سیل آبادی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۴:
سارا کیا درست نوشته سرشار از ابیات الهاقی و سخیف.
سیل آبادی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲:
پی اسب دیدند در مرغزار / بگشتند گرد لب جویبار
به نظر می رسد با توجه به بیت بعد به جای یکی باید پی باشه. به آهنگ شعر هم بیشتر کمک می کنه
سیل آبادی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱:
این مقدمه برائت استحلال دارد.
اکبر معارفی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:
بنال ای بلبل دستان ازیرا ناله مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد
در اینجا مولانا می گوید در شرایط بسیار سخت (میان سخره و خارا) است که باید فریاد برآورد. در چنین شرایطی است که فریاد یک انسان آزاد (ناله مستان) "اثر" گذاشته و میتواند منشاء خیر شود
اکبر معارفی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:
بنه سر گر نمی گنجی که اندر چشمه سوزن
اگر رشته نمی گنجد از آن باشد که سر دارد
در این بیت مولانا طبق روال معمولش از طریق بازی با کلمات به ما می گوید که در موارد تعیین کننده زندگی باید به ندای قلب مان گوش بدهیم نه به تجزیه و تحلیل منطقی. در موارد حساس زندگی (سوراخ سوزن) سر (تفکر منطقی) مانع پیشرفت (عبور از سوراخ سوزن) میشود. در این موارد ندایی اصیل تر در عواطف و احساسات ما باید هادی ما باشند.
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:
دوست عزیز
میخواستم بگم که
در مصراع اول قبل از نه {و}بگزارید وزن شعر درست میشه
مهدی رفیعی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۳۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۱:
در بیت " بسازید تا ما ز ترکان و نهان
به ایران بریم این سخن ناگهان "
حرف " و " در مصرع اول اضافه است و باید حذف شود .
همچنین در بیت بو گفت هر کس که بانو توی بجای بو صحیح است بدو نوشته شود
مهدی رفیعی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۲۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۰:
در بیت " مرا خود به ایران شدن روی نیست
زن پاک را به تو راز شوی نیست "
در مصرع دوم " به تو ر " " بهتر " است .
زن پاک را بهتر از شوی نیست
مهدی رفیعی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۰:
بیت " چنین گفت یک روز کز مرد سست
نیاید مرگ کار ناتندرست "
کلمه مرگ در مصرع دوم باید مگر باشد .
نیاید مگر کار ناتندرست
Hossein Mansoury pour در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:
.
یک قدم تا پایان
نوشتهٔ: ح . م . رهگشا
این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت + کس نیست که این گوهر اسرار بسفت"
"هرکس سخنی ازسر سودا گفتند + زانروی که هست کس نمیداند گفت
بر مبنای تحقیقات علمی، عمر کائنات که شامل طبیعت و همه ی جهان هستی است، کما بیش چهارده میلیارد سال تعیین شده است. در این مدت مدید، ستارگان و سیارات بسیار در این مجموعه تولید یا نابود شده اند. زمین نیز در همین فاصله ی زمانی به وجود آمده و بتدریج انسان، جانداران، گیاهان و، و، و، در آن پیدا شده اند. اگرچه هنوز یک گام بسیار بلند تا پایان شناخت کائنات باقی مانده است که برای پیمودن آن، همه ی دانشمندان - هر یک بطریقی - بسیج شده اند و اخیرا دانشمندان علوم در اروپا با ارائه ی فرضیه ی " بیگ بنگ" و تلاش در جهت اثبات علمی آن فعال تر از دیگران بپا خاسته اند؛ خوشبختانه امروز توانایی علمی انسان برا ی غلبه بر دشواریهای شناخت جهان هستی به مرحله ای از قاطعیت و سرعت رسیده است که از هم اکنون میتوان توفیق دانشمندان را پیش بینی کرد.
به خیام دانشمند و متفکر بزرگ ایران و دیگر دانشمندان در سراسر جهان که دغدغه ی شناخت جهان هستی را داشته اند، مژده باد که امروز دیگر سخن در باره ی کائنات"از سر سودا" نیست. خیالبافی و اوهام پردازی در تحقیقات دانشمندان، جایی ندارد. از تنگناهای تاریک بی دانشی و احیانا حجره های عوامفریبی سوداگران نادانی که بگذریم به فضای باز دانش و کاوشهای عمیق و دقیق علمی میرسیم که کاوشگران حقایق در آنجا سرگرم مطالعه ی آفرینش طبیعت و جهان هستی و پرتلاش مترصد رفع مجهولات و پاسخ به پرسشهای متفکران گیتی اند. آزمایشگاههای مجهز زمینی و ماهواره ای با دوربینها و دستگاههای دقیق آزمایشگاهی در نقاط گوناگون جهان و در فضای سیارات و کرات دیگر ، در خدمت دانشمندان عالیقدر علوم، به کشف حقایق جهان هستی مشغولند.
یافته های علمی انسان که همه را امکانات طبیعت در اختیار دانشمندان گذارده است، به حدی رسیده اند که اگر خیام پس از نهصد سال، به جهان زندگی باز گردد، با حیرت خواهد دید که چه بسیارند آنان که شباروز سرگرم"سفتن گوهر اسرار در بحر وجودند" !! دانشمندان،بطن طبیعت این مولود چند میلیارد ساله را شکافته، به پدیده هائی همچون برق، اتم،امواج الکترونیکی و،و،و، دست یافته اند که بیاری آنها، چهره ی جهان را دگرگون کرده و آدمی را به اوج اعتلای علمی رسانده اند.در مدت کوتاه نزدیک به دوقرن،انسان را به جائی رسانده اند که با فشردن یک یا چند تکمه،ظرف چند لحظه با مخاطبان خود در هرجای جهان،تماس کتبی و شفاهی میگیرد،آنان را میبیند،مشاوره و معامله میکند.
اگر با حضور عقل و ادراک و با استفاده از اندیشه ی منطقی،به دستاوردهای دانش، مانند کامپیوتر، اینترنت، رادیو، تلویزیون و، و، و، و سرعت عمل آنها دقیق شویم، در می یابیم که جهان هستی، متشکل ازدو جزء است: طبیعت و جهان طبیعی. طبیعت جزء غیر مادی و نیروی سازنده و جهان طبیعی جزء مادی، ساخته و پرورده ی طبیعت است.
اینکه به اهمال برخی فضاهای سرسبز،مصفا و دلگشارا،طبیعت میخوانیم،درست نیست. در گردشگاهها می نویسند:لطفا طبیعت را آلوده نکنید!! گردشگاه،زمین،دشت،صحرا و هر محیط و موجود غیر مصنوعی که در جهان،از زمین تا لایتناها هست و کل مجموعه ی جهان طبیعی، همه زائیده و پرورده ی طبیعت هستند.
موجودات طبیعت نیستند،طبیعی هستند. طبیعت موج فعل و حرکت است،جوهر و نفس فعل و حرکت، یعنی مطلق پدید آمدن،شدن و جریان یافتن است. ظاهرا فاعل و محرک ندارد. خودکار، خودسر، خودگرد، سازنده و مخرب است. "کوزه گر دهر است، میسازد و باز بر زمین میزندش." مبداء،منتها،ماقبل،مابعد و ماوراء ندارد. ماوراء الطبیعه اصطلاحی فلسفی- اعتباری است که با توجه به بی کرانه بودن طبیعت،مبنای
عقلی ندارد. هم فلسفه باید اعتبار آن را تشریح کند. خوشبختانه فیلسوفان الهی و عرفای بزرگ اسلامی، تقریبا به صراحت اعلام میدارند که منظورشان از اصطلاح ماوراء الطبیعه،همان ذات و نیروی لم یزل و لا یزالی است که فاعل،محرک و خالق طبیعت است و این نظر فلسفی، بسیار عالمانه، فاضلانه و قابل قبول است. چون هر فعل و حرکتی طبعا، نیازمند فاعل و محرک است و طبیعت چیزی جز موج فعل و حرکت نیست. طبیعت حرکتی است که درمسیر آن عقل و نظم هم تولید میشود اما خود فاقد عقل،علم،اراده و ادراک است. (چون طبیعت،جسم جاندار و شخص نیست تا درونش قرارگاه عقل و دیگر نفسانیات باشد).
وجود نطفه درجانداران و گیاهان؛وجود زندگی یا روح در نطفه ی جانداران؛رنگ،بو،طعم و مزه در گلها و میوه ها؛ژنتیک و جریان توارث در امور زیستی؛تکامل انواع و انتخاب اصلح در موجودات زنده؛ سرعت متفاوت رشد در مراحل حیات،از نطفه به جنین و از تولد نوزاد تا رشد کامل آن؛دریافتهای مغز و توانائیهای آن در عقل،فکر،هوش،حافظه،نبوغ و استعدادات حسی؛دگرگونی در جهان ستارگان، زمین، گیاهان، دریاها،موجودات جاندار و بی جان؛امواج گسترده ی مخابراتی،اینترنتی،رادیو-تلویزیونی و، و، و، همه ساخته و پرورده ی همین حرکت است که آنرا طبیعت میخوانیم.یعنی طبیعت: کنش، پویش، زایش، رویش، آفرینش، ایجاد، تولید، تخریب، تبدیل، انقراض، انهدام، و، و، و، است.
این پرسش عقل که: طبیعت یاحرکت خود چگونه پیدا شده است؟! امروز- بعداز اظهارنظرهای فیلسوفانه- تنها یک پاسخ دارد؛اینکه"هنوز قاطعانه نمیدانیم" و بهتر است فعلا به همین پاسخ راستین، بسنده کنیم تا دانشمندان علوم که مانند ارائه کنندگان فرضیه ی بیگ بنگ،همواره مترصد فرصت هستند، به عقل پرسشگر پاسخ علمی - منطقی گویند. اما به مقتضای قاعده ی"ما لا یدرک کله،لا یترک کله" روشن است که در اینجا سخن از چگونه پیدائی طبیعت نیست بلکه از خود طبیعت موجود،سازنده و پرورنده است که سلطه ی خودرا برتمام اجزاء جهان به اثبات رسانده و به نمایش گذارده است. امروز واجب است که تلاش انسان برای شناختن و شناساندن طبیعت و حوزه ی اقتدار و عمل آن-چنانکه هست و در همه ی جهان احساس و ادراک میشود - همواره در صدر تلاشهای علمی مدارس و دانشگاههای سراسر جهان قرار گیرد، حتی اگر هرگز ندانیم که طبیعت خود چگونه پیدا شده است.
انصافا عمر انسان درزمین-از ابتدای غارنشینی تا امروز-خیلی کوتاهتر از آن بوده است که آدمی فرصت پاسخگوئی محققانه به همه ی پرسشهای عقل را یافته باشد.بیش از سیصد سال است که پژوهشگران دانشمند میکوشند تا از طریق شناخت کاملتر توانائیهای طبیعت،بالاخره پاسخی برای چگونه پیدائی خود طبیعت بیابند.هرچند که تاکنون توفیق کامل نیافته اند اما توفیق سفر انسان به سیارات و گردش
و کاوش ماهواره ئی در حول و حوش منظومه ی شمسی،جزئی از توفیقاتی است که شاید بتواند آدمی را به پاسخی قطعی برساند.پاسخی که البته با توسل به تخیل،حدس،فرض و بیرون از تحقیقات علمی - آزمایشگاهی، هرگز بدست نمیآید چنانکه هزاران سال نیامده است.
اینکه در آینده بدانیم مثلا بیگ بنگ یا هر عامل دیگر،سبب پیدائی طبیعت شده است یا هرگز ندانیم،لزوما در ماهیت طبیعت چند میلیارد ساله که امروز هست،خللی وارد نخواهد شد. طبیعت حاضر در تمام جهان طبیعی همچنان فعال و منشاء همه ی یافته های علمی انسان،باقی خواهد ماند.
عقل آدمی و دانش فراگیر و گسترده در عصر حاضر، هر پدیده و موجودی را که در جهان عنوان ((طبیعی)) دارد، فقط زائیده و پرورده ی طبیعت میدانند که از همه مهمتر، پدیده ی حیات انسان، حیوان و گیاه در زمین است که امروز دانشمندان جهان در طبیعت دیگر سیارات منظومه ی شمسی، مانند ماه و مریخ هم به جستجوی آن برخاسته اند.
Comments
Anonymous
Add a comment
alirezagoolball در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ رهی معیری » ابیات پراکنده » مستی و مستوری:
از خون دل چو غنچهٔ گل پاک دامنان
مستانه می کشیده و مستور بودهاند
گر ماه من ز مهر بود دور، دور نیست
تا بوده مهر و ماه ز هم دور بودهاند
یه آدم عادی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱- در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام گوید:
واقعا روحش شاد خدا پدر ومادرش رو رحمت کنه
یه آدم عادی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:
سراسر جمله عالم پر شهیدست
شهیدی چون حسین کربلا کو
اون دوست عزیز که میگن منظور مولوی امام حسین نبوده در همین سایت گنجور با نام مولوی کلمه کربلا رو جستجو کنن ببینن که جناب مولوی چند بار از کربلای امام حسین صحبت کرده.
اهل سنت وهر انسان آزاده ی دیگری با امام حسین مشکل ندارند بلکه وهابی ها از نام حسین وحشت دارند.
محمد حسین در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۱۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸:
طبق سنگه نوشته دور مقبره باباطاهر :
اگر دل دلبر دلبر کدومه
وگر دلبر دل دل رو چه نومه
دل و دلبر بهم آمیته وینم
ندونم دل که و دلبر کدومه
سید جواد بهور در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
لطفا تعبیر غزل می خواه و گل افشان کن ... را برام بنویسید ممنون میشم
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۰:
عشق آمدنی بود نه آموختنی
علی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
پوزش مینمایم:
قرآن که مهین کلام خوانند آن را
گه گاه نه بر مدام خوانند آن را
بر گرد پیاله آیتی هست مقیم
کاندر همه جا دوام خوانند آن را
علی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
بچه ها منظور از برگرد پیاله ،دور گردون روزگار چون اگه قرار باشه فقط قرآن بخونیم و به دایره مینائی ننگریم و مدام سرمون تو کتاب قرآن باشه دیگه به تفراط میریم . شاید خیلی چیزا ها رو هم نفهمیم به قول 1استاد دانشگاه ما خیلی چیزا کتبی بدست نمیاد بنابراین اهل دل خیلی هم به مدام نمیخونند قران و بلکه به دوام میخونندش زیرا شاعر در مصرع آخر میگه کاندر همه جا با این کارش مدام بودن و ذکر میکنه پس لازم نیست تکرارش کنه وشعر و فکر میکنم اینطور بوده باشه که دائم در گذر تاریخ و بالا پائین کردنش توسط اساتید به اوزان و حروف کار دستمون داده:
قرآن که مهین کلام خوانند آن را
گه گاه نه بر مدوام خوانند آن را
بر گرد پیاله آیتی هست مقیم
کاندر همه جا دوام خوانند آن را
علی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
منظور از ام الخبائث شیخ عطار نیشابوری است.به این شعر عطار دقت کنید:
ای بسا کز خمر ترک دین کند ....--ـــــــــــــــ بیشکی ام الخبائث این کند
سیل آبادی در ۱۱ سال و ۱۲ ماه قبل، شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۵: