گنجور

حاشیه‌ها

سهیلی در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:

شکوه جان معنی بیت آخر نظر شماست. بنظربنده: ای حافط کسی نیست که بدون آئاز رود {آلت موسقی} می ننوشد پس عاشق مسکین چرا باید این همه تحمل داشته باشد

مسعود در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۵۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۱:

این شعر ، به میزان زیادی با شعر مولانا مشابهت و هماهنگی دارد
زاهد بودم، ترانه گویم کردی
سرحلقۀ بزم و باده جویم کردی
سجاده نشین باوقاری بودم
بازیچۀ کودکانِ کـویم کردی

فرشته در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

با سلام
میشه بیت آخر رو برام معنی کنید ؟می خوام بدونم آیا به این معنی نیست که طرف با دست پس می زنه و با پا پیش می کشه ؟
بسیار ممنونم

جواد در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۳ - سبب نظم کتاب:

عنوان صفحه بجای"در سبب نظم کتاب" به اشتباه نوشته شده "در نیایش خداوند"

کمال در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۵۱:

س،بهرحال مخلصتون بچه اصفهون،نصف جهونم ،انشالله سفری به این دیارداشته باشیدواززاینده رودکه فعلا آب دراون جاریست ،وچشم اندازه،لب حاشیه زاینده رود مثل سی وسه پل وپل تاریخی خواجو،ودیگراثارباستانی ان دیدن نماید،بگذریم،تتمه جمع رباعی حاضرفعلا بدون دردسر:6169 حاصل شده است،پیروزباشید،درپناه حق،بدرود.

مسعود در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۱:

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگوی دریغ دریغ
به دام دیو درافتی دریغ آن باشد
جنازه‌ام چو بدیدی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپردی مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد
فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد
تو را غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد

روفیا در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:

بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با اشنا کنند
نشان از این دارد که بازار عرضه عشق مزایده است . یعنی حراج نکرده اند . بلکه عشق را به کسانی که به واسطه معرفت و اگاهی بهای ان را میدانند و حاضرند بهای بیشتری بالای این کالای نفیس بپردازند عرضه می کنند .
کسانی را می شناسم که در راه عشق به انسان از جان و مال و عمر خود و از وجود خود خرج کردند و چون حاضر شدند در این مزایده سنگین ترین بها را بدهند عشق حقیقی نصیب انان شد نه نصیب انانکه از یک رقم به بعد کنار کشیدند و گفتند ما نیستیم اقا جان ...

محمود در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم:

چنین گفتاری از سالمترین روح و روان و برترین افکار میباشد . که به بهترین شکل ممکن بیان شده .که در عصر حاضر نیز مقامی بالاتر از آن وجود ندارد . روحش شاد

shakiba در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

ﺳﻼﻡ. ﺷﻜﻴﺒﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺳﺎﻛﻦ اﻣﺮﻳﻜﺎ. ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﺩاﺭﻡ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺭﺷﺘﻪ اﻡ ﺗﺠﺮﺑﻲ ﺑﻮﺩﻩ و ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺗﺠﺮﺑﻲ ﻳﺎ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺑﻮﺩه اﻧﺪ , ﻫﻴﭻ اﺯ ﺷﻌﺮﻭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻤﻴﺪاﺩﻧﺪ. و ﻣﻦ ﺑﺮاﻱ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻫﺮﺷﻌﺮ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﺳﺎﻳﺘﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﻢ. ﻟﻂﻔﺎ ﺭاﻫﻨﻤﺎﻳﻲ اﻡ ﻛﻨﻴﺪ. ﺳﭙﺎﺳﮕﺰاﺭﻡ.

امید در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - این قصیدهٔ به نام کنز الرکاز است و خاقانی آن را در ستایش پیغمبر اکرم و در جوار تربت مقدس آن حضرت سروده است:

در وصف یک موجود دیگر که «هیچ فرقی» با خودش ندارد نمیشه به به و چه چه کرد . ولی وقتی به به و چه چه میکنه پس یعنی یه فرقی میکنه با طرف .

یک خواننده در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - موعظه در اجتناب از غرور و کبر و حرص:

1. الاعتبارالاعتبار بر اساس الاعتذار الاعتذار باید به صورت تکرار خوانده شود و می خواهد بگوید ای صاحبان مکنت اکنون که تجربه تان در گردش ایام کفایت یافته باید دانسته باشید که مال هم حقیقتی ندارد چون در آستانه جدایی از آن قرار گرفته اید و باید به خدمت دولت عشق درآیید نه دولت مشتی انسانهای نادان و متوجه وظیفه انسانیتان باشید
2. خاک پاشی یعنی آدم و نازنین سنگسارشده شیطان است که لقب رجیم یافت یعنی دولت عشق ارزش را بر مدار مال و عبادت و ... نمی گذارد و هر چه هم فرد از این بابتها افزون باشد در حضرت عشق صدق و حیا و حلم و ... باید. در این مقام ارزش به این است که بار غمی از دوش کسی برداری و تیماردار بی کسان باشی در مقابل اجحاف زمانه و حکام ظالم _ ولو در دربار باشی. فرد شاید به زبان اهل دین باشد و خداخدا بگوید و ... ولی ارزش او به خدمت خلق است و صدق دل و نه ظواهر، چون این چیزها در سنجش غایی ارزشی ندارد.
3. در یک نگاه کلی درواقع سنایی به کسانی که دستشان می رسد یعنی به صاحبان مال و جاه که از سنخ مردمند و نه حاکمان بیگانه، توصیه می کند اینقدر به برادران و هموطنان خود بی اعتنا نباشند و همش به رفاه خودشان نپردازند چراکه این مشی خلاف سنت بزرگمنشانه آیین دیرینشان است و لازم است انسان واجد خصال جوانمردی نیز باشد تا به جان ارزنده باشد نه به مال و تن و خدم و حشم وگرنه بارها تجربه تاریخی نشان داده غیرت عشق اوضاع را زیرورو کرده و عالی دانی شده. در ضمن به دینداران قشری که فکر می کنند نماز و روزه و حج و... مکفی نجات است نیز تذکر می دهد حقیقت دین توجهات درونی است که از رهگذر خودشناسی به دست می آید و چنانچه به جان ارزنده نشوند بدانند که بسان هیزم دوزخ به آتش غیرت خواهند سوخت. درواقع براساس اعتقاد خود این افراد که به جبربل و شیطان و گناه آدم و ... استناد می کنند می گوید در همان چارچوب هم به هر حال از جبریل که بالاتر نیستید که نتوانست بار یابد و شیطان که عزیز بود و از بس عبادت کرده بود نازنین بارگاه بود در مقابل خاکی ناچیز پست شد ، پس تو هم به عبادتت نناز و فهمیده کار کن.

امین در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۲:

گر فریدون شود به نعمت و ملک
بی هنر را به هیچ کس مشمار
پرنیان و نسیج بر نااهل
لاجورد و طلاست بر دیوار

امین در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۲:

گر تَتَر بکشد این مخنّث را
تَتَری را دگر نباید کشت
چند باشد چو جِسر بغدادش
آب در زیر و آدمی در پشت

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

طبیعتا هرکجا ویرانه بود،نشان از این دارد که در گذشته این مکان خانه ای،آبادی،شهری بوده...وگنجینه های دفن شده از گذشته طبیعتا در همین ویرانه هاست!

محمّد در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۴:

مدحی بالاتر در وصف حضرت امیر (ع) بهتر از بیت سوم سراغ ندارم:
قاب قوسین از علی تیری فکند
تا سپرهای فلک‌ها را درید

سعید سلطانی در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

فکر می کنم در مصرع آخر واژه ی کلیسا باید با کلیسیا جایگزین بشه ...

هلیا در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:

با تشکر از شما این شعر را در کلاس خواندم و همه لذت بردند

سید احمد مجاب در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:

آنکه (ده) من شیشه دارد بار، سود آنگه کند . . .

سعید در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸:

خوش بختانه این بیت درباره ی کشور ما اصلا صادق نیست!!!

عبدالزهرا در ‫۱۰ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - فی منقبة امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب کرم الله وجهه:

قصیده ای زیبا و دلنشین و نغز از شاعری که در اعتقاد به ولایت امیرالمومنین با شیعیان نیست و از اهل سنت است اما به برتربودن امیرالمومنین علی (علیه السلام) از دیگران اذعان می کند:
«پیشی تو هر چند از پسی» «هستی خلافت را خلف، از مایهٔ نیک اختری»
و نیز
«روزی که یاران دگر از دور کردندی نظر از خیبر و باروش در کندی زهی زورآوری»
و در اثبات دوستی خود به امیرالمومنین، خود را خاک پای ایشان می خواند:
من بستهٔ بند توام، خاک دو فرزند توام
در عهد و پیوند توام، با داغ و طوق قنبری
*استفاده از قافیه درونی در قصیده، زیبایی و قوت آن را دو چندان کرده است.
*تلمیحات گوناگون به احادیث شریف نبوی:
هستی نبی را ابن‌عم، از روی معنی لحم و دم
«لحمک من لحمی و دمک من دمی»
گفته نبی هارون تو را
«انت منی بمنزلت هارون من موسی»

۱
۴۳۷۷
۴۳۷۸
۴۳۷۹
۴۳۸۰
۴۳۸۱
۵۵۵۴