لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
سعدی

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی

الا بر آن که دارد با دلبری وصالی

دانی کدام دولت در وصف می‌نیاید

چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی

خرم تنی که محبوب از در فرازش آید

چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی

همچون دو مغز بادام اندر یکی خزینه

با هم گرفته انسی وز دیگران ملالی

دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد

کاو را نبوده باشد در عمر خویش حالی

بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش

وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی

اول که گوی بردی من بودمی به دانش

گر سودمند بودی بی دولت احتیالی

سال وصال با او یک روز بود گویی

و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی

ایام را به ماهی یک شب هلال باشد

وآن ماه دلستان را هر ابرویی هلالی

صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی

سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل ۵۹۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل ۵۹۵ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خاقانی

شوریده کرد ما را عشق پری جمالی

هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی

زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی

بازار زهد ما را بشکست عشق خالی

با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی

[...]

همام تبریزی

اکنون که نیست ما را با دوستان وصالی

پیوند تن نخواهد جانم به هیچ حالی

از بهر دوست خواهم هم جان و هم جهان را

چون دیگران نباشم در بند جاه و مالی

ای اشتیاق جانم بگذار تا بخسبم

[...]

اوحدی

ای بر شفق نهاده از شام زلف خالی

بر گرد ماه بسته از رنگ شب هلالی

چون ماه عید جویم هر شب تو را، ولیکن

ماهی چنان نبیند جوینده، جز به سالی

ما کمتریم از آن سگ کو بر در تو باشد

[...]

ابن یمین

با آنکه بی نصیبم از مال و جاه دنیا

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی

بر هیچکس دلم را حسرت نبود هرگز

الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی

سیف فرغانی

در باغ دهر چون گل گر سر به سر جمالی

در روز زندگانی گر جمله مه چو سالی

با لطف طبع اگرچه در قلب روح روحی

با حسن روی اگرچه بر روی حسن خالی

این نکته نیست دعوی نزدیک اهل معنی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه