دکتر صحافیان در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱) سکندر و وفات او:
پسر چهارم، رهایی خود را در آب حیات می داند و شوق بی وصفی برای رسیدن به آن ابراز می کند.
جواب پدر: آرزو بر تو چیره شده اگر روشنایی بر تو غالب شود باید آرزو مقهور تو باشد.( ذکر حکایت اسکندر و جستجوی آب حیات)
فرزند:.اگر آب حیات از مرگ نجاتم ندهد.هبچ کاری غیر از جویایی آن ندارم.اکنون مشتاقم بدانم آب حیات چیست؟ اگر به آن نمی رسم با گاهی آن دلم را روشن کنم.
پدر: ضمن حکایت درگذشت اسکندر، راهگشای شوقش می شود.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
دکتر صحافیان در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۰ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » المقالة الثالث عشر:
پسر چهارم، رهایی خود را در آب حیات می داند و شوق بی وصفی برای رسیدن به آن ابراز می کند.
جواب پدر: آرزو بر تو چیره شده اگر روشنایی بر تو غالب شود باید آرزو مقهور تو باشد.( ذکر حکایت اسکندر و جستجوی آب حیات)
فرزند:.اگر آب حیات از مرگ نجاتم ندهد.هبچ کاری غیر از جویایی آن ندارم.اکنون مشتاقم بدانم آب حیات چیست؟ اگر به آن نمی رسم با گاهی آن دلم را روشن کنم.
پدر: ضمن حکایت درگذشت اسکندر، راهگشای شوقش می شود.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
داش رشید در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:
99/99999 درصد فضای بین اتم ها خالی است یعنی هیچ چیزی به واقع وجود ندارد
تقی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۱۱:
کلمه زلف در مصرع اول احتمالا به اشتباه رلف نوشته شده.
مرزنگوش اسم یک گیاه خوشبو است.در نوشتن مصرع اول به نظر بین مرز و نگوشست فاصله اضافه افتاده.
عرفان در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۲:
سلام ،
یکی از دوستان زحمت کشیدن با صدای زیباشون این شعر رو خوندن حتما گوش کنید و لذت ببرید .
پیوند به وبگاه بیرونی
مصطفی یکتا در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۰:
استاد پریساهم زیبا خوانده.....
احمد نیکو در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۲۸ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۸:
روزی ست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد
ابر از رخ گلزار همی شوید گرد
بلبل به زبان حال پیش گل زرد
فریاد همی زند که می باید خورد
احمد نیکو در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک ز بهر کاری بوده است
زنهار قدم به خاک آهسته نهی
کان مردمک چشم نگاری بوده است
احمد نیکو در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۲۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳:
افسوس که ایام جوانی بگذشت
دوران نشاط و کامرانی بگذشت
تشنه به کنار جوی چندان خفتم
کز جوی من آب زندگانی بگذشت(رباعی شماره ۱۶۳ از ابوسعید ابوالخیر)
بی توجه در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸۰:
خیلی عجیب است؛ واقعا عجیب است که تابحال برای این شعر مهم و ناب هیچ حاشیه ای درج نشده است. قابل باور نیست!
عدم وجود حاشیه برای این شعر، خود تصدیقی به بخت سیاه اهل هنر است.
افسوس...
دکتر محمد ادیب نیا در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
دوستی از دوستان نازنین گنجور فرمودند:
چرا من باید از تمنیات درونی ام صرفنظر کنم، در جهانی که بیشتر زیبایی های من هرگز فهم نمی شوند اگر یگانه ای نیز نباشد که آنها را بفهمد و منظور کند، اصلا چرا باید زیبا باشم؟ چرا صبر پیشه کنم؟ در برابر چه تسلیم باشم؟ در برابر جاهلان؟
چه دور است از من و بزرگی من…
آخر به من یک مدل یونیورسال نشان دهید که من از روی او و به خاطر اوخود را بمیرانم!
پس باید گفت که عقل و دل حکم می کند که یگانه ای هست و نمی تواند نباشد و لذا باید خاطر نشان کرد که اولیای الهی در مسیر سیروسلوک و تخلق به اخلاق الهی لزوما به انسان کامل مکمل رجوع می کنند و همواره از وجود مقدس ایشان که به فرمایش شما یک مدل یونیورسال به تمام عیار است مدد و قوت و هدایت و ارشاد می گیرند و در نهایت به حول و قوه الهی واصل کوی حق شده و به دیدار سیمرغ ازلی و ابدی نایل می گردند. و این انسان کامل و مکمل الهی که از همه جهات زیباست، بطوری که هرکس که روی او می بیند از شدت اشتیاق جانش را تسلیم او می کند. کلمات و اصطلاحات پیر، پیر مغان، پیر طریقت، خضر راه، اهل هنر، شاه خوبان، پادشه کامکار، یوسف ثانی، روی گل، شاهد بازاری، پرده نشین، شاهد قدسی، مرغ بهشتی و مانند آنها در دیوان غزلیات حافظ اهل راز فراوان به چشم می خورد. بنابراین این مدل از انسان الهی است که وجه الله است و انسان می تواند همه چیز خود را تقدیم او کند. در دعای توسل این حقیقت به روشنی و زیبایی بیان شده است؛ «... یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله ...» والحمد لله رب العالمین علی کل حال.
مجتبی طلائیان در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - مطلع سوم:
سپاسگزار می شوم اگر کسی معنای بیت آخر را بگوید.
علی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸:
و اما سخن آخرم خطاب به اشخاصی همچون آقا فرهادی که گفتند حضرت حافظ العیاذ بالله کافر و ملحد بوده اینه که اگر به خودشون زحمت بدن و دیوان حافظ رو بخونن متوجه میشن که ایشان فردی موحد بوده اند.
ابیاتی مثل:
1-هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ/ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
2- صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ/ هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
3-چون احمدم شـفـیع بود روز رسـتخیز
گو این تن بـلاکش مـن پـرگنـاه بـاش*
آن را که دوستی علی نیست کافر است
گـو زاهـد زمانـه و گو شـیخ راه بـاش*
امـروز زنـده ام بـه ولای تـو یا عـلی
فردا به روح پـاک امامان گـواه بـاش
قبر امام هشـتم و سـلطان دیـن رضـا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
اما اینکه فقهای خشک مذهب و خشک مغز متعصب و متظاهر حضرت خواجه را کافر و ملحد خطاب میکردند، از این جهت بوده که افکار و اعمال و همچنین رای های باطل ایشان را به نقد می کشیده و در صدد احیای دین حقیقی و آزاد کردن مردم از بندگی جهل و تلبیس آنان بوده است.
بابک چندم در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
@ برگ بی برگی
دوست عزیز،
اگر من باشم بیت ششم را که در اینجا آمده کلاً بی خیال می شوم که پر از عیب و ایراد است، و در نسخه قزوینی/غنی هم که دارم نیامده...
بیت یکی مانده به آخر می شود:
چو منصور از مراد آنان که بردارند بردارند
که با این درد اگر در بند درمانند درمانند
"دربند" را چگونه تعبیر می کنی؟ گرفتار، در قید بودن؟
در کنار آنان، "در پی" یا بدنبال بودن را هم جایگزین کن، گمان کنم که کارت راه بیافتد...
علی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸:
آقا فرهاد گرامی، بیت نخستین بسیار بدیهی و واضح هست و هر عقل سلیمی به روشنی می فهمد که منظور شاعر خداوند متعال هست.
و اما این بیت : ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست
عقل کُل چاکر طُغراکش ِ دیوانِ تو باد
اگر فرصت کردید یه نگاهی به معنی عطارد و طغرا و دیوان در لغت نامه دهخدا و یا دیگر اساتید لغت شناس بیندازید.
انشاء: آفریدن؛ ایجاد کردن و پدید آوردن.منصبِ منشیگری و نویسندگی ِنامهها و فرمانها
عُطارِدبه اذعان همه ادبا(با تلفظ ضمه بر روی (ع) و نه کسره بر (ع): ستاره ای است از کواکب سبعه ی سیّاره ، معنای آن «نافذ در امور» می باشد، لذا دبیر و کاتب را بدان نامیده اند. و آن در فلک دوم است پس از فلک قمر. سابقه ی نسبت دادن عطارد به دبیری و تنظیم امور فلک به اساطیر یونان و روم برمیگردد که ستاره ی عطارد یا هرمس یا مرکور را فرزند زئوس و آفریننده ی دبیری و کتابت می دانستند. درقدیم ستارگان هرکدام ویژگی ومهارتی داشتند. عطارد هم دبیرفلک است.
طُغرا :چند خط منحنی تودرتو که اسم شخص در ضمن آن گنجانیده میشود و بیشتر در روی مسکوکات یا مُهر اسم نقش میکنند. در قدیم بر سر نامهها، احکام و فرمانهای دولتی و حکومتی مینگاشتند.
طُغراکش: مامور و مسئول و حمل کننده احکام و فرامین.
دیوان: وزرارتخانه، دفترخانه اداری و محاسبات اداره
معنی بیت:
اشاره دارد به اینکه آفریدن و تدبیر امور هستی و هرچه در آن است از ذات اوست و عقل کل،( پیامبر خدا) نیز با آن همه ادعا و دانایی، به چاکری و خدمتگزاری تو کمر بسته و و فرامین تو را به نزد بندگانت برده و قرائت کرده و نشر میدهد و همه چیز در خدمت توست.
مهدی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۶:
اجرای زیبای میثاق مرادی
پیوند به وبگاه بیرونی
مسعود حاجی جعفری در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۳۵:
بیا دربرم از وفا یک شب ای مه نخشب ....درسته
مه نخشب جریان یک شعبده بوده که شخصی تحت عنوان معجزه انجامیداده و مفصل است علاقه مندان میتوانند
رچ کنند.....
مظفر محمدی الموتی خشکچالی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:
مصراع دوم باید به صورت ذیل، اصلاح شود:
پنجهی مژگان گیرایی که من دیدم از او / زر، ز دست افشار سازد، بیضهی فولاد را
سارا محمدی الموتی
محمد زارع در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴:
واژه "برگ" در مصرع "درویش را نباشد برگِ سرایِ سلطان" به معنای میل و رغبت هم میتواند باشد که به نظر این معنی متناسبتر از "توشه و اسباب" است.
دکتر صحافیان در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۲ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱) سکندر و وفات او: