گنجور

حاشیه‌ها

الیما در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

"روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست"
شاید منظور از روزه یک سو شد این باشد که مدت زمان شبانه روز یکسان شده باشد و در روز نوروز این اتفاق می افتد و مراد از عید، عید نوروز باشد.
" الله اعلم "

رسول حسین زاده در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:

با سلام؛ سخنان آقای حمید رضا گوهری در مورد به دنبا آمدن رستم و نامگذاری او کاملا درسته و ضمنا مصرع دوم بیت شماره 6 بدارو (با دارو، بوسیله دارو) درست هست نه داور.سپاس

تردید در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰:

فریاد کردم از رنج این دل
از آه و افغان دل را چه حاصل
این رنج و فریاد از دیده آید
گفتا شفیقی دیده فرو هل
بر لب بیاور جامی ز باده
تا راست گردد افکار باطل
آن را که گوید غرق گناهم
گو در ره ما پیداست ساحل
جامی به من داد از روز اول
هرگز ننوشد زین باده جاهل
جان را گره زد در قالب تن
تا بازگردد در خاک و در گل
کار صداقت در مشکل افتاد
تردید دارم در حل مشکل

سامان در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده:

بله بنظر منم پستان درسته. آخه مولاناهم دل داشته و تفسیر فرشید کاملا درسته

ریحانه در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:

همش درست بود

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه:

نا آشنا !
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر / کین سخن را در نیابد گوش خر

احمد رحمت بر در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۵:

معنی مصرع اول از بیت 49:
آقای سجّاد آیدِنلو در مقاله‌ای با عنوان: تصحیح نوآیینِ شاهنامه (بررسی ویرایشِ آقای فریدون جنیدی)، چنین نوشته است:
«دار و منبر بودن» در جایی (اینجا: دشت) کنایه از همراهیِ فراز و فرود، زندگی و مرگ و پیروزی و شکست است نه اینکه به واقع در آنجا «منبر» و «دار» باشد.

وحید در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶:

یک سوالی شدیدا ذهن منو مشغول کرده.
کلمه ی«خرقه پشمینه»به چه معناست؟
کلا منظور حافظ از این کلمه چی بوده؟

میر حیدر هاشمی در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۴۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » ناز ایله میسن:

روزی خدمت استاد مدرس اول (شیوا) بودم (می دانید که استاد مدرس برگرداننده ی دیوان حافظ و خیام و بابا طاهر و ... به ترکی و سهندیه و ... به فارسی می باشند) از ایشان خواستم این غزل استاد شهریار را به فارسی ترجمه کنند. بیت اول را فی البداهه اینگونه ترجمه کردند
همه از ناز که کردی تو بدانها در رنج
من از این رنجه که نازم ز تو کمتر شده است

جلال در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۹:

سلام
در بیت اول مصرع دوم "کف" اول اضافی بنظر میاد

جلال در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۲۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در بیماری فرزند و تاثر از درگذشت وی گوید:

سلام
بنظر حقیر "کنچه" یعنی "که آنچه "

نسیم در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷:

سلام دوستان حافظ این شعر رو برای همسرش سروده و منظور از مرا سروی است در خانه در حقیقت منظور همسر ایشونه.

حسن گائینی در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۲۴:

از شبنم عشق خاک آدم گل شد
بس فتنه و شور در جهان حاصل شد
سر نشتر عشق به رگ روح زدند
یک قطره فرو چکید و نامش دل شد

هومان در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در بیماری فرزند و تاثر از درگذشت وی گوید:

کنچه؟؟؟

محمد فارسی در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۰:

بنده شخصا هیچ گونه شکی ندارم،بی شک این رباعی نه میتواند از سروده هاس خیام باشد نه میتوان آن را به خیام منصوب کرد.
مفهوم آن به کلی از مقوله های مفهومی شعر خیام به دور است،خیام یک دادایسم بوده و این شعر در رد این نوع سبک و نوع اندیشه میباشد.

ظهیر در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:

افرادی که اطلاعات کافی ندارند، با قاطعیت نظر میدهند که فلانی بیت و بهمان کلمه اشتباه است
میخواستم عرض کنم مجبور نیستید در هر موردی و در هرجایی نظر بدهید.

نا آشنا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه:

بد بختی را میبینید
تمام دنیا به دنبال رفع مشکلات انسان و حتی حیوانات و طبیعت هستند . چه بسیار انسانهای وارسته که هستی خویش را درراه بهبود زندگی مادی و معنوی درماندگان و گرفتاران وقف کرده اند
انسانهایی که تمام وقت خود را برای یافتن یک آنتی بیوتک ، یک واکسن ، یک کشف کوچک یا یافتن راهی برای برون رفت از دربدری و رنج زندگی هم نوع صرف میکنند
ببینید پزشکان بدون مرز چگونه عمر خودشان را برای نجات گرفتاران
بدون چشمداشت اجرت فدامیکنند تا بیماری را نجات دهند
که ازین مثال ها فراوان است ، بی نهایت. حال ببینید ما کجا ایستاده ایم . دنبال گردی میم به ناکجا آباد رسیده ایم یکی چند قرن پیش شعری گفته که سراسر لفاظی ، خرافات ، مغلطه و سفسطه است
خیالبافی ست ، کاش کمی احساس دوستی و عشق به همنوع درآن بود ، کاش به جای تفاوت آحمد و احد تفاوت عشق و هوس را میسرود
حال نگاه کنید چه دنباله هایی بر این سروده میافزایند که از خود شعر منحرفتر است،
واقعاً که ماکجاییم درین بحر تفکر
ناآشنا

ابوطالب رحیمی در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او:

درود بر سعدی. جناب هاشمی، این احتمال رو هم بدید شاید حدیثی که شما نوشتید جعلی و گزافه! باشه.

جلال در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:

سلام
تبیین معنای جبر و اختیار از دیدگاه آیت‎الله جوادی آملیحضرت آیت‎الله جوادی آملی با اشاره به پرسشی درباره جبر و اختیار خاطرنشان کرد: در روایات ما آمده است که جبر محال است نه این‎که بد است، بلکه چیز محالی است مانند دو دوتا پنج‎تا و تفویض هم محال است و اختیار مسأله ضروری است، انسان مجبور است آزاد باشد، انسان هر کاری بخواهد بکند بدون اراده محال است، بخواهد غیبت کند یا ذکر بگوید بدون اراده محال است.وی گفت: ممکن نیست بشر کاری بکند بدون اراده، انسان سر دوراهی ایستاده است، وقتی سر دو راهی ایستاد انجام کار و ترک کار به او منسوب است، هنوز تصمیم نگرفته است که کاری را انجام دهد، در این جا سه قضیه است که انسان مختار است و به ضرورت هم مختار است و امکان انجام کار و ترک کار را هم دارد.نویسنده کتاب مفاتیح الحیات خاطرنشان کرد: انسان مضطر است که کاری را انجام دهد، یعنی مجبور است که اختیار داشته باشد، او این جا تکلیفی دارد و باید تکلیفش را انجام دهد، اگر دست به کاری زد و به هر کدام از دو طرف رفت تکلیف از بین می‎رود، این که انسان یک طرف را ترجیح دهد یعنی اختیار، او مجبور است که یکی از دو طرف را اختیار کند و تفویض هم نیست زیرا مجبور است کاری را انجام دهد.وی با اشاره به این‎که انسان از عمل خود مورد پرسش است، گفت: اگر معدنی بخواهد لعل گردد روی طبیعت کار می‎کند و الله این خاک را مضطر کرده که به این سمت برود و گیاهان با غریزه و حیوانات بر اساس میل و انسان با اراده خود کاری را انجام می‎دهد، این طبیعت، این غریزه، این میل و این اراده و اختیار انسان همه ضروری است.حضرت آیت‎الله جوادی آملی نشانه اختیار انسان آن است که انسان در جایی که فاعل است بدون اراده نمی‎تواند کاری انجام دهد، ابراز کرد: یک وقت انسان مورد فعل است، دست انسان را می‎گیرند و بیرون می‎برند، اینجا فرد فاعل نیست، بلکه مفعول است و مورد فعل است و چون فاعل نیست نه جبر است و نه اختیار و نه تفویض است.انسان مجبور است که مختار باشدوی گفت: یک وقت یک کسی را تهدید می‎کنند و می‎گویند برو بیرون، او اختیارا ترجیح می‎دهد برای حفظ جان از روی اراده بیرون برود، این اختیار است، اما اگر دست او را بگیرند و بیرون بکشند این جبر نیست، چون اصلا فاعل نیست که اختیار و جبر معنا داشته باشد، فرو رفتن آب در حلق روزه را باطل نمی‎کند، بلکه آن جا که انسان از روی اختیار آب بخورد روزه‎اش باطل می‎شود.مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: انسان در حال عادی مضطر است که اختیار داشته باشد، امام صادق(ع) فرمود جبر باطل است و تفویض هم باطل است و فاصله بین جبر و تفویض وسیع‎تر از آسمان و زمین است، گروه اندکی آن توحید افعالی را رعایت کردند که در هسته مرکزی بین جبر و تفویض قرار گرفتند.وی ابراز کرد: ما را مختار آفرید و هر کاری که باشد از کانال اختیار ما به الله می‎رسد، معنای طولانی بودن خدا این نیست که کار یک بعد است و فاعل قریب و فاعل بعیدش خداوند باشد، بلکه هر کاری که انسان انجام می‎دهد از این کانال سه ضلعی عبور می‎کند و به خداوند می‎رسد.حضرت آیت‎الله جوادی آملی با اشاره به آیه «مَا یُجَادِلُ فِی آیَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلَادِ ﴿4﴾» ادامه داد: قرآن جو نزول دارد که باید فضای نزول را در سه بخش محلی، ملی و بین‎المللی ملاحظه کرد، تفسیر قرآن بدون ملاحظه تاریخ آن روز ممکن نیست و همچنین برای تبیین معنای جدال در سوره غافر که چهار بار مطرح شده است باید فضای نزول سوره غافر را ملاحظه کرد.

کمال در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

باسلام،ووقت بخیراینجالازم میدانم که یک فال مربوط به این غزل بنویسم که فال اورده است :
شمابیش ازحدمتعارف صراحت
لهجه دارید،هرچندکه دروغ،،،،،،،،،
نمیگویید،امامطابق این ضرب،،،
المثل «جزراست نبایدگفت ،هر،
راست نشایدگفت » هرسخن ،،،
راستی راصلاح نیست برزبان ،،
آوردرازدارباشیدوبادیگران ،،،،،،
درنهایت لطف ومحبت برخورد
کنید.
پیروزوموءیدباشید.

۱
۴۳۳۰
۴۳۳۱
۴۳۳۲
۴۳۳۳
۴۳۳۴
۵۵۵۲