شکوفه پناهی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۲۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۷:
در تکمیل کلام جناب کیخا باید عرض کنم تعدادی از رباعیات از جمله همین رباعی ، نگاه صریح و مستقیمی به رباعیات خیام دارد . ورای تشابه نگاه و تفکر ، واژگان هم بسیار بسیار شبیه اند .
مثلا بیت اول این مصرع را به ذهن متبادر میکند :
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست ...
یا بیت دوم نشانی مفهومی از بیت دوم این رباعی دارد:
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است / در بند سر زلف نگاری بوده است
این دسته که در گردن او می بینی / دستی است که بر گردن یاری بوده است
یا مثلا این بیت :
این سبزه که امروز تماشاگه توست / فردا همه از خاک تو برخواهد رست
همه ی اینها برگرفته از فلسفه ی خیامی است . نوعی مسخ . ابیات اصلا قدرت نگاریده های خیام را ندارند و به شدت تاثیر از آنها در شعر بالا مشاهده میشود .
منصور پویان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۵:
جان این غزل دلالت دارد بر شکوفائی بخت نیکو و خجسته ای که همانا نیازمند آنست که تو دفع کــُسوف دل کرده؛ مـَـه را که همانا مَــنـیــَت توست؛ از سایه برافکندن بر خورشید ِجان ِجانان ِخویش دور ساخته و همچون مـَسیح به یـُمـن نان و شراب؛ گمشدگان و جن زدگان یعنی خودباوران را اطعام و از مائده های عشق سرمست کنی. آری با روی خندان و شاد، این عمر منقطع را سرشار از سرخوشی عاشقانه کرد باید
حافظ پرست در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
جای بیت نهم و دهم باید با هم عوض شود ..زیرا حافظ اسم خود را همیشه در بیت آخر میاورد
محسن آقا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:
برای کسی که تو بارگاه موسی بن جعفر داره کار میکنه و داره دلخسته میشه
این شعر نای با وصف شرایط عاشقانه ای که شخص دارد ، خارج شدن از این شرایط مرگبار را مرگ میداند
محشره حافظ ، محشر
سانیا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۵ - نالیدن ستون حنانه چون برای پیغامبر صلی الله علیه و سلم منبر ساختند کی جماعت انبوه شد گفتند «ما روی مبارک ترا به هنگام وعظ نمیبینیم» و شنیدن رسول و صحابه آن ناله را و سؤال و جواب مصطفی صلی الله علیه و سلم با ستون صریح:
آقا معنی ظاهری 4-5 بیت پایانی رو یه نفر بگه لطفا
سیدمجتبی سجادی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۱ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴:
با سلام و خسته نباشید به زحمتکشان گنجور
به نظر بیت دوم باید به صورت زیرباشدتاوزن رباعی درست شود
رویت که به خواب در ندیدست کسش
دیده نشود مگر به بیداری دل
باسپاسی دوباره مجتبی
شبنم در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:
روح آدم با این اهنگ پرواز میکنه!شعر زیبا،اجرا و تنظیم زیبا!اصلا عجب نیست که شنیدنش م مو بر اندام سیخ میشه!!
دانیال کراری در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:
عشق و توضیح عشق در شعر حافظ
این شعر سه قسمت دارد
مقدمه
که تعریف می کند چطور
نبات خانم حافظ را نیمه شب بیدار کرده است
و تعریف حافظ از عشق این زن مو را بر تن سیخ می کند
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
در قسمت دوم
به خدا توضیح می دهد
چرا به عشق نبات به جای عبادت خدا نیمه شب بیدار شده است
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
و درقسمت پایانی
نتیجه گیری کرده
و حجت را باخواننده تمام می کند
برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
خنده جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
دانیال
شهاب حسن نژاد در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
یا حق
سلام بر آن شخصی که شهریار ایران را تریاکی خطاب کرده///من فقط یک جمله خواهم گفت/
بی خردان را در جامعه ی ادبیات جایی نیست//و یک بیت /
شمر گوید گوش دادم تا چه خواهد از خدا//
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین///
ما عشق حسین داریم پس دعایت میکنم//آدم شوی
مهدی نعیمی در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۹ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
درود بی پایان محضر تمامی عزیزان.
حجاب جسمانی با حجاب ظلمانی تفاوت بسیاری دارد دوستان.
ظلمت شامل درجات روح شود و حجاب جسم , همین حجابهای دیدن ماست به روح حق , اما ظلمت روح به مراتب در درجات بالاتری قراردارد , چه بسا رهایی از ظلمت روح تا حجاب جسم دشوارتر است , با مثالی راحتتر این نکته را بفهمیم , یک دریا و مردمی در آرزوی دیدن دریا , حجاب جسمانی اینست که بدانند دریا هست و جهتش فقط دنبال میکنند, اما حجاب ظلمانی در بودن دریا هم مشکوکند , و همه جارا خشک میپندارند , جایی که ظلمت باشد چه دریا باشد و نباشد فرقی نمیکند , همیشه تاریک وخشک است ,
امیدوارم عمق مطلب بیان شده باشد .
حافظ پرست در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:
باعرض سلام
سوال:ایا در بیت دوم این شعر منظور کلاه است یا سر (کله)است لطفا راهنمایی کنید
مصطفی منصوری در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۴ - رنج و گنج:
خدایش بیامرزد ملک اشعرای بهار را که این شعرش که در کتاب درسی دوران ابتدایی ما آمده بود، اکنون خاطرات و احساسات لطیف را در من برانگیخت.
آموزگار در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
درود
به باور من در اینجا طرفه به معنای نیرنگ نیز می تواند به کار رفته باشد
یک بیت بسیار زیبا و پر معنا است،
نخست حافظ می خواهد بگوید که بنیاد توبه مانند سنگ سخت و ناشکتنی می نمود، یعنی این نمایش و جلوه دروغین بود، و جام می که شیشه ای است این باور دروغ را که توبه راهی است برای بازداشتن دوباره به انجام آنچه مایه ی توبه شد (از نگاه حافظ: میخوارگی) نیرنگی بیش نبود و این جام (باده و می) آن را شکست، یعنی آنچنان سست بود که با جام شیشه ای شکسته شد، و آن چه که گفته شده سخت و استوار است، نیرنگ و دروغی بیش نبود، یک شوخی بود،چون طرفه معنی شوخی هم می دهد، حقه بازی هم معنی می دهد،
پس معنا را هم باید در دل غزل دریافت، هم زیبایی تمثیل به کار رفته: توبه همچون سنگ، و جام شیشه ای که سنگ را می شکند! و هم نشان دهنده ی یک فریب و نیرنگ است، چون توبه ای که با می شکسته شود، هیچ استوار و سخت نیست، بنیادش چنان سست است که در برابر می و باده شکست می خورد
کمال در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۵۲:
باسلام وبعدازظهربخیرتتمه جمع رباعیات شاعرمدنظررواز منطقه 10اصفهان درج میکنم :6421 تامرحله دیگربدرود.
احسان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۱:
بازآی که تا به خود نیازم بینی
بیداری شبهای درازم بینی
نی نی غلطم که خود فراق تو مرا
کی زنده رها کند که بازم بینی
(این شعر از مولاناست.)
پوریا در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹:
سلام لطفا اگه کسی اطلاعی از معنی و تفسیر اصلیه بیت 8 این شعر دارد یا از ابیات حذف شده قبل این بیت اطلاعی داره لطفا جواب رو به شماره واتس اپ 09377394143 مسج کنه ممنون.
احسان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:
بر من در وصل بسته میدارد دوست
دل را به عنان شکسته میدارد دوست
زین پس من و دلشکستگی بر در او
چون دوست دل شکسته می دارد دوست
(شعری از رباعیات مولانا که بسیار به این رباعیه ابوسعید مشابهت دارد.)
احسان در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:
بر من در وصل بسته میدارد دوست
دل را به عنان شکسته میدارد دوست
زین پس من و دلشکستگی بر در او
چون دوست دل شکسته می دارد دوست
(شعری از مولانا که بسیار به این شعر ابوسعید مشابهت دارد.)
محمّدرضا جبّاری در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۹ - وصیت کردن مصطفی علیهالسلام صدیق را رضی الله عنه کی چون بلال را مشتری میشوی هر آینه ایشان از ستیز بر خواهند در بها فزود و بهای او را خواهند فزودن مرا درین فضیلت شریک خود کن وکیل من باش و نیم بها از من بستان:
مصراع: "مصطفی گفتش کای...، "کای را به صورت "که ای" بنویسید تا شبهه حذف همزه پیش نیاید.
ناشناس در ۱۰ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۲۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۶ - در شکایت از روزگار و دوستان و ستایش تهمتن پهلوان: