هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آن که دارد با دلبری وصالی
دانی کدام دولت در وصف مینیاید
چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی
خرم تنی که محبوب از در فرازش آید
چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی
همچون دو مغز بادام اندر یکی خزینه
با هم گرفته انسی وز دیگران ملالی
دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد
کاو را نبوده باشد در عمر خویش حالی
بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش
وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی
اول که گوی بردی من بودمی به دانش
گر سودمند بودی بی دولت احتیالی
سال وصال با او یک روز بود گویی
و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی
ایام را به ماهی یک شب هلال باشد
وآن ماه دلستان را هر ابرویی هلالی
صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی
سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حسرت و پشیمانی خود از فقدان محبوبش اشاره میکند. او میگوید که هرگز به مقام یا ثروت دیگران حسد نبرده است، مگر به کسی که با محبوبش وصالی دارد. شاعر از بودن در کنار محبوب و خوشبختی ناشی از این وصال صحبت میکند و تأکید میکند که در زندگی هیچ چیزی به اندازه دیدن چهره محبوب دلانگیز نیست. او به یادآوری روزهای گذشته و انتظار برای محبوبش میپردازد و بیان میکند که زندگی بیمحبوبش به تلخی میگذرد. در نهایت، شاعر اشاره میکند که تنها به چنین محبوبی میتواند شعر بگوید و احساساتش را بیان کند.
هوش مصنوعی: هرگز نسبت به مقام و ثروتی حسرت نخوردم، جز آن که کسی باشد که به زیبایی و محبوبیت دلبر خود نزدیک است.
هوش مصنوعی: آیا میدانی چه حالتی از خوشبختی وجود دارد که چشمی که همیشه باز است، همواره به زیبایی خیره شده باشد؟
هوش مصنوعی: خوشحال است کسی که محبوبش به سراغش میآید، مثل روزی کسانی که خوشبختاند و بدون زحمت به دست میآورند.
هوش مصنوعی: مانند دو مغز بادام که در یک پوسته جمع شدهاند، ما نیز با هم انس و الفت داریم و از دیگران بیخبر و در عزلت هستیم.
هوش مصنوعی: میدانی چه کسی بر وضعیت ما میخندد؟ او هرگز در زندگی خود لحظهای را که حالش خوب باشد تجربه نکرده است.
هوش مصنوعی: بعد از رفتن حبیب، هیچکس به یاد من نیامد جز خاطرهاش و از وجود نحیف من هم چیزی باقی نمانده جز آن خیال.
هوش مصنوعی: در ابتدای کار که تو توانستی برنده شوی، من به خاطر دانش و آگاهیام در کنار تو بودم. اگر آن دانش برای تو مفید بود، نیازی به تکیه بر قدرت و ثروت نداشتی.
هوش مصنوعی: زمانی که با او بودم به اندازه یک روز گذشت، اما اکنون که منتظرش هستم، هر روز برایم به اندازه یک سال طول میکشد.
هوش مصنوعی: روزها به مانند شبهای هلال شبیه به ماه هستند و آن ماه زیبای دل، هر ابرویش نیز به صورت هلالی میباشد.
هوش مصنوعی: صوفی تنها با چنین دوست و همراهی رابطهای عمیق برقرار میکند و سعدی تنها در زمینهای خاص و با اشاره به زیباییهای خاص شعر میسراید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شوریده کرد ما را عشق پری جمالی
هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
[...]
اکنون که نیست ما را با دوستان وصالی
پیوند تن نخواهد جانم به هیچ حالی
از بهر دوست خواهم هم جان و هم جهان را
چون دیگران نباشم در بند جاه و مالی
ای اشتیاق جانم بگذار تا بخسبم
[...]
ای بر شفق نهاده از شام زلف خالی
بر گرد ماه بسته از رنگ شب هلالی
چون ماه عید جویم هر شب تو را، ولیکن
ماهی چنان نبیند جوینده، جز به سالی
ما کمتریم از آن سگ کو بر در تو باشد
[...]
با آنکه بی نصیبم از مال و جاه دنیا
هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
بر هیچکس دلم را حسرت نبود هرگز
الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی
در باغ دهر چون گل گر سر به سر جمالی
در روز زندگانی گر جمله مه چو سالی
با لطف طبع اگرچه در قلب روح روحی
با حسن روی اگرچه بر روی حسن خالی
این نکته نیست دعوی نزدیک اهل معنی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.