آنها که مقیمان خرابات مغانند
ره جز به در خانه خمار ندانند
من بنده رندان خرابات مغانم
کایشان همه عالم به پشیزی نستانند
سر حلقه ارباب طریقت بحقیقت
آن زنده دلانند که در ژنده نهانند
بسیار خیال خرد و دین مپزای دل
کین هر دو به یک جرعه می خام نمانند
من جز به قدح بر نکنم دیده، چو نرگس
فردا که ز خاک لحدم باز نشانند
گر خلق برآنند که برانند ز شهرم
من نیز برانم که همه خلق برانند
ای کرده نهان رخ ز گران جانی اغیار
بنمای رخ از پرده که یاران نگرانند
نقش رخ خوبت نتوان خواند و رخت را
شرط ادب آن است که خود نقش نخوانند
روز رخ و زلف چو شبت پرده سلمان
بسیار دریدند و شب و روز درانند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از زبان کسی است که خود را بنده و پیرو رندان (عاشقان) خرابات (محل عیاشی) میداند. او به وضوح بیان میکند که کسانی که در این مکانها زندگی میکنند، تمام همّ و غمشان در دسترسی به شراب و نوشیدنی است. او نسبت به دنیا و دین بیتوجه است و تنها به لذتهای زودگذر خانوادگی و عشقی مینگرد. او بر این عقیده است که اگر روزی از این دنیا برود، به خاک سپرده خواهد شد و همه چیز به پایان میرسد. همچنین، از معشوقش میخواهد که خود را از پرده بیرون بیاورد، زیرا دوستانش نگران او هستند و زیبایی او را نمیتوان با کلمات توصیف کرد. در نهایت، اشاره دارد که زیباییها و محبتهای دنیا دائمی نیستند و همواره باید به آنها توجه کرد.
هوش مصنوعی: آنهایی که در میخانهها و خرابات زندگی میکنند، به غیر از راهی که به خانهی میفروش (خمار) میرسد، راه دیگری را نمیشناسند.
هوش مصنوعی: من از پیروان آزاداندیشان و اهل خوشگذرانی هستم، زیرا آنها دنیا را بیارزش میدانند و به چیزهای ناچیز اعتنا نمیکنند.
هوش مصنوعی: در دل جمعی از رهبران معنوی، این افراد حقیقی و زنده دل وجود دارند که در لباسهای ساده و گمنام زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: به خودت زحمت فکر کردن به مسائل کوچک و مادی و اعتقادات دینی را نده، چرا که این دو همواره در یک لحظه و به سرعت تغییر میکنند و ثبات ندارند.
هوش مصنوعی: من فقط به جام می نگاه میکنم و چشم از آن برنمیدارم، مثل نرگس که فردا وقتی از خاک قبرم بیرون میآورند، دوباره به یاد میآورم.
هوش مصنوعی: اگر مردم بخواهند که من را از شهرم برانند، من هم تصمیم میگیرم که همه مردم را از شهرم برانم.
هوش مصنوعی: ای کسی که چهرهات را از دیدهی دیگران پنهان کردهای، چهرهات را نشان بده زیرا دوستان در نگرانی به سر میبرند.
هوش مصنوعی: ظاهر زیبا و دلنشین تو را نمیتوان به راحتی توصیف کرد و برای این که به خوبی این زیبایی را درک کنیم، لازم است که خود این زیبایی را بپذیریم و دربارهاش صحبت نکنیم.
هوش مصنوعی: روز و شب، هر دو به زیبایی و جذابیت چهره و موی تو مینگرند و به خاطر آن، پردههای زرق و برق را کنار زدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد
من نیز بر آنم که همه خلق بر آنند
همین شعر » بیت ۶
گر خلق برآنند که برانند ز شهرم
من نیز برانم که همه خلق برانند
این شوخ سواران که دل خلق ستانند
گویی ز که زادند و بخوبی به که مانند
ترکند به اصل اندرو شک نیست ولیکن
از خوبی و زیبایی خورشید زمانند
میران سپاهند و عروسان وثاقند
[...]
صوفی اگرش باده ی صافی نچشانند
صاحبنظران صوفی صافیش نخوانند
بنگر که مقیمان سراپرده ی وحدت
در دیر مغان همسبق مغبچگانند
رو گوش کن از زمزمه ی ناله ناقوس
[...]
ای نام تو تاج سر هر نامه که خوانند
نام تو بخوانند ونشان تو ندانند
گر تیر نظر را بنشانم به نشانی
با کج نظران راست نیاید که کمانند
وصف تو همان است که گفتند و شنیدیم
[...]
رندان همه مستند و می از جام ندانند
بی نام و نشانند از این نام نشانند
در صومعه گر زاهد رعناست مجاور
رندان به سراپردهٔ میخانه روانند
خوش آینه دارند در آن آینه روشن
[...]
صاحب نظران قیمت سودای تو دانند
خورشیدپرستان سبق عشق تو خوانند
بردار ز رخ دامن برقع که محبان
از شوق جمال گل تو جامه درانند
تنها نه مرا هست نظر با رخت ای دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.