گنجور

حاشیه‌ها

سید محمد فرقانی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۲۸ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳:

در مصرع اول "را" اضافی است

منصورگروسی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۲:

سلام
روان ان زنده یاد شاد باد
و یادش مدام گرامی
در این غزل دلنشین
سعدی زیبا دل فرموده است
روی بپوش ای قمر خانگی
تا نکشد عقل به دیوانگی

نظر به اینکه مخاطب سعدی علیه الرحمه
قمر خانگی بوده است
و توجه باینکه
(( تا )) در مصرع دوم جواب مصرع اول است
به این مفهوم که
جهت اینکه تو عقل مرا به دیوانگی نکشانی
پس روی بپوش ای قمر خانگی
بنابراین چنین بنظر می نماید
که مصرع دوم اینگونه سرایش گردیده باشد
روی بپوش ای قمر خانگی
(((( تا نکشی عقل به دیوانگی ))))


پایدار مانید

سیاجم در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸۲:

شمس تبریزی آتش عشق در کتاب دل مولانا افکند و آن را چون شعله سراپا به رقص آورد، چنانکه نه تنها اِعراب و نشانهای حرکت به جنبش آمدند، بلکه نشان جزم و سکون نیر به پایکوبی برخاست:
گر شمس تبریزی کند بر مصحف دل یک نظر
اِعراب آن رقصان شده، هم جزم آن پا کوفته

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴:

دام در فارسی با tameانگلیسی همریشه است

محسن در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۱:

جالب بود برایم این ابداع زیبا.
نزنی هی نزنی هی نزنی هی نزنی ...

ALI در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ هجویری » کشف المحجوب » بابُ اثباتِ العلم » بخش ۱ - بابُ اثباتِ العلم:

باسلام لطف کنید شرحی بر کشف المحجوب معرفی کنید که به صورت نثر روان نوشته شده باشد

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدید‌کنندگان را:

جماد بربسته جمادات بر بستگان

تاوتک در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

استاد خرم خویم درود بر بزرگواری و شرفت .آخر حیفم آمد استاد شما با این خرم خامگی و زیبا کنشی نوشتاری و کلامی و البته رفتاری اینچنین بنویسید .به هر روی جسارت بنده را ببخشید.چشم انتظار نوشتارهای امبرآگین(عنبرآگین)شما و استاد کیخا هستم پیوسته و از خداوند بزرگ برایتان سلامتی ناگسستا آرزو دارم

احسان در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲:

بیت اول، «جانا» هزاران آفرین... درست است.

فاطمه محمدی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۷ دربارهٔ اوحدی » جام جم » بخش ۴۴ - در تناکح و توالد:

لطفا اصلاح شود:
بیضرورت روا مدار به فال

راه لولی و مطرب و دلال

مهدی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

این چه سانسوری هست آخه
چرا نابود می کنیدددد شاهنامه رو :|
چنان بد کجا سرفراز هرب
که از تیغ او روز گشتی چو شب
عمر آنکه بد مومنان را امیر
ستوده ورا خالق بی نظیر
گزین سعد وقاص را با سپاه
فرستاد تا رزم جوید ز شاه

amir در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
نظر من راجب به به این بیت :
سرنوشت کار گلاب و گل اینطور رقم خورده که گل شاهد بازاری(در دست همگان) و گلاب در پس پرده باشد.

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدید‌کنندگان را:

درود به محمدعلی جماد را دکتر پرتو بربستگان ترجمه کرده اند

محمدعلی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدید‌کنندگان را:

مولانا در شعر ازجمادی مردم و.......سیر تکاملی انسان را از مرحله پیدایش جمادات ( مینرال ها) و بعد پیدایش نباتات ( گیاهان) وبعد پیدایش حیوانات و انگاه انسان . مولانا نتیجه میگیرد که هر بار که از یک حالت مردیم و بحالت دیگری در آمدیم بهتر وکاملتر شدیم بنا بر این نبایستی از مرگ بترسیم .در مرحله دیگراز حالت انسانی میمیرم به عالم ارواح وارد شده و در مقام فرشتگان در میآیم . از عالم فرشتگان هم خواهم گذشت
کل شئ........قسمتی از آیه قرآن یعنی همه چیز هلاک میشود و میمیرد بجز ذات الهی. از مرتبه فرشتگی نیز فانی شوم و تحول بعدی من حتی در وهم آدمیان هم نمی گنجد. پس به عدم (عالم بی نشانی) تحول پیدا میکنم و عدم با نوایی به لطافت نوای ارغنون به من میگوید ٫ ما از خداییم و بسوی او برمیگردیم.

ناشناس در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۵ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶:

چشم

تاوتک در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

یکی از به راستی ها اضافه است با پوزش.

تاوتک در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

اساتید برین پایه ام درود .حتما برناتافتگی مرا خواهید بخشید اما به راستی این حاشیه ها که در زیر این غزل زیبا نوشته اید به راستی درخور و شایسته این غزل بزیب نیست !

حمید در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۲۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - گل پژمرده:

اشتباهی به جای شعر ، شهر نوشتم .

حمید در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - گل پژمرده:

سلام . این شهر خیلی زیباست . ممنونم . خدا خیرتان دهد ان شاء الله .

محمد حنیفه نژاد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۲ - تتمهٔ حکایت خرس و آن ابله کی بر وفای او اعتماد کرده بود:

فکر می کنم که در مصرع : وان کرم زان مرد مردانه بدید ، مرد مردانه همان مرد مردان است ( اضافه ترجیحی و نباید مردانه نوشته شود و خواننده خودش به ضرورت وزن باید کسره به آن اضافه کند

۱
۴۸۵۷
۴۸۵۸
۴۸۵۹
۴۸۶۰
۴۸۶۱
۵۶۲۱