مصطفی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۱:
سلام چرا غزل 392 ندارید؟
اشتباه شماره گذاریست یا به دلیلی حذف شده این غزل؟
---
پاسخ: مشکل فنی بود، حل شد.
سیامک در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۸ - حکایت:
عوحی به چه معنی است؟
مهدی پوراطمینان در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۳۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۶:
"غزالان" در مصرع ششم را می توان به استناد فرهنگ لغت عمید و دهخدا با ایهامی معنا کرد: 1. دختران زیبا رو و خوش قد و قامت (زنان حرمسرا) و یا 2. مطربان و خوانندگان (حرمسرا)
که البته با توجه پیام مصرع پنج معنی اول قوی تر است.
مهدی پوراطمینان در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۲۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۶:
"شوخ چشمان" در مصرع اول به معنی مادی گرایان است و کسانی که به غیب و قیامت اعتقادی ندارد هر چند معنی شوخ چشمی در ادبیات ما؛ گستاخی، بیشرمی و بی حیائی ترجمه می شود ولی به نظر در این مصرع بیشتر به غفلت و نا آگاهی این گروه اشاره دارد که حوادث و ابتلاعات باعث درد روح و روانشان می شود.
مهدی پوراطمینان در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۱۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۶:
"صفیر نی" در مصرع سوم به نظر صدای (سوت) نی است که شاید اشاره یا کنایه ای به معنی ظاهری صور اسرافیل دارد. هر چند شاعر عظمت حال و هوای محشر (حشر آدمیان)را فراتر و مهم تر از (یک) به پا خواستن مردگان می داند و قطعاً معانی عرفانی و ملکوتی را گوشزد می کند.
موسی عطازاده در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
درمصرع «بوی خوش ربیع بر ایشان محرم است» با توجه به شواهد تاریخی، اشاره به عزای محرم نیست، بلکه فقدصرفا از معنای لغوی محرم که حرام بودن را می رساند استفاده شده است.
مینا در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:
با خویشتنش به ذره ی خویشی نیست
شهرام در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶:
سلام به حافظ و همه ی خوبان
بارها کلام حافظ من رو آروم کرده.
و دقیقاً همونطور که در بیت آخر گفته
خیلی وقت ها علاجمون رو فقط در غزل حافظ میابیم.
امشب هم حافظ من رو بی نصیب نذاشت.
دوسِت دارم حافظ
Shima در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۱۹ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:
در بند سوم باده خواران نباید باشه؟
پارسا در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
هرچی فکر میکنم دیو مسلمان نشود درست تر میاد چون به نظر حافظ داره ریا رو میکوبه و سلیمان نمیتونه اینجا این تأثیر عمیق رو روی خواننده بزاره چون تلبیس و حیل ابزار ریا کارا برای مسلمان و درستکار جلوه دادن خودشونه
و سلیمان هم نمیتونه غلط باشه فقط اون تاثیر عمیق بالا رو نداره و الا تو معنی هردو همین مزمون رو میرسونن ولی مسلمان عمیق ترین حالت رو داره
حسن_خادم_صبا در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:
سلام و درود بر همهی دوستان و فرهیختگان
اگرچه مجبوریم به احترام بر همهی نظرات و آرا، اما اقرار کنم که متاسف نیز هستیم از این بابت؛
چرا که هر که از ره رسید، بی آنکه بویی از عشق و معرفت حقیقی برده باشد، بر دُرّ افشانیهای بزرگانی چون شیخ اجل نظر راند و آنرا بر دوستیها و عشقهای رنگین و ننگین نسبت داد!!!
نه لیلی میشناسیم و نه مجنون
نه یوسف نه زلیخای جگرخون!!
به هر خبطی نهادیم عاشقی نام
به الله عشق را کردیم دلخون
#حسن_خادم_صبا
ناشناس در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۷:
در بیت سوم تنور یعنی دل آدمی و نان یعنی عشق ؟یعنی اگه دل پر سوز و گدازی نداشته باشی این نان عشق به تنور دلت نمی چسبه و می افته؟
افشین در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:
همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر
به نظر بنده:
تمام جهدها و تلاش هایی که به نظرت با ارزش بود را انجام دادی وبرای خداوند فرستادی اما وقتی حضور واقعی خداوند را بتونی احساس کنی و حقیقت محض الهی را دریافت کنی میفهمی که آنطور که فکر میکردی نبوده و اعداد وارقام راستین عملکردت را از خداوند دریافت خواهی کرد.
وکیل و محاسب از اسما خداوند میباشد.
Snur در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۱۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۳:
با صدای استاد شجریان این دو بیتی های باباطاهر لطف دیگری پیدا می کنند...
همیرضا در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۷:
@حمیدرضا صادقی:
«خور» گویا در گویش و خوانش فارسی کهن xar تلفظ میشده. از همین دست هم هست «خوش» که xash تلفظ میشود و با کلماتی مثل کش (kash) قافیه میشده.
گویا در گویش یزدی این نحوهٔ تلفظ لغات هنوز متداول است.
حمید رضا صادقی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۷:
درود فروان بزرگوار چرا قافیه خراب شده
آنگه رسی به خویش که بی خواب خور شوی ؟
پدر
زر
سجادی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۱۲ دربارهٔ رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۴۹ - باور مکن:
مصرع آخر به نظر میرسد اینطور صحیح باشد:
چون که هزیان گفته است او ، بشنو و باور مکن
محسن اسدی طاهری در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۴۵ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - من نتایج افکاره فی مرثیهاخیهالصاحب الاجل الاکرام خواجه عبدالغنی:
11- ز بودن تو مرا شادی ای که بود به دل
13- گسست رابطهء ما زهم دریغ، دریغ
محسن اسدی طاهری در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - من نتایج افکاره فی مرثیهاخیهالصاحب الاجل الاکرام خواجه عبدالغنی:
1- که تا قیامتم از مرگ یاد خواهد داد
2- نه قاصدی که ز مرغ شکسته بال و پری
3- سرم فدای تو ای باد صبحدم برخیر
4- به جلوه گاه جوانان پارسا چو رسی
5- به چشم زخم غریبی ز دودمان رفتی
6- که بیتوقف ازین تیره خاکدان رفتی
7- چه آتشی زده در خرمن جوانی من
8- گزیدهاند ز من جمله همدمان دوری
9- به حیله گرگ اجل ساختت شکار دریغ
10- به سینه ام ز تو صدگونه خار (؟) بماند (اشکال وزنی)
11- بودن تو مرا شادی ای که بود به دل
12- فغان که خشک شد از گریه چشم و تا به ابد
13- سست رابطهٔ ما ز هم دریغ، دریغ
14- کدام چاک که از جیب تا به دامن نیست
15- از آن به بانگ هزارم که رفته از چمنم
16- مرا ز دوریش (امکان؟) زنده بودن نیست (اشکال وزنی)
17- بین برابری او و جان که تاریخش
18- که جان به یکدگر از مهر در میان دارند
19- قدم ز بار فراق تو شد کمان (آوخ؟) (اشکال وزنی)
20- هلاک محتشم از زیستن به است اما
21- مدام خون ز دو چشمش بروی مژگان باد
22- تو را به سایهٔ طوبی و سدره جا بادا
برگ بی برگی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴: