گنجور

 
حافظ

روزِ هجران و شبِ فُرقَتِ یار آخر شد

زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد

آن همه ناز و تَنَعُّم که خزان می‌فرمود

عاقبت در قدمِ بادِ بهار آخر شد

شُکرِ ایزد که به اقبالِ کُلَه گوشهٔ گُل

نَخوَتِ بادِ دی و شوکتِ خار آخر شد

صبحِ امّید که بُد معتکفِ پردهٔ غیب

گو برون آی که کارِ شبِ تار آخر شد

آن پریشانیِ شب‌هایِ دراز و غمِ دل

همه در سایهٔ گیسویِ نگار آخر شد

باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز

قصهٔ غصه که در دولتِ یار آخر شد

ساقیا لطف نمودی قدحت پُر مِی باد

که به تدبیرِ تو تشویشِ خُمار آخر شد

در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را

شُکرْ کان محنتِ بی‌حدّ و شمار آخر شد

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۶۶ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۱۶۶ به خوانش سعیده طاهری
غزل شمارهٔ ۱۶۶ به خوانش م. کریمی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۱۶۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۱۶۶ به خوانش محمدرضا کاکائی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
نظیری نیشابوری

شمع را زنده دلی در شب تار آخر شد

روز عشرت همه در خواب خمار آخر شد

شاخ سرکش شد و دست همه کوتاه بماند

جور گلچین و نزاع سر خار آخر شد

عندلیب ار نسراید به قفس معذورست

[...]

مشتاق اصفهانی

مژده ای دل که شب فرقت یار آخر شد

روز تاریک سرآمد شب تار آخر شد

یار از غیر برید الفت و با ما پیوست

بود ربطی که میان گل و خار آخر شد

از دم سرد خزان آنچه به گلشن می‌رفت

[...]

یغمای جندقی

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد

زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد

حاجب شیرازی

جور اغیار و غم فرقت یار آخر شد

عهد ناکامی عشاق فکار آخر شد

خم بجوش آمد و برخواست ز میخانه خروش

ابشرو، باده کشان دور خمار آخر شد

ساقیا صبحک الله بده جام صبوح

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

معرفی ترانه‌های دیگر