شب وداع و غم هجر و درد تنهایی
دل شکسته و محزون کجا شکیبایی
سواد دیده ی من روشنی ز روی تو یافت
مرو مرو که ز چشمم برفت بینایی
چنان که عمر گرامی به کس نمی ماند
تو نیز عمر عزیزی از آن نمی پایی
حدیث قد تو نسبت به سرو ناید راست
و گر به سرو کنم نسبتش تو بالایی
دوای درد دل دردمند من لب توست
مفَّرَح است علاج مزاج سودایی
گره ز کار پریشان بسته بگشاید
اگر گزه ز سر زلف بسته بگشایی
به بوی زلف تو دل در پی صبا می رفت
بخنده گفت چه بر هرزه باد پیمایی
نگار کرده ام از خون خیال خانه چشم
مگر به خانه رنگین دمی فرود آیی
بیان حسن تو ابن حسام با گل گفت
که بلبلان به چمن واله اند و شیدایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و رنج ناشی از جدایی و تنهایی است. شاعر احساس ناتوانی و غم ناشی از دوری معشوق را بیان میکند و به زیبایی چهره و موهای او اشاره میکند. او میگوید که چشمش نور خود را از چهره محبوب میگیرد و هر لحظه دوری او برایش سخت است. شاعر به قدرت عشق و تأثیر لبهای معشوق در التیام درد دلش اشاره میکند و آرزو دارد که معشوق دوباره به او نزدیک شود. در پایان، شاعر به زیبایی معشوق و تأثیرات آن بر دیگران اشاره میکند و به وصف حال بلبلان واله در چمن میپردازد.
هوش مصنوعی: در شب وداع و غم جدایی، احساس تنهایی و دلشکستگی به شدت آزاردهنده است و در چنین حالتی صبر و تحمل بسیار سخت میشود.
هوش مصنوعی: چشمان من با نور روی تو روشن شد. نرو نرو که بر اثر از دست دادن تو، بیناییام را از دست میدهم.
هوش مصنوعی: عمر گرانبهای هیچکس برای همیشه باقی نمیماند، بنابراین تو نیز نباید انتظار داشته باشی که عمر عزیزت دائمی باشد.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و کمال قد و قامت معشوق اشاره دارد. میگوید که اگر بخواهم مقایسهای بین معشوق و درخت سرو انجام دهم، بعید است که بتوانم به درستی تواناییهای معشوق را بیان کنم. چرا که او به حدی زیبا و بلند است که هیچ چیزی نمیتواند به او برسد و همیشه در جایگاهی بالاتر از آنچه بتوان توصیف کرد قرار دارد.
هوش مصنوعی: پاسخ دلتنگیهایم نزد توست و لبخند تو آشتیدهنده دردهای وجودم است.
هوش مصنوعی: اگر مشکل و گرفتاری تو حل شود، این امکان وجود دارد که با باز کردن گیسوی خود، نیرویی تازه برایت ایجاد کند.
هوش مصنوعی: دل به یاد زلفهای تو در جستوجوی نسیم بود و با خنده میگفت: چه بر خوشی و بیخیالی در بادِ بیهدف؟
هوش مصنوعی: به زیبایی تصویرسازی کردهام با اشکهای خیالم، تا شاید تو به خانهام بیایی و دمی در آنجا بگذرانی.
هوش مصنوعی: حسن تو را ابن حسام با زبان گل توصیف کرد و گفت که بلبلان در باغ به عشق و شیدایی مشغولند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرفتمت که رسیدی بدانچه میطلبی
گرفتمت که شدی آنچنان که میبایی
نه هر چه یافت کمال از پیش بود نقصان
نه هر چه داد، ستد باز چرخ مینایی؟!
بزلف مشکی، جانا، بچهره دیبایی
چو تو نباشد، دانم، کسی بزیبایی
مرا تو گویی: در هجر من شکیبا شو
کرا بود ز چنین صورتی شکیبایی ؟
زبان ببندی و هر ساعت از حدیث مرا
[...]
بر من آمد دوش آن در چشم بینائی
ز بهر جستن تدبیر رای فردائی
هرآنچه داشت بدل راز پیش من بگشاد
بلی چنین سزد از یکدلی و یکتائی
چه گفت گفت بخواهم شدن ز تو یکچند
[...]
کریم بار خدایا به ما توبه شائی
غریب نیست اگر بر همه ببخشائی
اسیر و عاجز و بیچاره و گنهکاریم
نهاده گوش به امر تو تا چه فرمائی
به درگه تو چه خیزد ز ما و طاعت ما
[...]
بزرگوارا در انتظار بخشش تو
نمانده است مرا طاقت شکیبائی
سه چیز رسم بود شاعران طامع را
نخست مدح و دوم قطعه تقاضائی
اگر بداد سوم شکرا اگر نداد هجا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.