کاف دال در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۱:
دوست عزیز آقای علی،
معنی بیت 10 را میبایستی در حکمت «اشراق» که مولانا خود متعلق به آن بود جست.
حکمت اشراق را نظریه این بود که: «هستی غیر از نور چیزی نیست و هرچه در جهان است و بعد از این به وجود میآید نور است، لذا جهان جز اشراق نمیباشد. منتها بعضی از نورها رقیق است و برخی غلیظ و برخی از انوار ذرات پراکنده دارد و پارهای دیگر دارای ذرات متراکم است و همانگونه که نورهای قوی بر ضعیف میتابد نورهای ضعیف هم بسوی انوار قوی تابش دارد. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و به دیگران میتابد، همانگونه که نورهای دیگران به او میتابد. بمناسبت اینکه از انسان به دیگران نور تابیده میشود انسان فیاض است و میتواند به دیگران نور برساند و از نور سایرین روشن شود.»
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم
به قدم چو آفتابم به خرابهها بتابم
بگریزم از عمارت سخن خراب گویم
چو ز آفتاب زادم به خدا که کیقبادم
نه به شب طلوع سازم نه ز ماهتاب گویم
نادر.. در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹۵:
باده چو باد خیزان...
نادر.. در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴۳:
دلم از جا رود چو گویم او..
نادر.. در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۱:
بندهام آن جمال را
تا چه کنم کمال را..
احمد لماس در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در ستایش علاء الدین عطاملک جوینی صاحب دیوان:
در مورد بیت 25 توضیح اول صحیح است که هموطن عزیز فرمودند.
معن زائده از شجاعان و سرهنگان دستگاه خلافت عباسی در دوران زمامددری منصور دوانیقی بوده که شرح احوال میان او و خلیفه جابر عباسی را در تاریخ طبری نگاشته اند.
با شعر آشنا در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:
حکیم نظامی چنین نیز فرمود:
سیه را سرخ چون کرد آذرنگی؟ / چو بالایِ سیاهی نیست رنگی
مگر کز روزگار آموخت نیرنگ / که از مویِ سیاه ما بَرَد رنگ
جادوگر در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۷:
چه عجب اسم چاووشی نیاوردن !!! چه عجب مدح چاووشی کسی نکرد ،، اسپند دود کنید
علی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:
با سلام و عرض ادب و احترام و با آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون خدمت اساتید از تفاسیر و توضیحات همه عزیزان و حضرات به ویژه جناب شایق و مسعود جمالی کمال تشکر و قدردانی را به عمل می آورم.
فرشاد عربی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۸ - خاقانی این قصیده را در مرثیهٔ فرزند خویش امیر رشید الدین سروده و آن را ترنم المصائب گویند.:
رمز تعبیر ز آیات و سو بگشایید
در مصراع فوق، سور به معنای سوره ها صحیح است.
کعبه در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۴:
با توجه به مطلبی که در نشریه بخارا شماره 128 خواندم در بیت دوازدهم مسلمان صحیح نیست و کلمه درست سلیمان هست که معنی بیت را کامل تر می کند. اشاره به گم کردن انگشتر و آواره شدن سلیمان از پادشاهی
محمد در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۲:
این شعر را من این گونه شنیده بودم:
مردم از هر طرف فرارفتند.
روستازادگان باتدبیر به وزیری پادشا رفتند.
پادشازادگان بیتدبیر به گدایی به روستا رفتند.
مهدی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:
اگر گزه ز سر زلف بسته بگشایی
گزه= گره
گره صحیح است.
رامین در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:
در رباعیات خیام به پوچی دنیا و دم را غنیمت شمردن به وضوح اشاره شده است ونگاه کلی شاعر باعث میشود ما از دید خودمان در مورد اشعار او قضاوت نکنیم خیام میگوید
هست از پس پرده گفتگوی من وتو
چون پرده برافتد نه تومانی ونه من
فرشید نوربخش در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
اخیرا کتابی از سعید حمیدیان چاپ شده (سعدی در غزل) که سعدی را تماما عارف معرفی کرده است. به نظرم سعدی را با مولانا اشتباه گرفته یا با فخرالدین عراقی. چنان سعدی را مصادره به مطلوب کرده است که حالت تهوع به من دست داد، با این حال تمام کتاب را خواندم و زجر کشیدم.
با احترام به مقام علمی ایشان (اگر دارند) معتقدم ایشان نتوانسته اند هیچ ارتباطی با شعر سعدی برقرار کنند.
ما نمی توانیم به دلیل تمایلات معنوی خودمان غزل های سعدی را تفسیر به رای نماییم.
یاد آن شعر شاملو افتادم که گفته است:
خورشید را گذاشته با اتکا به ساعت شماته دار خویش
بیچاره خلق را متقاعد می کند که شب از نیمه نیز برنگذشته
طوفان خنده ها
سید جعفر در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:
عبد عاصی گوید:در مصرع طره را تاب نده تا ندهی بربادم بهتر بود که چنین میگفت؛طره را تاب نده تا نکنی بی تابم. به دو دلیل، اول که ندهی بربادم را برای زلف برباد دادن گفته پس بهتر است برای تاب طره اثر دیگیری بتراشد که بی تابی زیبا تر است
دوم، جناس بین تاب وبیتابی است.
فرشید نوربخش در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
در بیت آخر به تکرار خوش لحن 2 سین در مصرع اول و تقارن آن با تکرار 2 سین در مصرع دوم دقت فرمایید. به اینها به مراعات النظیر بالا و پست هم توجه نمایید.
این کار تنها از سعدی آخرالزمان بر می آید.
محمد در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۷:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
راه عشق یا بحر عشق فرقی نمیکنه منظور مهمه که جفتش میرسونه
نسرین در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۱۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:
با سلام، مصرع دوم بیت دوم فکر کنم به جای "حیرانیم" واژه ی "گردانیم" هست. ما چون صوریم کاندر او گردانیم.
رضا سامی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:
گردانندگانِ گرامیِ گنجور، نکته ای که در خصوصِ بیتِ نهم عرض می کنم - حدّاقل برای خودم - خیلی خیلی مهمّه. لطفاً از طریقِ ایمیل منو در جریانِ جوابِ حرفم قرار بدین.
از ده نسخه ای که این غزلو ثبت کردن، نه تاشون مصراعِ اوّلو به همین صورتی که اینجا اومده نوشتن. در صورتی که این جمله بندی با مصراعِ بعدیش از لحاظِ منطقِ مفهومی جور درنمیاد. وقتی که میگه به دنبالِ وصال نباش، منطقاً نباید بعدش بگه از او فقط او را تمنّا کن. چون (( او را خواستن )) خودش مفهومِ وصالو القا میکنه. مگر اینکه بعدش بگه: که حیف باشد از او غیر از این ( یعنی به غیر از این چیزی که تو مصراعِ قبلی گفتم ) تمنّایی.
یا اینکه بپذیریم ضبطِ نسخۀ دهم درست باشه: نعیمِ خلد چه باشد؟ رضای دوست طلب.
منتظرِ پاسختون هستم. پیشاپیش سپاسگزارم.
خسرو کاظمی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۲۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش: