گنجور

حاشیه‌ها

کوروش در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۵۹ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۸ - حکایت مات کردن دلقک سید شاه ترمد را:

سپاسگزارم

مصرع دوم چجوری خونده میشه ؟

تا شود خویشِ خوش ؟

یا خویشش خوش ؟

کوروش در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۸ - حکایت مات کردن دلقک سید شاه ترمد را:

نه یکی کحال کو را غم خورد

نیش عقلی که به کحلی پی برد

 

یعنی چه ؟

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:

نه در کفر می‌آید و نی در ایمان

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:

پسِ پرده ،  پندار می‌سوزم اکنون

سوره صادقی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور:

هنوزش گرد گل نارسته شمشاد ز ...

ریشش در نیامده و هنوز دل به دلبری نداده !!

جالبه که در آن زمان اینها برای یک معشوق مرد ارزش دلبرانه بوده :)

منیب احمدی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۵۷ در پاسخ به کاف دال دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

سلام ببخشید بزرگوار این شعر از کی هست ؟  

«مولوی هرگز نشد مولای روم 

تا غلام شمس تبریزی نشد .»

سوره صادقی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۱۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور:

بر و بازو چو بلورین حصاری سر ...

به نظر می‌رسد برای آنکه وزن درست در بیاید، مصرع اول بلورین را باید بولورین خواند.

سوره صادقی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۲ در پاسخ به فرهود دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم:

نسیمی خوش‌تر از باد بهشتی ...

خیلی ممنون. معنیش حالا خیلی واضح‌تر و منطقی‌تر شد.

HRezaa در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۵۱ در پاسخ به حامد کهن دل دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۲ - کشتن وزیر خویشتن را در خلوت:

درود بر شما

 

سپاس

صمد ناظم زاده در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۵:

واقعا زیباست 

 

حدیثی هست منتسب به امام علی علیه السلام که می فرماید در شنیدن چیزی هست که در دانستن نیست

 

وقتی بیت ما قبل آخر را شنیدم متوجه بی ارزشی دنیا شدم و اینکه بعضی وقتا بیهوده خودمان را عذاب می دهیم 

رضا از کرمان در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:

دلخسته گرامی درود بر شما 

خیلی جالبه که این معنی رویش مو و بریدن عاشق از معشوق  را من  هم در آثار شعرا به کرات دیده.ام واین  نشان از عشق ایشان به پسران نو رسته دارد و انگار قبح این عمل در گذشته ناچیز مینموده متاسفانه  ، کتاب شاهد بازی در ادبیات  فارسی اثر دکتر سیروس شمیسا  به تبیین این موضوع بخوبی پرداخته ولیکن در تصوف جمال پرستی را راهی به عشقورزی به خداوند میدانسته‌اند وعشقبازی با پسران جوان را راهی برای دستیابی به جمال  حقیقی می پنداشتند  ودست آویز ایشان این بود که میگفتند الله  جمیل ویحب الجمال  این پدیده زشت ریشه در هجوم اقوام ترک مثل سلجوقیان ومغولان به این مرز وبوم دارد  ودر خانقاه بعضی از صوفیان ومراکز پرورش طلاب علوم دینی رسوخ کرده  وهنوز هم وجود دارد .

در هر صورت تکرار مکررات بود واطاله کلام  از حسن توجه  وشکست نفسی حضرتعالی  ممنون و شرمنده‌ام  شاد باشی عزیز

فرهود در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۳۹ در پاسخ به سوره صادقی دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم:

نسیمی خوش‌تر از باد بهشتی ...

برای دریافتن معنی مصرع دوم به معنی حرف «به» توجه کنید؛

به صندوق عنبر به خروار مشک (نظامی)

حرف «به» مثل این مصرعی است که آوردم.

مصرع دوم یعنی دریا دریا دُر در آن صحرا بود و کشتی‌کشتی گُل.

کسی که حرکت زیر بر کلمه «گل» گذاشته، اشتباه کرده‌است.

و منظور از دُر به‌نظر من باران یا آب زلال مثل جویبار یا چشمه است.

 

مهدی رجبعلی پور در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:

آقا رضای ساقی (یا علی ساقی) منهم همیشه اول به سراغ تفسیر شما میام و عاشق آنها هستم. اما در این یک مورد، هم آواز با محمدشصت و شیش و آرش، مخالف تفسیرتان هستم. اگر واقعیت را بخواهی، من ساعت سه و نیم صبح از خواب بیدار شدم و در جستجوی راهی به سوی خدا شدم که بر دل من بگذراند چگونه او را عبادت کنم. به روح حافظ متوسل شدم و فال گرفتم و با خدای خودم التماس کردم که هیچی نمی‌خواهم مگر نشان دادن راه نزدیک شدن به خدا. و این فال آمد که من فکر می‌کنم چیزی نیست مگر راز و نیاز حافظ با خدا.

یگلن در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۴۶ در پاسخ به میترا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۳ - داستان مشغول شدن عاشقی به عشق‌نامه خواندن و مطالعه کردن عشق‌نامه در حضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم:

مولانا جلال الدین بنده خدا این‌همه زحمت کشیده این شعر به این قشنگی و پر معنایی گفته ما می‌خونیم و نامه ها رو باز میکنیم و از روش می‌خونیم که ای مولانا چقدر تو خوبی منظورت این بوده اون بوده، یک عده خیلی زیادی هم که دنبال مذهب و فقه و کلام و داستان های دیگه هستند، عزیز مولوی خیلی راحت صاف و ساده داره میگه عاشق باش بریز دور بقیه بازی ها رو، اون مثال صوفی رو هم دو سه بار زد که بگه صوفی نباش، البته بحث صوفی بلنده و بستگی به جاش داره اما اینجا، میگه صوفی این چیزا رو میدونه ها اما بازم دلش خوشه به اینکه ابن الوقت هستم و من شعرای مولانا رو فهمیدم و من از توی قرآن احکام در میارم و امثالهم... اصل آموزش و مبارزه مولانا همینه که بفهمونه ایدئولوگ نباش عزیز من عاشق باش سعدی هم میگه گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل. میخواد یادت بده که چشماتو باز کنی گوشهاتو تیز کنی ببینی گوش بدی دور و بر خودتو تماشا کنی به آدم‌ها نگاه کنی خدمت کنی محبت کنی، در مورد طلب هم ربطش اینه که این کارها رو کسی میکنه که عاشق یه چیزی یه کسی یه جای دیگه ست و از شور و خوشحالی این حالت عشقش خودشم خوبه و کارهای خوب میکنه نه بر اساس قواعد، سنت ها و علوم و بحث ها رو رد نکرده اینجا داره درباه عشق حرف می‌زنه 

وحید نجف آبادی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۷:

درود، در جواب این بیت هرجا که هستی حاضری

در اینجا "هستی" به درستی اومده و عاشق و معشوق یکی خطاب شده اند

و به مثابه این بیت بسیار اومده که میگه

(ای هرچه بیاندیشی در خاطر تو آید)

اینجا استعاره یگانگی عاشق و معشوق مدنظر بوده

علیرضا یحیایی در ‫۱۹ روز قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۴۹ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۵ - عصا بیار که وقت عصا و انبان بود:

بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل

این غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل

وحید ذوالقدری در ‫۱۹ روز قبل، پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:

قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند

قبایِ اطلس آن کس که از هنر عاریست

به به 

به به 

 

HRezaa در ‫۱۹ روز قبل، پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۴۱ در پاسخ به کتایون فرهادی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۶ - دفع گفتن وزیر مریدان را:

سپاس فراوان

HRezaa در ‫۱۹ روز قبل، پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۷ در پاسخ به خرم روزگار دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۶ - دفع گفتن وزیر مریدان را:

درود بر شما همزبان گرامی

 

درست است که در بحرالمیت به دلیل نمک زیاد کسی غرق نمیشود، ولی راه رفتن روی آب و غرق نشدن در آب دو مقوله متفاوت هستند

و هیییچ شباهتی به هم ندارند

 

لاله نیکوسرشت در ‫۲۰ روز قبل، پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸:

 با توجه به نکات ویراستاری که در متون ادبی و اشعار باید در نظر گرفته شود: پیشنهاد می‌کنم واژه‌های قدم‌گاه، دل‌شدگان و صبح‌گهی.  با نیم‌فاصله نوشته شود. 

۱
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۵۵۳۵