شمارهٔ ۱۳۸ - در مدح عصمت الدین خواهر منوچهر و شفیع آوردن برای اجازهٔ سفر
حضرت ستر معلا دیدهام
ذات سیمرغ آشکارا دیدهام
قاف تا قافم تفاخر میرسد
کز حجاب قاف عنقا دیدهام
در صدف در است و در حوت آفتاب
حضرتی کز پرده پیدا دیدهام
در مدینه قدس مریم یافتم
در حظیرهٔ انس حوا دیدهام
حضرت بلقیس بانوی سبا
بر سر عرش معلا دیدهام
چشم زرقا را کشیده کحل غیب
هم به نور غیب بینا دیدهام
انیت بلقیسی که بر درگاه او
هدهد دین را تولا دیدهام
اینت زرقائی که چشم خضر ازو
محرم کحل مسیحا دیدهام
من کیم خواه از یمن خواه از عرب
کاین چنین بلقیس و زرقا دیدهام
قیصر از روم و نجاشی از حبش
بر درش بهروز و لالا دیدهام
روز جوهر نام و شب عنبر لقب
پیش صفهاش خادم آسا دیدهام
جوهر و عنبر سپید است و سیاه
هر دو را محکوم دریا دیدهام
آب دست و خاک پایش را ز قدر
نشرهٔ رضوان و حورا دیدهام
پیشگاه حضرتش را پیش کار
از بناتالنعش و جوزا دیدهام
آن سه دختر و آن سه خواهر پنج وقت
در پرستاری به یک جا دیدهام
هفت خاتون را در این خرگاه سبز
داه این درگاه والا دیدهام
بر درش بسته میان خرگاهوار
شاه این خرگاه مینا دیدهام
بر لب بحر کفش خورشید و ابر
قربهٔ زرین و سقا دیدهام
در کف بخت بلندش ز اختران
هفت دستنبوی زیبا دیدهام
میوهٔ شاخ فریبرز ملک
هم به باغ ملک آبا دیدهام
گوهر کان فریدون شهید
بر فراز تاج دارا دیدهام
عصمة الدین صفوة الاسلام را
افتخار دین و دنیا دیدهام
بارگاه عصمة الدین روز بار
خسروان را جان و ملجا دیدهام
مصر و بغداد است شروان تا در او
هم زبیده هم زلیخا دیدهام
از سر زهد و صفا در شخص او
هم خدیجه هم حمیرا دیدهام
آن خدیجه همتی کز نسبتش
بانوان را قدر زهرا دیدهام
آستان حضرتش را از شرف
صخره و محراب اقصی دیدهام
رابعه زهدی که پیشش پنج وقت
هفت مردان را مجارا دیدهام
خوان آگاه دلش را از صفا
خانقاه از چرخ اعلی دیدهام
بر دل مومین و جان مؤمنش
مهر و مهر دین مهیا دیدهام
آسیه توفیق و سارا سیرت است
ساره را سیاره سیما دیدهام
چشم دزدیدم ز نور حضرتش
تا نهپنداری که عمدا دیدهام
موسیم، کانی انا الله یافتم
نور پاک و طور سینا دیدهام
هر که در من دید چشمش خیره ماند
ز آنکه من نور تجلی دیدهام
حضرتش را هم به نور حضرتش
بر چهارم چرخ خضرا دیدهام
نور عرش حق تعالی را به چشم
هم به فضل حق تعالی دیدهام
کعبه است ایوان خسرو کاندر او
ستر عالی را هویدا دیدهام
کعبه را باشد کبوتر در حرم
در حرم شهباز بیضا دیدهام
هر زمان این شاهباز ملک را
ساعد اقبال ماوا دیدهام
گر کند شهباز مرغان را شکار
من شکارش جان دانا دیدهام
دوش دیدار منوچهر ملک
زنده در خواب آشکارا دیدهام
چند بارش دیدهام در خواب لیک
طلعتش این باره زیبا دیدهام
هم در این ایوان نو برتخت خویش
تاجدار و مجلس آرا دیدهام
لوح پیشانیش را از خط نور
چون ستارهٔ صبح رخشا دیدهام
اندر ایوانش روان یک چشمه آب
با درخت سبز برنا دیدهام
چشمه پنهان در حجاب و بر درخت
دست دولت شاخ پیرا دیدهام
یک جهان دل زیندرخت و چشمه شاد
جمله را عیش مهنا دیدهام
گفتم ای شاه این درخت و چشمه چیست
کین دو را نور موفا دیدهام
گفت نشناسی درخت و چشمهای
کز کرمشان بر تو نعما دیدهام
چشمه بانوی و درخت است اخستان
هر دو با هم سعد و اسما دیدهام
اصلها ثابت صفات آن درخت
فرعها فوق الثریا دیدهام
گفت شادم کز درخت و چشمه سار
دیده را جای تماشا دیدهام
شکر کز بانو و فرزند اخستان
چهرهٔ ملکت مطرا دیدهام
نیز چون همشیره تا شروان رسید
کار شروان دست بالا دیدهام
آسمان سترا! ستاره همتا!
