم و گوش بسته که همواره این نظر ترجیح داده شده که اگر کسی اسرار حق را دانست محکوم گردد به بسته شدن دهان و کنده شدن پوست، غافل از اینکه اصل وجود تک تک انسانها در این عالم مجازی، دستیابی و درک اسرار حق بوده است در پرتو رحمانیت عام الهی تا هریک از ایشان با تجربه منحصر به فرد خود مجموعه آدم را تعالی بخشند و جواب الست بربک را بیابند و در این راه البته:
"کس بجایی نرسد به توانایی خویش + الا تو چراغ رحمتش داری پیش"
براین اساس اول اینکه امکان دستیابی برای همگان هست تا عدالتش خدشه دار نشود، با برآورده شدن یک شرط ( خواستن و شاهد بودن که توسط شخص میسر می شود که همان تسلیم است و در سوره آل عمران شماره 19 می خوانیم : دین نزد خدا تسلیم است - که البته خودشیفتگان آنرا اسلام معنی می کنند-) و دوم رحمت خداوند است که راه را برای همگان باز گذاشته چه آنانکه دنبال هدایت هستند و چه آنها که در پی تاریکی.
البته شروع این مسیر زیبا بدون مربی امکان پذیر نیست مگر به اشتیاق فراوان و جامه دران که در دوره کنونی بشریت مجالی برای ماندن در غار و گذران کل عمر به عبادت تا یافتن روزن نوری ندارد و تسهیلات حرکت بسیار در دسترس تر و همگانی شده است که وقت بشریت تنگ است و اسرار کشف نشده بسیار و این خواست خود او بوده که کشفش نماییم.
گفته هایش را دوباره مرور کنیم و از ظاهر آنها به باطن نفوذ کنیم و کشف رمز نماییم، همانگونه که مولانا فرمود:
"ما زقرآن مغز را برداشتیم + پوست را بهر خران بگذاشتیم"
در اینخصوص سخن بسیار است و من بی سواد هنوز در پی عبور از الف الرحمن هستم.
متشکر می شوم نظر تکمیلی شما را در این مورد بدانم.
آذردیماهی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
جناب امین کیخای عزیز درود بی پایان برشما.
از راهنمایی شما بسیار متشکرم و اجازه می خواهم تا همچنان نظرم را در مورد اشعاری که گاه بگاه در این وبگاه زیبا می خوانم بنویسم. که فرصتی است مغتنم برای آشنایی با نظر دیگران.
می توانم تقاضا نمایم معنی دقیق کلمه "شاء" و "یشاء" عربی را در لغاتی همچون" یهدی من یشاء و یضل من یشاء" بفرمایید؟
موسوی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱:
بدو گفت ار ایدونک پیدا شوی بگردی از این تنبل و جادوی
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:
سرت سبز باد و تنت ارجمند منش برگذشته زه چرخ بلند
ستاره در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:
درود
به دلیل اشکالاتی که در سیستم بود این مطلب را دوبار نوشتم و هربار به گونه ای
امیدوارم درست ارسال شوند مطالب
یک نکته در مورد غزل بالا هست و آن اینکه در این غزل موسیقی زیبا و لطیفی جریان دارد
کلام و جمله در شعر حضرت آهنگین و وزین است و کاملا مشخص است که حضرت دستی در موسیقی داشته هم اینکه موسیقی ایرانی و ردیف ها و گوشه های آواز را خوب میشناخته و هم آن را خوب میخوانده و این غریب نیست زیرا حضرت قرآن را هم بصوتی زیبا میخوانده و
شاعران دیگری هم بوده اند که خود اشعار خود را با صدایی زیبا میخوانده اند و اکثرا به سازی هم آشنا بوده اند و آنرا خوب مینواخته اند از آن جمله
رودکی و فرخی و منوچهری و...
به این ابیات نیز شاید بشود استناد کرد
-دلم از پرده بشد، حافظ خوش لهجه کجاست
- ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم میگفت
غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم
و یا
-فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نوای بانگ غزلهای حافظ از شیراز
که در بیت بالا نکته دیگری نیز نهفته است :اول اینکه منظور از حجاز و عراق سرزمین های دیگر است اما منظور دیگر از عراق و حجاز نام مقامات موسیقی ایرانی است و نکته این است که شعر حافظ در پرده ها و گوشه های موسیقی ایرانی زمزمه میشود
که این امر مستلزم آهنگین بودن و لطیف بودن شعر اوست
این نکته سردراز دارد و دوست ندارم با ندانسته هایم این مهم را شهید کنم
خلاصه میتوان گفت در شعر حضرت حافظ که غزل فوق یکی از بهترین نمونه های آن است
تشبیهات و استعاره های زیبا همراه با آهنگ و ریتم و موسیقی سحر میکند و ایجاز می آفریند
رضا شیربندی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۷ - حکایت آن عاشق کی شب بیامد بر امید وعدهٔ معشوق بدان وثاقی کی اشارت کرده بود و بعضی از شب منتظر ماند و خوابش بربود معشوق آمد بهر انجاز وعده او را خفته یافت جیبش پر جوز کرد و او را خفته گذاشت و بازگشت:
یبداری دربین الطلوعین ورازونیازبامعشوق کلیدرستگاری است.
ستاره در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:
درود
کورش در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:
در دلم جز غم عشقت اثری نیست که نیست
جز سر کوی تومارا گذری نیست که نیست
شب یلدایی گیسوی تو در خاطر من
شب تاریست که برآن سحری نیست که نیست
در شب هجر تو ای مه به تمنای وصال
همچو چشمان ترم چشم تری نیست که نیست
بس که در ها زده ام لیک به رویم در باز
جز در خانه ی تو هیچ دری نیست که نیست
در رصد خانه قلبم همه آفاق رصد شد
به مثال تو نگارا قمری نیست که نیست
همچو من عاشق محکوم به مرگ غم عشق
بر سردار تو رقصنده سری نیست که نیست
بر تو صد نامه فرستادم و پاسخ نرسید
بی خبر گشتم واز تو خبری نیست که نیست
باغ و بستان دلم بذر تو دارد صنما
تو نباشی دل مارا ثمری نیست که نیست
کورش
احمد در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۸ - در مدح عصمت الدین خواهر منوچهر و شفیع آوردن برای اجازهٔ سفر:
ضمن تشکر از زحمات فراوان مدیریت و همکاران محترم سایت، لطفا در عنوان شعر واژه ی «اجازه» را اصلاح فرمایید.
حسن ابراهیم زاده و زهرا یعقوبی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:
درود
در بیت چهارم "مپز ای دل" صحیح است و فاصله رعایت نشده.
حسن ابراهیم زاده و زهرا یعقوبی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:
درود
با تشکر از آقای حمیدرضا بیت ومصرع مورد نظر در غزل 248 سعدی به صورت زیر است:
کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد
من نیز بر آنم که همه خلق بر آنند (حرف ب مفتوح است) ولی در بیت سلمان حرف ب مکسور است...
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی: