گنجور

حاشیه‌ها

داریوش در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۲:

مریخ را در ادبیات به عنوان خونریز فلک، نحس اکبر، و نماد دوری دانسته‌اند. که در مقابل مشتری که سعد اکبر است ( نماد خوشبختی) قرار میگیرد.
جالب اینستکه سیارهٔ سرخ رنگ سامانهٔ خورشیدی است و در شب این رنگ سرخ قابل رویت است.
تشبیه فوق العاده زیبای حضرت مولانا که میگوید:
مریخیم و جز خون نبود
در طالع من در اختر من

دیگر مپرس از من نشان در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود
:(

مسعود در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن
به نظر من نیز {صواب} در هر دو مصرع به معنای کار خوب و درست است.

ناصر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۱ - هرچه باداباد:

زینب بانو
خوشم آمد ، آفرین
با پُتک کوبیدی
زنده باشی

چندمین محسن در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

ببخشید یک لحظه حواسم پرت شد ، و صرفا پینوشتی است در تایید سخن حکیمانه ی رضا[محل جلوه گری شماره تلفن همراه نامبرده]

چندمین محسن در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

ناصر جان
احتمالا شما با حاشیه ی حقیر همانگونه برخورد کرده اید که حقیر با حاشیه های طولانی و آموزنده ی اینجا برخورد میکنم.بدین سان که جمله ی اول را خوانده و سپس با دیدن طومار گونه بودن حاشیه ی مزبور ، در طرفه العینی نگاه خود را به حاشیه ی بعدی میدوزم.که البته این کار نیز خود به صبر و تمرکز بسیار نیاز دارد ، هر چه باشد بحث ، بحث دوختن است . لکن خبر خوش این است که حاشیه ی حقیر(تا 3 نشه...) خالی از هرگونه ارزش مادی و معنوی بوده و صرفا پیگرد قانونی دارد

rz در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۱۶:

علیا
مرد تا سخن نگفته باشد عیب هنرش نهفته باشد
هنر آقای کیخا واژه شناسی و درد زبان فارسی یا به قول خودش پارسی
هنر شما هم معذرت میخوام پاچه ی دیگرانو گرفتن
و درد نداشتن چیزی برای عرضه

رهگذر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۲۷ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۶:

خیلی ساده و راحت خیام با بترستان و مریدان آتشکده های دوران خود اتمام حجت کرده ....

رهگذر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۶:

خیام تلاش خود را برای باور رساندن دیگران به حقایق هستی جنان سخت و غیر ممکن بیان میکند به خشت زدن به روی دریا ها مثال میزند چرا که بت پرستان و آتشکده ها راحت تر باور های خرافی خود را به دیگران القا میکردند...در این کشو واکش و بحث و جنگ درونی که خیام یا با خود داشته یا در هر صورت رنجش خاطری این قضیه برایش بوده ....خودش را از دید بت پرستان و مریدان آتشکده ها ...دوزخی انگار میکند و به آنها وعده و شرطی میکند که عاقبت معلوم خواهد شد راه که درست است ..چکسی دوزخی خواهد شد چه کسی بهشتی ....و باز هم چیستانی دیگر برای اهل حقیقت و طریقت اینگونه مطرح کرده که به شدت در تفکر فرو روند که تمام تلاش خیام یکسره القای فرهنگ و دیدگاه خود به هستی و خلقت بوده است ...از این رباعی اینگونه بر میآید که سخنان خیام را در زمان خودش بندرت کسی درک میکرده که اینجور برآشفته کلمات را کنار هم چیده ....البته کمتر احساس رنجش و عصبانیت را در اشعار خیام میتوان دید

رهگذر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۵:

جقدر زیبا خیام وادار میکند که آدم به خودشناسی بپردازد که پی بردن به اسرار خلقت از خودشناسی حادث خواهد شد . خیام بزرگ ترین فرصت را برای بشر برای متعالی شدن در این میبیند که خالق او را در این قالب در زمین قرار داده است و این غنیمت عمر را بسیار گرانبها میشمارد ...بشریت همه خوب میدانند خوبی هایشان چیست و بدیهایشان ...خیام چنان با ظرافت سعی کرده باعث شود هر اهل تفکری دیوار انکارش راجع به حقایق هستی و خلقت بشکند و با خود صادق شود که شاید این هنر را نادر کسانی تجربه کرده یا کنند...انگار خیام چنان خودش را از هر نارسایی که باعث شود پیامهای خالق را دریافت کند هر روز و هر لحظه سعی میکرده پاک کند دقیقا مانند یک گیرنده قوی عمل میکرده ...از شعرهای خیام چنان برمیآید که رنج بسیاری را تحمل میکرده و یکسره تلاش میکرده خودش به خودش امید بدهد و یک لحظه مغز بدون سوال نبوده....

سیده زینب در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۱۹ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۱ - هرچه باداباد:

هم شعر خانم پروین اعتصامی زیباست و هم این شعر آقای قیصرامین پور که توی حاشیه ها نوشته شده.فوق العادن دوتا

فرامرز امامی در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳۴:

ضمن احترام به نظریات عزیزان حقیر بر این باورم ، فارغ اختلافات نظری، بصری و... منبع یکی است و همه متکلمین و عرفا و شعرا و ... جرعه نوش درگاه سلطان هستند البته که به فراخور ظرفیت وجودیشان اما جناب مولانا چیز دیگریست و بی بدیل ، بقول آن بزرگ ؛

مثنوی معنوی مولوی
هست قرآن در زبان پهلوی
من نمی گویم که آن عالیجناب
هست پیغمبر ولی دارد کتاب

علی در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

این شعر منظور کشتن نفس است. انسان باید نفس خود را بکشد تا تازه زنده و رها شود و از اسارت درآید

رهگذر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۴:

آنقدر زیبا خیام در این رباعی به همگان گوشزد میکند که اگر در این دنیا به باور بهشت نرسی و خودت را باور نکنی که همین الآن هم در بهشت زندگی میکنی و سبک زندگی تو در هم ابعاد وجودیت مانند زمانی نیست که در بهشت خواهی بود هرگز بهشت موعود را نیز تجربه نخواهی کرد ...
اینجا که تو در گمان آنی آن هست
آنجا که تو مانده گمانی این هست
در ذهن نکو خاک و گلی پیدا نیست
گر کوزه گری زمین به آن تعداد است
م - ع

رهگذر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۱۳ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۱۶:

خیام بزرگترین طراح چیستان فرهنگ و ادب فارسی است و طریق اشعار فلسفی ترین چیسانهای تاریخ بشریت را طرح کرده است که نادرند کسانی که تاکنون جواب چیستانهای او را از لابلای اشعارش پیدا کرده اند

داریوش در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۳۳ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲:

ظاهرا تفاوت خیلی کمی با این شعر خاقانی دارد:
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲/
نگارینا به صحرا رو که صحرا حله می‌پوشد
ز شادی ارغوان با گل شراب وصل می‌نوشد
به گل بلبل همی گوید که نرگس می‌کند شوخی
مگر نرگس نمی‌داند که خون لاله می‌جوشد
چه پندم می‌دهد سوسن که گرد عشق کمتر گرد
مگر سوسن نمی‌داند که عاشق پند ننیوشد
نثار باغ را گردون به دامن در همی پیچد
گل اندر لکهٔ زمرد ز حجله رخ همی پوشد
مرو زنهار در بستان که گر خاری به نادانی
سرانگشت تو بخراشد دلم در سینه بخروشد
نگارا گر چنین زیبا میان باغ بخرامی
کلاهت لاله برگیرد قبایت سرو درپوشد
وگر باد صبا در باغ بوی زلف تو یابد
به دل مهرت خرد حالی به صد جان باز نفروشد
خصومت خیزد و آزار و آنگه مردمان گویند
که آن بی‌عقل را بینید چون با باد می‌کوشد
اهل قلم نظر دهند

رهگذر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۲۴ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۲:

از اشعار خیام بخوبی مشخص است که بسیار در سخنوری هوشمند بوده و فرهنگ تربیتی خاص خودش را داشته که هرگز اعتقاد نداشته از نصیحت و ارشاد میتوان تربیت کرد و به دیگران آموخت . او دقیقا از نادانی مردم اطراف خود پیداست که رنج میبرده از اینکه خودشان را چنان مشغول دنیا کرده اند که گویی وقت نیست و اگر غافل شوند دیگران بقیه مادیات و چیزهای دنیای فانی را برای خود جمع حواهند کرد او در این رباعی سعی کرده به دیوار بگوید که در بشنود ...خودش را در جایگاه مردم نادان اسیر دنیا قرار داده و به خودش اشاره کرده که جماعت رفتار خود را انکار نکنند و بیشتر با خود و دنیا لجبازیی کنند و سعی نکنند این اشعار را حفظ نکنند و برای هم نخوانند ...دقیقا وقتی میگوید جز حیرتم از حیات چیزی نفزود دقیقا اشاره دارد که اگر قرار بود ما برای مال اندوزی و جمع آوری چیزهای این دنیای فانی این جا باشیم آنها را با تولدمان همزمان به ما میداد تا برایش اینقدر خودمان را به زحمت نیاندازیم ...وگرنه حیرت ما را از ناباوریهای هستی یکسره تا آخر عمر بیشتر نمیکرد ....آنچه را که هر روز بیشتر و بیشتر میشود در ما حیرت از حیات است پس تمام راز خلقت را باید از رمزگشایی این مصرع کشف کنید ....خیام راحت به دس نیاورد حکمت را و راحت هم عرضه نکرده و تمام رباعیات او چیستانهایی ستند که رموز و حکمت هایی را که او درک کرده در خود نهفته دارند ....تنها تاسف من این است که از سر بی تجربه گی این چیستانهای خیام که بصورت اشعار گفته است ...خیلی ساده بصورت شعر و معنی لفظی کلمات خوانده و معنی و تفسیر میشوند ...بسیار کودکانه و ابتدایی

رهگذر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱:

شاید به جرات بتوان گفت هیچ شاعری به این حد اهل تفکر نبوده است . و از این بابت رباعیات ایشان از بار فلسفی بالایی برخوردار است . خیام تمام تلاش خود را در اشعارش بکار بسته تا خواننده و شنوده را در یک تفکر عمیق فلسفی فرو ببرد .خیام همیشه تاکید بر این داشته که هیچ کس هیچ نمیداند و هر کسی به فهمی در حد تفکرات خود میرسد و خود را سرگرم دارد تا عمر را سپری کند . خیام در این رباعی هنر را فقط از جانب خالق مجسم کرده است و هنرمند بودن را یکی از اهداف خلق آدم شناسانده است .و تلاش کرده به دیگران بفهماند هر چه است در هدف خلق آدم از هنر جلوه گر خواهد شد که آدمیزاد هنوز آن هنر اصلی را که برایش خلق شده کشف نکرده است که این هنرهای کشف شده هنوز فقط مقدمه هایی بیش نیستند . که هنر اصلی که همان هدف خلقت آدم است هنر جان دادن است به خاک بی جان که ین همه طرح و نقش و وووو از آن میزنند اما هیچکدام زنده نمیشوند و روح نمیگیرند ....خیام در این رباعی چنان عجز خود را در برابر خالق نمایان میکند که عنوان میکند ما هنوز عاجزیم در کشف هنر جان دادن و روح بخشیدن که این همان هدفی است هنرش را آدم باید پیدا کند....

ناصر در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

محسن جان چندم
{محسن.2 نوشته:
کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن
صواب مانای درست و راست است
باده پرستی برای حافظ باده نوشی ست ، دوست دارد مِی نوش کند، کار درست برایش همین است ، می خواهد به میخانه برود و کار درست ”صواب“ انجام دهد.
ربطی به ثواب آخرت ندارد.}
عزیزم ، حافظ که شراب نمی خورد تا ثوابی ببرد ، می گوید کار درست {صواب}باده نوشیدن است، پس کار درست را انجام بده

نیما در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳:

جناب کیخا
گذرگاه انسان درستکار و اخلاقی طریقِ عرفان و تصوف است حال این طی طریق خواه آگاهانه و خواه ناخوداگاهانه باشد!
شاید بانو اعتصامی خویش را عارفه یا صوفی نخوانده، ولیکن اغلب مضامین در اشعار ایشان دربردارنده و حامل اموزه های عرفانیست!
بنظر بنده جناب فیروز فر بیراه نفرموده اند

۱
۲۵۰۳
۲۵۰۴
۲۵۰۵
۲۵۰۶
۲۵۰۷
۵۵۱۲