من تو را قیدافه همتا دیدهام
کعبه را ماند در عالیت و من
محرم این کعبهام تا دیدهام
گرچه اخبار زنان تاجدار
خواندهام وندر کتبها دیدهام
از فرنگیس و کتایون و همای
باستان را نام و آوا دیدهام
از سخا وصف زبیده خواندهام
وز کفایت رای زبا دیدهام
کافرم گر چون تو در اسلام و کفر
هیچ بانو خواندهام یا دیدهام
گر به بوی طمع گفتم مدح تو
کعبه را دیر چلیپا دیدهام
مدح تو حق است و حق را با دلت
قاب قوسین او ادنی دیدهام
پیش آرم ذات یزدان را شفیع
کش عطا بخش و توانا دیدهام
پیشت آرم نظم قرآن را شفیع
کز همه عیبش مبرا دیدهام
پیشت آرم کعبهٔ حق را شفیع
کاسمانش خاک بطحا دیدهام
پیشت آرم مصطفائی را شفیع
کاسم او یاسین و طه دیدهام
پیشت آرم چار یارش را شفیع
کز هدیشان عز والا دیدهام
پیشت آرم هفت مردان را شفیع
کز دو عالمشان تبرا دیدهام
پیشت آرم جان افریدون شفیع
کز جهانداریش طغرا دیدهام
پشت آرم جان فخر الدین شفیع
کز شرف کسریش مولا دیدهام
کز پی حج رخصتم خواهی ز شاه
کاین سفر دل را تمنا دیدهام
دل درین سوداست یک لفظ تو را
چون مفرح دفع سودا دیدهام
دولتت جاوید بادا کز جلال
جاه تو جان سوز اعدا دیدهام
تا ابد بادت بقا کاعدات را
بستهٔ مرگ مفاجا دیدهام
بهترین نوروزی درگاه را
تحفه این ابیات غرا دیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که شاعر در آن به توصیف شخصیتها و نقاط عطف تاریخی و مذهبی میپردازد. او به معصومان، پیامبران و شخصیات تاریخی مانند بلقیس، خدیجه و دیگر زنان بزرگ اشاره میکند و مقام و منزلت آنها را در دین و تاریخ ستایش میکند. شاعر تجربیات و بصیرتهای خود را درباره نور و حقیقت از دیدگان خود به تصویر میکشد و با زبانی استعاری و خیالانگیز، مقام و منزلت این شخصیتها را در دنیا و آخرت بیان میکند. این شعر به نوعی در ستایش خداوند و کسانی است که نور الهی را در وجود خود دارند و شاعر با شوق و افتخار این نوای عشق و ایمان را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من در حقیقت به وجود نورانی حضرت ستر معلا پی بردهام و زیبایی ذات سیمرغ را به وضوح مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: من از هر طرف به خودم میبالم، انگار که در پس پردهای، پرندهای افسانهای را دیدهام.
هوش مصنوعی: در صدف مرواریدی وجود دارد و در دریا آفتابی است که از پس پرده دیدهام.
هوش مصنوعی: در شهر مقدس، مریم را یافتم و در باغ انس، حوا را مشاهده کردم.
هوش مصنوعی: من بلقیس، ملکه سبا را در بالاترین جایگاه و عظمت دیدهام.
هوش مصنوعی: چشم آبی را با سرمهای که از عالم غیب آمده، به گونهای زیبا و روشن دیدهام.
هوش مصنوعی: بلقیس، ملکهی شگفتانگیز، که من در درگاه او هدهدی را دیدهام که دین را پاس میدارد و به او خدمت میکند.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی طبیعی و شگفتانگیز اشاره دارد. شاعر بیان میکند که در دنیای زیبای خود، منظرهای را مشاهده کرده که حتی خضر، نماد حکمت و زندگی جاودان، از آن حیران مانده است. این تصویر به نوعی نشاندهندهٔ عمیقترین و ارزشمندترین زیباییها و رازهای زندگی است که فراتر از درک معمولی انسانها قرار دارد.
هوش مصنوعی: من کیستم؟ آیا از یمن هستم یا از عربستان؟ اینگونه ملکه بلقیس و زرقا (زرقا، زنی معروف به زیبایی) را دیدهام.
هوش مصنوعی: در دربار او، شخصیتهای بزرگ و معروفی از روم و حبشه را دیدهام که همگی به زیبایی و شکوه او احترام میگذارند.
هوش مصنوعی: روز را با نامی ارزشمند و شب را با عطری خوشبو میسازند. در کنار این زیباییها، به خدمت مقام و جایگاهی بزرگ ایستادهام و آن را با دقت و احترام نگریستهام.
هوش مصنوعی: هر دو ماده، جوهر و عنبر، باوجود رنگهای متفاوتی که دارند، به نوعی در دریا قرار میگیرند و زیر تأثیر آن قرار میگیرند. به عبارت دیگر، دریای زندگی بر هر دو تأثیر میگذارد و تفاوتی میان آنها وجود ندارد.
هوش مصنوعی: از زیبایی و عظمت خلقت، به قدری تحت تأثیر قرار گرفتهام که حتی آب دست و خاک پای او را نیز با ارزش میدانم.
هوش مصنوعی: من در محضر آن حضرت، صحنههایی از دختران زیبا و ستارگان آسمانی را مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: من آن سه دختر و سه خواهر را در تمام پنج وقت نماز در یک مکان مشغول پرستاری دیدهام.
هوش مصنوعی: در این مکان سبز و زیبا، هفت بانوی بزرگ را از درگاه باعظمت این جا دیدهام.
هوش مصنوعی: در دروازهاش، مانند یک مکان مجلل، شاهی را دیدهام که در آنجا نشسته است و به زیبایی و دلانگیزی آن توجه کردهام.
هوش مصنوعی: در کنار دریا، بازتاب خورشید و ابرهایی مانند آب طلا را مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: در دستان او که شگون خوبی دارد، زیباییهایی را از میان هفت ستاره آسمان دیدهام.
هوش مصنوعی: میوههای درخت فریبرز را در باغ پدران خود دیدهام.
هوش مصنوعی: من جواهری از فریدون را که بر روی تاج دارا درخشش دارد، مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: من عصمت دین را بهترین ویژگی اسلام و مایه افتخار در دین و دنیای خود میدانم.
هوش مصنوعی: من در روزی که پادشاهان به زمین میافتند، جایگاهی ویژه و مقدس را مد نظر قرار دادهام که به عنوان پناهگاه و نجات بخش است.
هوش مصنوعی: شروان به عنوان یک سرزمین، مکانی است که در آن هم زبیده و هم زلیخا را دیدهام. به عبارتی، زیباییها و شخصیتهای برجستهای از دو شهر بزرگ مانند مصر و بغداد در اینجا وجود دارد.
هوش مصنوعی: در او هم زهد و صداقت را مشاهده کردهام، هم ویژگیهای خدیجه و هم صفات حمیرا.
هوش مصنوعی: این جمله به ستایش شخصیت خدیجه اشاره دارد و بیان میکند که به خاطر جایگاه او در دنیا، دیگر زنان نیز به عظمت و ارزش فاطمه زهرا پی بردهاند. به نوعی این جمله نشاندهندهی تأثیر مثبت خدیجه بر دیگران و همچنین ارزش والای مقام زن در فرهنگ اسلامی است.
هوش مصنوعی: من در نقطه دوری، جایگاه والای او را همچون سنگی با ارزش و محرابی عالی مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: رابعه زهدی را که در حضورش پنج بار شاهد عبادت و سجده مردان بودهام، توصیف میکند. او به قدری نیکو و پرهیزکار است که در مراسمهای مختلف، مردان را در حال نماز و دعا دیدهام.
هوش مصنوعی: دل آگاه را در صفای خانقاه دیدهام که تحت تاثیر چرخ اعلی است.
هوش مصنوعی: در دل مؤمنان و جانشان عشق و محبت دین را آماده و حاضر دیدهام.
هوش مصنوعی: آسیه و سارا شخصیتهای برجستهای هستند. آسیه به عنوان نماد دیانت و توفیق و سارا به عنوان فردی با سیرت نیکو و زیبا شناخته میشود. من زیبایی سارا را مانند یک سیاره میبینم.
هوش مصنوعی: چشمم را از نور آن حضرت برگرداندم تا فکر نکنی که به عمد به او نگاه کردهام.
هوش مصنوعی: من مانند موسی، به حقیقتی دست یافتم که تنها نور پاک را دیدهام و به مقام و مرتبهی عالی رسیدهام.
هوش مصنوعی: هر کسی که به من نگاه کند، چشمش خیره میماند، زیرا من نور و روشنی هستم که جلوهگر شدهام.
هوش مصنوعی: من او را با نورش در آسمان آبی دیدهام.
هوش مصنوعی: من با نگاه خود، نور الهی را که از عرش او میتابد، به لطف و فضل او دیدهام.
هوش مصنوعی: ایوان خسرو مانند کعبه است و من در آن، پردههای بلند و باعظمت را به روشنی مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: در حرم کعبه، کبوتر وجود دارد و من شاهینی را با پرهای سفید دیدهام.
هوش مصنوعی: هر بار که به پرندهای باعظمت نگاه میکنم، احساس میکنم که خوشبختی در کنار من بوده است.
هوش مصنوعی: اگر پرندهای را که توسط شاهباز شکار میشود ببینم، میدانم که خودم هم در معرض خطر هستم.
هوش مصنوعی: دیشب در خواب، منوچهر، پادشاه زنده، را به وضوح دیدم.
هوش مصنوعی: من چندین بار در خواب او را دیدهام، اما این بار زیبایی چهرهاش را به گونهای متفاوت و دلربا مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: در این مکان جدید، من تو را در حالی که تاج بر سر گذاشتهای و مجلس را تزئین کردهای، دیدهام.
هوش مصنوعی: من خطی در پیشانیاش دیدهام که مانند نوری درخشان و ستارهای در صبحگاه میدرخشد.
هوش مصنوعی: در حیاطش جوی آبی روان و درختی سبز و جوان را دیدهام.
هوش مصنوعی: چشمهای که در پس پردهای نهان است و همچنین بر درختی، نشانههای نیکبختی و موفقیت را مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: من یک دنیا شادی و خوشی را از این درخت و چشمه دیدهام و همه را در حال لذت بردن میبینم.
هوش مصنوعی: به یک شخص بلند مقام گفتم، این درخت و چشمه چه هستند که من این دو را با نوری درخشان دیدهام.
هوش مصنوعی: میگوید که تو درخت و چشمهای را نمیشناسی که از خوبیها و نعمتهایشان به من نگریستهای.
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و ارزشهای طبیعی اشاره شده است. چشمه به عنوان نمادی از لطافت و شادابی، و درخت به عنوان نشانهای از استحکام و پایداری معرفی شدهاند. هر دو در کنار هم احساس خوشبختی و سرزندگی را به تصویر میکشند. شاعر با ذکر سعد و اسما به این نکته اشاره میکند که این دو جنبه از طبیعت باعث ایجاد حس خوبی در او شده است و تجربیات مثبت را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: درختی که ریشههایش محکم و ثابت است، نه تنها به خوبی استوار است، بلکه شاخههایش نیز به سمت آسمان و ارتفاعات بلند رشد کردهاند.
هوش مصنوعی: او میگوید که خوشحال است زیرا از درختان و جویبارها تماشای زیباییها را تجربه کرده است.
هوش مصنوعی: شکرگزاری میکنم به خاطر همسر و فرزندانتان که به زیبایی چهرهٔ کشورم افزودهاند.
هوش مصنوعی: وقتی به شروان رسیدم، احساس کردم که همه چیز به خوبی پیش میرود و شرایط برای من مناسب است.
هوش مصنوعی: ای آسمان زیبا! ای ستاره همتای من! من تو را در زیبایی و شکوه همسان دیدهام.
هوش مصنوعی: کعبه در مقام والایی است و من به خاطر دیدن این مقام، خود را محرم آن کعبه میدانم.
هوش مصنوعی: اگرچه دربارهی زنان با مقام و قدرت مطالبی مطالعه کردهام و در کتابها هم مطالبی را دیدهام،
هوش مصنوعی: من نامها و آوازه فرنگیس، کتایون و همای قدیمی را شنیدهام.
هوش مصنوعی: من درباره سخاوت و بخشندگی زبیده شنیدهام و از کفایت و تدبیر او در کارها دیدهام.
هوش مصنوعی: من اگر کافر هم باشم، هرگز زنی مانند تو را در دین اسلام یا کفر ندیدهام یا نخواندهام.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر هدفی خاص از تو تعریف کردم، باید بگویم که مدتهاست به مکانهای مقدس و زیبا مثل کعبه رفتهام و چیزهای شگفتانگیزی دیدهام.
هوش مصنوعی: ستایش تو واقعی و درست است، و من این حقیقت را با قلبم نزدیکترین به تو احساس کردهام.
هوش مصنوعی: من در برابر خداوند، که بخشنده و توانمند است، شفاعت میآورم.
هوش مصنوعی: من قرآن را در حضورت به عنوان شفیع قرار میدهم، چرا که از هر نقص و عیبی پاک و بینقص دیدهام.
هوش مصنوعی: من کعبهٔ حق را به تو نزدیک میکنم و از خاک بطحا، که در برابر آسمان قرار دارد، شفاعت میطلبم.
هوش مصنوعی: من به نزد تو میآورم شفیع خود را، کسی که مظهر رحمت و بخشش است و برکت او در دل من حضوری ویژه دارد.
هوش مصنوعی: من چهار یار خود را به نزد تو میآورم تا شفیع من شوند، زیرا از هدایت آنها به مقام بلند و والایی دست یافتهام.
هوش مصنوعی: من هفت مرد بزرگ را به حضورت میآورم که شفیع من شوند؛ زیرا از دو جهان به دورشان میزنم.
هوش مصنوعی: من به حضورت میآورم جان افریدون را به عنوان شفیع، زیرا از مدیریت و تدبیر او در جهان بسیار شنیدهام.
هوش مصنوعی: من در سایهی وجود جان فخر الدین شفیع احساس افتخار میکنم، چون شرافت و بزرگی او را همچون جایگاه پادشاهی دیدهام.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از طرف شاه اجازه سفر به حج بگیری، بدان که من در واقع دل و جانم را برای این سفر خواستهام.
هوش مصنوعی: در این جمله، صحبت از دل و آرامش است. اشاره به این دارد که در شرایطی سخت و نگرانکننده، یک واژه یا کلام تو میتواند مانند دارویی برای رفع نگرانیها و ناخوشیها عمل کند. احساس میشود که این کلام، توانایی ایجاد شادی و نشاط در دل دارد و میتواند افکار پریشان را دور کند.
هوش مصنوعی: امیدوارم دولت و موفقیت تو همیشه پایدار باشد، زیرا به خاطر شکوه و عظمت تو، دشمنان من را به شدت به درد و رنج کشاندهاند.
هوش مصنوعی: من همواره آرزو دارم که تو همواره پایدار بمانی، چرا که مرگ ناگهانی، وقتی که به آن فکر میکنم، به ذهنم خطور میکند.
هوش مصنوعی: من در بهترین روز نوروز، هدیه این اشعار زیبا را مشاهده کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.