لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

در دو جهان لطیف و خوش، همچو امیر ما کجا

ابروی او گره نشد، گرچه که دید صد خطا

چشم گشا و رو نگر، جرم بیار و خو نگر

خوی چو آب جو نگر، جمله طراوت و صفا

من ز سلام گرم او، آب شدم ز شرم او

وز سخنان نرم او، آب شوند سنگ‌ها

زهر به پیش او ببر، تا کندش به از شکر

قهر به پیش او بنه، تا کندش همه رضا

آب حیات او ببین، هیچ مترس از اجل

در دو در رضای او، هیچ ملرز از قضا

سجده کنی به پیش او، عزت مسجدت دهد

ای که تو خوار گشته‌ای، زیر قدم چو بوریا

خواندم امیر عشق را، فهم بدین شود تو را

چونک تو رهن صورتی، صورت توست ره نما

از تو دل ار سفر کند، با تپش جگر کند

بر سر پاست منتظر، تا تو بگوییش بیا

دل چو کبوتری اگر، می‌بپرد ز بام تو

هست خیال بام تو، قبله جانش در هوا

بام و هوا توی و بس، نیست روی بجز هوس

آب حیات جان توی، صورت‌ها همه سقا

دور مرو سفر مجو، پیش تو است ماه تو

نعره مزن که زیر لب، می‌شنود ز تو دعا

می‌شنود دعای تو، می‌دهدت جواب او

کای کر من کری بهل، گوش تمام برگشا

گر نه حدیث او بدی، جان تو آه کی زدی

آه بزن که آه تو، راه کند سوی خدا

چرخ زنان بدان خوشم، کآب به بوستان کشم

میوه رسد ز آب جان، شوره و سنگ و ریگ را

باغ چو زرد و خشک شد، تا بخورد ز آب جان

شاخ شکسته را بگو، آب خور و بیازما

شب برود بیا به گه، تا شنوی حدیث شه

شب همه شب مثال مه، تا به سحر مشین ز پا

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۴۴ به خوانش مریم جوزی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۴۴ به خوانش آرش خیرآبادی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

با لب او چه خوش بود گفت و شنید و ماجرا

خاصه که در گشاید و گوید خواجه اندرآ

با لب خشک گوید او قصه چشمه خضر

بر قد مرد می‌برد درزی عشق او قبا

مست شوند چشم‌ها از سکرات چشم او

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
خواجوی کرمانی

صل علی محمدٍ دُرّة تاج الاصطفا

صاحب جیش الاهتدا ناظم عقد الاتّقا

بلبل بوستان شرع اختر آسمان دین

کوکب دُرّی زمین درّی کوکب سما

تاج ده پیمبران باج ستان قیصران

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا

راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما

داروی درد عاشقی هست دواش درد دل

نیست به نزد عاشقان خوشتر ازین دوا دوا

کشتهٔ تیغ عشق او زنده دلست جاودان

[...]

نسیمی

ای رخ جانفزای تو جام جم جهان نما

گشته عیان ز روی تو ذات و صفات کبریا

حسن خط جمال تو هست چو عین ذات حق

ذات حق از جمال تو گشت عیان و رونما

عرش خدا چو روی او بود نمود روی از او

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه