گنجور

حاشیه‌ها

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۱:

تو هر خیال که کشف حجاب پنداری
بیفکنش که تو را خود همان حجاب کند

منظور بران است که شما هر خیال یا تفکر یا وهمی داشتی باشی که فکر میکنید با اون پرده بین شما و خالق رو کنار زده و به خداشناسی رسیده اید ...اشتباه است. اون اندیشه یا خیال رو به زمین بنداز که همون اندیشه باعث حجاب و پرده ایی میان تو و خالق میشه...

محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۲ - بقیهٔ حکایت نابینا و مصحف:

بیت ششم مصرع نخست اشتباه چاپی دارد
اصبعت ؟ اثبات باید نوشته شود.

بینام در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰:

به نظرم من قبله مشتاقان منظور قبله اصلی( خالق) یا خدا هست که هیچوقت نمیشود خدا و راه خدا را ویران یا تحریف کرد

تنها خراسانی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

«الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیرَ اللَّه
تصحیح می کنم.
بیت یا دو بیت هر غزل را "بیت الغزل"نامند.

مسعودهوشمندی حاجی آبادغوری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

[3/8،‏ 3:40] ‏‪+98 917 337 8577‬‏: درودها
هر شاعری یا شعری در ظاهر قالبی وفرمی دارد ( درلفظ)
اما در باطن سراینده است که که مخاطب را با فضای درون خودش به چالش می کشد وهمراه می طلبد
خلاقیت شعری وادبی نوعی درون زایشی است که هرجا حسی یا حادثه ای رخ می دهد شاعر باز تاباندن احساسی خودرا به نام شعر در قالب چینش واژها می سراید
حضرت حافط در به کار بردن کلمات یا وازهای مشابه وهمسان اما با معنی های متفاوت وگاها متضاد استاد وخبره بوده
باده پیما یعنی همان کسی که الان همه امکانات را دارد ودر نعمت است بی نیاز (اغنیا)
با د پیما همان بی چیزی
وفقر است که همانند باد مفت وبی مقدار است(فقیر)
فقیر نه فقط فقر مالی وو
برای مثال در بیتی
هنگام تنگ دستی در عیش کوش ومستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

مسعودهوشمندی حاجی آبادغوری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

دوستی نظر حقیر دررغزل چهارم خوانده بودند و یادداشتی در بکی از گروهها برایم گذاشتنددکه ناچار از قلم زدن بیشتر پیرامون موضوع شدم و درخصوصی هم پیامی برای من فرستادند کهوهردودرا ذیل مطلبم منعکس خواهم کرد

مسعودهوشمندی حاجی آبادغوری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۵۹ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷:

باسلام
اگر بر دویدن رابا بردمیدن مقایسه کنیم از لحاظ دستوری و منطق ادبی بردمیدن صحیح است زیرا گفتگوی چنار با کدو زمانی بوده که کدو به بالای جنار رسیده و راس و صورت همدیگر در مواجهه باهم قرار گرفته و نتیجه تلاش کدو حاصل شده است.
بنابراین برای چنار که ازقبل سردرآسمان داشته رشد کدو و رسیدن نقطه انتهای کدو با بردمیدن وآغاز گفتگو ممکن شده است و این دمیدن چه ازباب نفس باشد که دم وبازدم است یعنی کدو دردهنگام بالا رفتن از تنه درخت به آن نیاز دارد و چه در زمان رسیدن به تاج درخت که پایان تلاش و آغاز گفتگو باشد با معنای شعر بیشتر هماهنگ است تا بردویدن که واژه نامانوسی نیست ولی دارای مشکل دستوری است مثلا درصرف آن میگوییم بردویدم بردویدی بردوید بردویدیم بر دویدید بردویدند و معنایی برای همه افعال مصروفه ندارد

تنها خراسانی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم
دیوان حافظ را می توان تفسیر قرآن دانست نه ترجمه ان.
چشم حافظ زیر بام قصر ان حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الا نهار داشت

تنها خراسانی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

حافظ گوهر معرفت و عرفان
«شعر حافظ "همه"بیت الغزل "معرفت است»
بین یا دو بیت هر غزل را "بیت الغزل" گویند اما شعر حافظ به گفته خود ایشان همه بیت الغزل آنهم از نوع معرفت می باشد وچه بسیار نیکوست!
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
تا دراین پرده جز اندیشه او نگذارم
ابن بابویه«صدوق» در جامع اخبار از امام صادق نقل می کند.القلب حرم الله فعلا اسکن فی حرم الله غیر الله.دل حرم خدای است و در حرم خدا بجز خدا راه مده.
منظور دل ان عضو صنوبری شکل که کارش پمپاژ خون است، نمی باشد.بلکه قوه ادراکه را دل نامند.(می توان برای فهم بیشتر به کتاب «دل هم برای خود دلایلی دارد»استاد معزز بهاالدین خرمشاهی مراجعه نمود.)
گوهر معرفت آموز که با خود ببری
که نصیب دگران است نصاب زر و سیم
علامه طباطبایی رضوان الله علیه معتقد است گفتار حافظ طبق حال است.
باری !باید طبق حالات سلوکی تنظیم گردد.کسی می تواند شعر حافظ را درک کند که به حالات و درجات لسان الغیب رسیده باشد.
من حقیر چه بگویم!
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بر ی و زحمت ما می داری
نجم الدین حسن زاده آملی رضوان الله علیه در خصوص تفسیر شعر حافظ می فرماید.هرگاه یک دوره تفسیر قران ، شرح اشارات این سینا و اسفار مولی صدرا را مطالعه کردید و چیزی فهمیدید ان وقت می توانید بفهمید حافظ چه می گوید و شعر او را تفسیر کنید.
آری، چه زیبا دکتر سروش حافظ را شقایقی دانسته که با داغ زاده شده!

هدائی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸۷:

بنده در این 40 سال عمرم،غرق در مهندسی و ریاضی و فرمول ها بوده ام و بتازگی دنیای آرام بخش و تعالی بخش و شیرین ادبیات را درک کرده ام.حیف که دیر آگاه شدم.اما الحمدلله شما عزیزان با نوشتن شرح ها،خیلی به بنده ی نو آموز کمک می‌کنید،دست شما را می بوسم.از استاد حداد عادل و الهی قمشه ای هم کمال تشکر را دارم.

مسعودهوشمندی حاجی آبادغوری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

ادیبان صاحب قلم درودتان باد
نمیدانم چرا یکباره باخواندن این غزل جرقه ای در ذهنم زده شد
که شعر شهریار در این مصرع که متیم دا بیر آدیم گلسین دیلوزه
وشعر شفیعی کدکنی که میسراید

درود و آفرین بر دوستان صاحب نظر
نمیدانم چرا این غزل مرا بیاد شعری از اشعار سفیعی کدکنی انداخت آن شعر معروفش که مبسراید

به کجا چنین شتابان،"
گون از نسیم پرسید.
" دل من گفته زین جا ،
هوس سفر نداری ،
ز غبار این بیابان ؟ "
"همه آرزویم اما،
چه کنم که بسته پایم"
"به کجا چنین شتابان؟ "
"به هر آن کجا که باشد،
به جز این سرا ، سرایم ."
"سفرت به خیر اما ،
چو از این کویر وحشت ،
به سلامتی گذشتی ،
به شکوفه ها به باران ،
برسان سلام ما را."
هردو را ملهم از این شعر دانستم؟
اصلا انگار صبا و نسبم صبا و نشستن با حبیب و بیاد آوردن محبان باده پیما در هردو سه شعر یک پیام مشترک دارد وتمناها از یک جنسند
آنجا که حافظ مبسراید
چو با حبیب نشینی و باده پیمایی
به یاد دار محبان بادپیما را
در "محبان باد پیما‌ "غور کنید ودر بیت فوق دریابیم که حافظ را در این بیت چه مقصود است؟
و بیاد آوردن این قوم به وقت همتشینی با حبیب چرا تمنا شده است و اصلا چرا به شکوفه وباران از نسبم سلام‌ رساندن تمنا شده است نظیرش را در شعر ترکی استاد شهریار هم داریم
تمنا میکند از دختران که نام من هم بیادتان می آید وبرزبانتان جاری میشود
خلاصه از این باد پیمایی میتوان گفت مجردی میتوان گفت دورانی که دوستان با همدیگر دراوقات فراِغت باهم بوده اند و رنج وبدبختی و همدیگر داشتن را تمرین کرده اند
البته شاید بادپیمایی به دورانی از عمر جوان گفته شود که در معطلی گذشته است حال حافظ میگوید
وقتی با دوست سرخوش عیش و مستی هستی دوستان را بیا بیار و بقول عوام یک پیک یا پیاله هم به یاد دوستان غایب از نظر بزنید که روزگاری با شما گذراندند

مهدی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

حـافظ طریـق بـنـدگی شـاه پـیـشـه کن
وانگاه در طریق چـو مـردان راه بـاش

مهدی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

با سلام و ادب
حضرت حافظ ارادت قلبی نسبت به حضرات معصومین علی الخصوص مولای فقیران دارند البته جای شک و شبهه نیست که حضراتی مثل عطار مثل ابوسعیدابوالخیر مثل مولانا خود رو وامدار علی علیه السلام می دانند و بسیار ار ایشون استعانت طلبیدن همونطور که حافظ حافظ قرانییست که علی علیه السلام ناطقش بود
شمع جمع آفرینش شاه مردان است و بس
گر تویی از جان غلام شاه مردان غم مخور

nabavar در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:

گرامی ریحانه
از هجر تو در چشمم خورشید شود سفته
از بس که مرا الماس اندر بصر افشاند
قطرات اشک را به الماس تشبیه کرده
می گوید: از گریه فراوان ، گویی که خورشید به چشمم تیر می اندازد { منظورش اینکه : انگار به چشمه ی خورشید نگاه می کنم و اشک از دیده روان می شود}

nabavar در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۴:

گرامی تارا
گر سقف سپهر گردد آیینهٔ چین
ور تختهٔ فولاد شود روی زمین
منظورش این است که : اگر آسمان که باعث برکت است {نور خورشید ، باران و ستارگان ،،،،} چون فولاد آبدیده شود ، یعنی برکتی نداشته باشد ، و زمین نیز ، که مادر رزق و روزیست چون ورقه ی فولاد دیگر بارور نباشد ،
از روزی تو کم نشود دان به یقین

نجمه برناس در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶:

بیت دوم : بری : پاک / چرخ برین ؛ استعاره از روزگار / بری در مصرع دوم صفت است که موصوفش حذف شده و منظور شخص بی گناه
نشاید ؛ شایسته نیست .
بیت : هم امروز از پشت ٬ بارت بیفکن ....
معنی ؛ امروز کنایه از این دنیا / فردا کنایه از آخرت
داوری ؛ قضاوت آرایه تضاد؛ بیفکن / میفکن

تارا در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۱۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۴:

اساتید محترم لطفا بیت اول را معنی بفرمایید

بابک چندم در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۴۴:

پوزش
عرفان و نه غرفان-:)

حسین ش در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۲۶:

به نظر من این شعر نمیتواند مال خیام باشد برای اینکه خیام یک دانشمند بوده و هیچ موقع یک دانشمند نمیگوید - از درس علوم جمله بگریزی به.

بابک چندم در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۹ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۴۴:

@ حسین ش
حسین جان،
توهین به خیام؟!!!، وطن پرستی؟!!!، صحبتی هم که از مذهب و غرفان در بیانم نبود؟!!!
روی بیانم با نوشته آقا/خانوم "جامشید!" بود که یک سری اراجیف و محملات را پشت هم قطار فرمود که از سر تا پا نادرستند و آنان را به خیام منتسب کرد...هیچ توهینی نیز به خیام در کار نبود که نبود.
اگر در نگاه شما بزرگنمایی، غلو و اغراق، دادن اطلاعات نادرست برای بزرگ جلوه دادن شخصی ولو که خیام باشد نشان از وطن پرستی است، باید خدمتت عرض کنم که از نگاه من این خیانت به وطن، به خیام و از همه مهمتر خیانت به اصل راستی و درستی و صداقت و امانت داری،و همچنین خیانت به دیگر افراد جامعه است که با دادن یک سلسله اطلاعات نادرست و سراپا غلط جز گمراه کردن آنان نیست... و این تفاوت چندانی هم با اعمال خیل بزرگی از مذهب باوران ندارد که به همین شیوه با جعلیات و اراجیف و محملات و غلو و اغراق، تلاشی پوچ در بزرگنمایی بزرگانشان و فریب دادن خود و دیگران دارند...
باری
خیام ریاضیدان بود و نه فیزیکدان، آنچه که جناب "جامشید" ناشیانه سرهم کرد مربوط به علم فیزیک اتمی است و یکی دو قرن اخیر، نه هزار سال پیشتر که خیام و نه هیچ دیگر شخصی از انرژی و ماده تاریک، سیاهچاله های فضایی و امثالهم آگاه نبودند!!!...
در مورد مذهب و دین نیز که صحبتی نکرده بودم!
ولی اگر به دیدار نظامی عروضی با خیام آنچنانکه در چهار مقاله آمده و همچنین بیانات نوروزنامه نظر کنیم احتمال خداباور بودنش را بسیار بالا می برد...از اینشتین هم گفته ای نقل می شود که بیان کرده: "خدا تاس نمی اندازد" (God doesn't throw dice) و همچنین نقدهایی که دیگران کرده اند که با یک سری نظریات و تئوریهای فیزیک مشکل داشت و آنان را منافی خدا می دانست...که میرساند گویا او نیز خداباور بوده...
استفن هاوکینگ نیز در کتابش "تاریخی مختصر از زمان" آورده بود که برای درک کردن پیش از یک چندم ثانیه پس از بیگ بنگ به قبل را باید در ذهن خدا یافت ولی یکی دو دهه بعد گویا نظرش را عوض کرد به "برای آفرینش لزوماً نیازی به خدا نیست" ...
جهت اطلاع شما

۱
۲۰۹۶
۲۰۹۷
۲۰۹۸
۲۰۹۹
۲۱۰۰
۵۴۹۶