محمدحسن در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۲ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۷۲- سورة الجن- مکیة » النوبة الثالثة:

خیلی از کلمات عربی استفاده شده است و حتی در تفسیر کلمات عربی از کلمات عربی بکار برده که خود آنها نیاز به ترجمه دارد .ترجمه خیلی از عبارتهای کوتاه و طولانی ارایه نشده است

م. در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۵۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:

لگر این شعر غزل است؟ چرا رعایت قافیه نشده؟ بین اول جا افتاده؟

شهرام در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۵:

من هم گویش شاملو رو میپسندم دزدیده چون جان میروی

Al در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۰۳ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:

در بیت نهم نیز "ار" به اشتباه "از" درج شده است. لطفاً اصلاح گردد.
سپاس

Al در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۵۶ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:

در بیت آخر کلمه نشئه به اشتباه نشه درج شده است، لطفاً تصحیح گردد.
با تشکر

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۵:

این چنین نیز آمده
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
جان اول را به مانای هستی می داند که در وجود مولانا اثر کرده
در بیت ششم نیز می گوید :
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من
یعنی من عاشق همان جانی هستم که دزدیده در من آمده و روح مرا شعله ور کرده

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۵:

پوزش
بسیار

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۵:

پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
بسیات جای تأسف دارد که عقیده به جن را به مولانا نسبت می دهی
بسیار آسان بود برای او که بگوید :
پوشیده چون جن می روی اندر میان جان من
ولی می گوید: همانطور که جان از چشم من پنهان است تو بدانگونه در جان من نفوذ کرده ای،
و ربطی به خرافاتی چون جن ندارد.

شادی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:

از حاشیه های دوستان بسیار آموختم ممنونم.
اما درباره اختلاف برداشتها من هم از مطالعاتی که درباره حافظ عزیزمان داشته ام تقریبا به همین نکاتی که آقای فرزاد گفته اند رسیدم.
مضافا اینکه زیبایی شعرحافظ اصلا به همین تأویل پذیری اشعار اوست و واقعا اختلاف دوستان برای اثبات یا رد یک نظر مفهومی نداره.
و درمورد تناقضی ک بعضی دوستان گفتند خیلی تعجب کردم. اصلا ذات شعر و آن هم غزل زاییده ی احساس آنی شاعر است چطور میشود توقع داشت احساس یک انسان دستخوش تحول نشود احساسی که لحظه به لحظه پر از فراز و فرود است. چه کسی گفته دیوان غزلیات یک شاعر باید ابتدا تا انتهایش انسجام معنایی و تصویری و یا هرچه داشته باشد مگر کتاب داستان یا رمان است؟! مگر اینکه شاعر روند داستانی چون مثنوی های فردوسی داشته باشد که تناقض در روند داستان اخلال ایجاد کند اما این ها در مورد غزل صادق نیست.

Arash در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۲۷:

من فکر میکنم منظورش از هشت و چارت دوازده برج فلکیه

شجاع در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

سپاس فروان از آقا رضای گرامی که غزلها را استادانه و بدون تعصب معنی می کنند.

صبا در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۵:

در مصرع( پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من) کلمه جان و جان جناس است، جان اول به معنی جن است و جان دوم به معنی روح و روان و در اینجا مولا تلمیحی دارد به این حدیث از صحیح بخاری و مسلم (إن الشیطان یجری من الإنسان مجری الدم)
مفهوم این بیت مولانا این گونه است پنهانی و مخفیانه مانند جن در وجود من می روی

رحیم غلامی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۳:

به چشم نهان بین نهان جهان را
که چشم عیان بین نبیند نهان را
نهان در جهان چیست؟ آزاده مردم
ببینی نهان را، نبینی عیان را
حکیم ناصر خسرو
منظور ظاهر و باطن است

رحیم غلامی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۳:

با سلام. آشکار یعنی ظاهر و نهان یعنی باطن. از اینجا اعتقاد رودکی به فاطمیان معلوم میشود که ظاهر بر طاهر دلالت می کند و باطن بر باطن. حکیم ناصر خسرو گفته است:
به چشم نهان بین نهان جهان را
که چشم عیان بین نبیند نهان را
نهان در جهان چیست؟ آزاده مردم
ببینی نهان را، نبینی عیان را

مظفر محمدی الموتی خشکچالی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۷۴:

در مصراع اول، حرف «نون»، افتاده است. لطفاً اصلاح فرمایید:
دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم؟ / در صف آزادمردان این دلیری چون کنم؟

س در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸:

جناب فولادی! طرفداری از عقل به حافظ نمی‌چسبد، مراقب باشید وسوسه عقل فریبتان ندهد

سام در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱ - سر آغاز:

منم با دریا موافقم. من متوجه تن این صدا شدم ولی خب همین کمک کردن و خوندن خیلی خوشحالم می کنه. کاش همه شعرا روش خوانش صحیحش بود

دکتر صحافیان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۹) حکایت ماه و شوق او با آفتاب:

ادامه حکایات فنا و بی خویشی( در پاسخ آرزوی فرزند سوم)حکایت سنگ و گل خشک(مقاله 13):
سنگ و کلوخ( گل خشک) در دریا افتادند.سنگ با زاری گفت غرق شدم اکنون سرگذشت خویش را با قعر دریا بازگو می کنم، ولی گل خشک از خود فنا شد، به وادی نامشخصی رفت و آواز داد که از من سر سوزنی باقی نمانده و دیده نمی شوم تنها دریاست که دیده می شود.اگر همرنگ دریا شدی مروارید شبفروز خواهی بود.
حکایت ابوسعید و معشوق
شیخ مهنه برای معشوق خلال، کلاه و شکر فرستاد و او نپذیرفت و گفت:
خلال آن را به کار آید که پیوسته در کار خوردن باشد و ما از عشق در خون دل خوردن.
شکر آن خواهد که تلخی را از کام خود بگیرد و ما تلخی عشق را خواهانیم .
کلاه درخور آن است که سر داشته یا سر مویی از آن خبر داشته باشد و من چون گریبان بی سرم و چون شمع از لحظه جدایی سر، تاریکی ها را می زدایم و مانند قلم پس از بریده شدن سر، اسرار می نویسم.
حکایت ماه و خورشید
ماه گفت از عشق خورشید، جهان را پرنور می کنم. گفتند نخست باید در پی او بشتابی، در او فانی شوی و وجودت از بالا گرفتن خورشید کاستی گیرد، پس از آن از تحت الشعاع خورشید آشکار می شوی و مردمان خریدار زیبایی ات.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

آرشام علی حسینی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۱۹ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:

سلام دوستان عزیزم لطفا در خصوص اینکه بجایه بده بیا و یا به جای بیار بده و ..... کسی نباید نظر بدهد چون حضرت حافظ نابغه ادبیات و عرفان بی بدیل جهان بوده و هست و جور که میخواست و توانا تر از تمام ادیبان جهان میتوانست کلمه ی مناسبتر استفاده کند . لذا نظر دادن در خصوص جابجایی کلمات غلط و کوتاه نظری افراد نظر دهنده در مورد حضرت حافظ میباشد

شاعر جوان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۵ - طعن زدن بیگانه در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را:

جناب نادر. در مورد روح ایمانی خیلی مطلب جالبی نوشتید. در حدیث است به همین مظامین که: اگر ایمان ده درجه باشد سلمان در درجه دهم آن است. و ابوذر در درجه نهم. و اگر ابوذر میدانست که در قلب سلمان چه می گذرد هر آیینه او را تکفیر می کرد.