گنجور

حاشیه‌ها

روفیا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:

ایا کسی که دوستدار ایران زمین است و برای نگهداران اصالت ایرانی احترام فراوان قائل است خاطر عزیزان ایرانی را هر چند از ورای نقاب ناشناس مکدر می سازد ؟!

روفیا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:

ایا ما واقعا در مقامی هستیم که درشتی و تند خویی کسی را مورد عفو ملوکانه قرار دهیم ؟!
یا فقط می توانیم هنر کرده ان را یعنی دلایل ان را بفهمیم ؟!

روفیا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:

از حضور ارزشمند طرفین این گفتمان جالب پرسشی دارم :
ایا این که بگوییم " اگر من به جای فلان کس بودم فلان کار را می کردم " درست است ؟!
ما که هرگز به تمامی به جای او نبودیم !
بودیم ؟!
چگونه می توانیم بگوییم اگر به جای او بودیم چه می کردیم ؟!

محمد در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - در ستایش صفوه الدین بانوی شروان شاه:

با سلام. لطفا اشعار خاقانی را در صورت امکان اعراب گذاری کنید زیرا اشعار خاقانی را بدون اعراب گذاری نمیتوان صحیح خواند. با تشکر

روفیا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹:

تا نه هر بی خبری وصف جمالت گوید
سنگ تعظیم تو در راه بیان اندازم
کسانی مقلد هستند و به تقلید از این و ان در مدح زیبایی او مدیحه سرایی می کنند ولی به تحقیق جمالش را ندیده اند .
سعدی میگوید برای اینکه این بی خبران را از میدان به در کنم از بزرگی و جلال و شکوهت سنگی ساخته بر سر راه انان می اندازم .

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

سیاوش بابکان گرامی
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت ...

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

سلام
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
در تایید ترگمان شهریار 70 گرامی به زبان مولانا :
چون شدی از خود نهان زود گریز از جهان
روی تو واپس مکن جانب خود هان و هان

کورش ایرانی اصل در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:

بنام خداوند حیات بخش.
برگردان غزل فوق از دید این کمترین...
با اجازه ی اساتید...
*******
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

اونایی که میتونن انسانِ از خدا غافلی رو براحتی و تا ابد، با خدا آشنا کنن...
ایکاش میشد که یه اشاره ی کوچیک هم ، به امثال من بکنن، تا راه رسیدن به خدا رو بدون این همه پیچ و خم، طی کنیم.
----------------------------
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

ترجیح میدم که سوالاتم ( در رابطه با خدا ) بی پاسخ بمونند تا اینکه از خدا فروشانِ از خدا بیخبر بپرسم..
و منتظر میمونم تا خود خدا بالاخره از همون طریقی که فقط خودش سر در میاره، جواب سوالاتم رو بدستم برسونه..
-----------------------------------------------------------
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند

اگر خدا هیچ وقت خودش رو به هیچ کسی نشون نداد و یا نشون نمیده، تا رازش رو ازش بپرسیم...
در تعجبم که چرا هر کسی از ظن خودش و با اصرار، تعاریف و صفاتی رو به خدا نسبت میده.
----------------------------------------------------------------
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن به که کار خود به عنایت رها کنند

اگر دیدید از هر طریقت و مسلکی { مانند : محافظه کاری ( دقت نظر در ارادت) و پارسایی }، برای رسیدن به خداوند، نتیجه ی دلخواه رو بدست نیاوردید، و پیمودن این راه (پارسایی) بنظر، بی نتیجه شده،
بهتر اینه که برای حل مشکلِ تون در وصل، منتظر لطف بیکران خودِ خدا بمونید.
---------------------------------------------------------------------
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند

برای اینکه میزان خداشناسیت رو نسبت به حضرت حق، محک بزنی، سعی کن تا بیشتر دریابی...
چونکه بزرگان طریقت، نسبت به ساده تر نمودن راه برای کسانی که در ابراز ارادت به خدا، خالص تر هستند، بیشتر اشتیاق نشون میدند.
--------------------------------------------------
حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود
تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند

حالا که بدلیل اسرار پیچیده ی مقوله ی موجودیت خدا، دکان خدا فروشان پُر رونقه...
خیلی مشتاقم بدونم که اگه یه روز همه بفهمند که هر چی تا حالا شنیدن، حقیقت نداشته،.. اونوقت این مدعیانِ افسانه سرا، چه حرفی برای گفتن دارن...
-----------------------------------------------------------------
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار

صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند

و اگر این اتفاق ( رو شدن دست خدا فروشان ) رخ داد و دیدید که متعصبین مذهبی، ترفند جدیدی رو رو کردند..، اصلا تعجب نکنید...
چونکه همه ی عارفان بزرگ، به اشکال مختلف، این حقیقت رو بارها و بسادگی گوشزد کرده بودند.
----------------------------------------------------------------
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

آسوده باش که اگر گاهی برخی از انسانهای گمراه، گناهی رو مرتکب میشن، اما دور از انظار مردم و در خفا است، ...
صد بار قابل پذیرش تر از عبادت و عمل مردمیست که کارشونو رو در حضور همگان، به رخ میکشند و بزرگ جلوه میدن.
-----------------------------------------------------------------------
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
ترسم برادران غیورش قبا کنند

و اگر یه روز، نشونی ازآمدنِ کسی، که پاسخ سوالاتم پیش اونه رو برام بیارن...
نگرانم که مبادا همین مدعیان دروغین خداشناسی خونش رو بنام پاسداری از حریم کبریایی، قبلا ریخته باشن و من هرگز دستم بهش نرسه.
------------------------------------------------------------------
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند

ای کسی که جوابگوی همه ی سوالات منی... ایکاش میشد که فقط یکبار شخصا، از وادی مشتاقان عبور میکردی....
تا بلکه، همه ی اهالی اون وادی، از هر مسلکی، طریقت پیشین شونو رها کنند و مستقیم دست بدامن تو بشوند.
---------------------------------------------------------------
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
خیر نهان برای رضای خدا کنند

و اگر هم یه روز خواستی پاسخ پرسشهامو بهم بدی، در خفا و بدور از چشم تنگ نظران اینکارو بکن...
چونکه، در مقوله بخشش بی منت، بزرگان این رسم، معتقدند، کاری که برای رضای خداست، باید در خفا انجام بشه..
------------------------------------------------
حافظ دوام وصل میسر نمی‌شود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند

ای انسان بدان، اگه میخوای مرتب با خدا در ارتباط باشی، بایستی پیوسته تلاش کنی...
که مبادا انرژی منفی از خودت ساطع کنی، چون در اون صورت دیگه نباید توقع دریافت انرژی مثبت بالایی رو داشته باشه.
-------------------------------------
درود بر همه ی عاشقان ادب پارسی..

میر ذبیح الله تاتار در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱:

این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست
روزی رخش بینم وتسلیم وی کنم
این زمان دقیق زمان هست ملک الموت جهت قبض روح می آید آن زمان است که با تکلم این که من امردارم تا قبض روح شوی ،لسان الغیب در چهره ملک الموت نگاه نموده با سرودن این شعر جانش را تسلیم جانان می کند

محمد در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۸ - ناتوان:

سلام ایا این شعر قطعه است یا نه ؟ خواهشمندم جواب را در اسرع وقت اعلام کنید

م در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او:

یعنی در عالم علم؛ عالم تر از باب مدینة العلم وجود داشته؟

ferferi در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۷:

مخور به رنج به تنها بگو صلا که نشاید
.
مخور برنج به تنها بگو صلا که نشاید

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص:

پروین اعتصامی یا ایرج میرزا؟

محمدحسین در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۵:

سلام فکر میکنم شهر کجاران همان شهرستان بم امروزی می باشد

محمدحسین در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:

سلام
آقا مصطفی درپیشگاه بلند جناب حافظ لطفاً کمی با ادب باش....

روفیا در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:

جالب بود هانی گرامی
just در انگلیسی بیشتر به معنای همین تازگی ها است .
ایا می دانستید just همان جخ در زبان پارسی است که گویا حدود 50 سال پیش به کار می رفته ؟

امین در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۶:

چو کم خوردن طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید،سهل گیرد
وگر تن پرورست اندر فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد

نیما در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۳۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » نغمهٔ حسرت:

به نظر حقیر هم منظور شاعر دوران جوانی بوده نه عشق ربانی

حسین در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

آقای بابک ! :
باید گفت که تلاش شما برای غیر روحانی و معنوی جلوه دادن این شعر باطل است و معنی آن بیت آن نیست که شما فرمودید . البته « هر کسی از ظن خود شد یار من ... » شما می توانید احوالات خودتان را بر روی شعر سعدی سوار کنید .
تفسیر خانم مژده کاملا صحیح است .
در پناه حق .

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:

مزرعه ای را که فلک ( گذر زمان) سبز می کند محاسن اقایون هست، حافظ در نیمه عمر در اینه مویی سفید نو رسته ای را در ریش خود دید، و به یاد اعمال گذشته افتاد... اگر این روایت صحیح باشه نهایت هنرمندی در این شعر به کار رفته

۱
۴۳۳۱
۴۳۳۲
۴۳۳۳
۴۳۳۴
۴۳۳۵
۵۴۸۹