سینا در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:
جناب رهگذر، واجب میدانم بگویم که اطلاعات علمیتان به طرز عجیبی غلط است! (هرچند ارتباطی به شعر ندارد اما نتوانستم پاسخی ندهم) 200 میلیون سال قبل دوران دایناسور ها بود و زمین تا آسمان، فاصله زمانی داشت با «تکامل» انسان امروزی (هومو ساپینس یا انسان خردورز) که حداکثر 100 تا 150 هزار سال قبل میشود و از 5 میلیون سال قبل است که گونه های انسان نما (که تفاوت کم اما مهمی با نیاکان شامپانزه ها یا اورانگوتان های امروزی داشتند) یافت شده و آخرین گونه های انسانی به جز ما در فاصله 10 تا 30 هزار سال قل از بین میروند. ( تقاضا دارم حذف نکنید هرچند بی ربط است چون ضروری است که اطلاعات غیر علمی مطرح شده بی جواب نمانند)
هم مسیر در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:
اتفاقاً «جهان» به طور کامل به معنای عالَم است. با توجه به سطح عرفانی مولانا که همه ما به نیکی میدانیم قبل اینکه شاعر بزرگی باشد عارف بزرگی بودند، بسیار بسیار کم لطفی است اگر بخواهیم اشعار گهربار ایشان را با چشم دنیابین خود بسنجیم و معنا کنیم. با نگاه عارفانه که بخوانید، تازه متوجه عمق و تسلط مولانا به عرفان خواهید شد.
مینا در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
با سلام و احترام و ضمن تشکر از تفاسیر و معنی کردن اساتید، بنده هم بر این عقیده هستم که مراد حضرت حافظ با ایهام هر دو هست. یکی جام می ( انسان کامل و عارف حقیقی) و دیگر، شیخ احمد جام(رضی ا...)
علی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
با سلام و عرض ادب خدمت حافظ پژوهان گرامی، با توجه به اینکه حضرت حافظ مرید شیخ الاسلام احمد جامی عارف سده ی 5و 6 بوده و شیخ الاسلام جامی در شکستن میخانه و حد زدن بر نوشندگان معروف است. به نتیجه میرسیم که منظور جناب حافظ از شراب و می، آن معنی مصطلح در جامعه نبود و مرادش جام و می معرفت و عرفان می باشد. کما اینکه عرفای دیگر هم همچون عراقی در رساله عملیه خود به صراحت از اصطلاحات عرفانی و معانی آن نام برده.
و دیگر اینکه خطاب به اشخاصی که بر این اعتقادند که حضرت حافظ العیاذ بالله کافر و ملحد بوده اینه که اگر به خودشون زحمت بدن و دیوان حافظ رو بخونن متوجه میشن که ایشان فردی موحد بوده اند.
ابیاتی مثل:
1-هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ/ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
2- صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ/ هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
3-چون احمدم شـفـیع بود روز رسـتخیز
گو این تن بـلاکش مـن پـرگنـاه بـاش*
آن را که دوستی علی نیست کافر است
گـو زاهـد زمانـه و گو شـیخ راه بـاش*
امـروز زنـده ام بـه ولای تـو یا عـلی
فردا به روح پـاک امامان گـواه بـاش
قبر امام هشـتم و سـلطان دیـن رضـا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
اما اینکه فقهای خشک مذهب و خشک مغز متعصب و متظاهر حضرت خواجه را کافر و ملحد خطاب میکردند، از این جهت بوده که افکار و اعمال و همچنین رای های باطل ایشان را به نقد می کشیده و در صدد احیای دین حقیقی و آزاد کردن مردم از بندگی جهل و تلبیس آنان بوده است.
مهدیه در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۶:
در بیت هفتم هم میگه چو شکرگیر تو گشتم چو من از تیر تو گشتم تیر اینجا به معنی سهم هست. در بیت "تیر او باد عزُّ و نعمت و ناز تا بتابد بر آسمان بر، تیر" در این بیت هم تیر اول به معنای سهم و تیر دوم به معنای عطارد هستش
مهدیه در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۶:
بیت دوم را میتوان به دوصورت خوند:
1: همه خوبیِّ قمر او یعنی همه ی خوبی های ماه رو داراست
2 همه خوبی، قمرِ او یعنی همه ی خوبی ها مثل یک قمر به دور او میگردند
بیت پنجم خیلی معنی عرفانی و پیچیده ای داره میگه وگرم هست اگر من بنه انگشت تو برمن یعنی اگه در من هنوز مقداری منیت وجود داره تو انگشتت رو بر من بگذار. انگشت گذاشتن کنایه از عیب و ایراد گرفتنه.
در مصرع بعدی میگه که من اندر طلب خود سر انگشت گزانم. من احساس میکنم میخواد اشاره کنه که خدا و معبود ما در درون ماست و همون ندای اناالحق منصور رو بزنه اون انگشتی که بر من گذاشتی خود من بودم که انگشت بر دهان گذاشتم در طلب خودم که همان خدا بودم
سینا در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴:
آقای شهرام آرمانی، اصلا با نظر آقای شفیعی موافق نیستم و از غزل هایی بوده که ساسرش لذت خاصی بردم مخصوصا مصرع با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
پرویز در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۳:
لطفا کلمه عشق اضافه شود
نیک روز در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل:
فکر می کنم در بیت آخر مصرع دوم باید جای کوشیدن و پوشیدن تغییر کند:
خُلق چیست از خَلق خون نوشیدن است
باز ناکوشیدن و پوشیدن است
Nariman Farmanfarma در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۲ - مردن مریم و تعزیتنامهٔ شیرین به خسرو از راه باد افراه:
فرمایش جناب جباری صحیح هست، چون تصحیح نفرمودین، تکرار میکنم؛ ”چه خوش گفت آن نهاوندی به طوسی……“ یصحح عینهوا ایضاً
مهسا در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۶:
هیچکس به زیبایی مولانا با خدا عشقبازی نکرده . این غزل واقعا محشره.
احمد رهام در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:
در بیت سوم به اهمیت و نقش موسیقی اشاره دارد، در واقع از منظر حافظ با موسیقی"( در مفهوم عام آن) می توان سخنانی گفت که در وجود انسان غلیان می کند و می جوشد. توسعاً رازها را می توان با زبان موسیقی بیان کرد
قدح شکن در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۵ - طعن زدن بیگانه در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را:
سلام آقا سامان چرا آزمون را حیرت معنی کردید؟ چرا دنیا معنی نکردید؟ من نفهمیدم
بابک چندم در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:
@ شجاع
" به رهِ عیب مپوی"
راه معیوب، دارای عیب، کَژ، نادرست، دارای فساد را دنبال مکن...
آقا رضا چه جور دید را من که سر در نیاوردم...
علی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
این شعر به حدی زیباست که اگر کوچکترین عشقی توی وجود باشه هرچند سال قبل،دوباره زنده میشه و انگار که همین حالاست که عاشق شدی
اگر دلتنگ باشی که راه نفست بسته میشه
و اگر عاشق نباشی اشک بی عشقی در چشمانت جمع میشه
بابک در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۴:
از کوتهی ماست که دیوار بلند است...پذیرش مسئولیت در مقابل اتفاقات و دوری از عیب جویی و احتراز از اینکه هر رنج و سختی را سبب از بیرون و دیگران دانستن...یادآور بیت حافظ"هر چه هست از قامت ناساز و بی اندام ماست،ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست.
فهیم در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدیدکنندگان را:
سلام ودرود
گو بران بر جان مستم خشم خویش
عید قربان اوست (و) عاشق گاومیش
جای ویرگول واو تایپ شده است
فرید ماهانی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):
آنکه خالق را در یک دو یا سه هزار پیامبر و امام، تعریف کند؛ توان فهمش از جهان در همان حد است؛ متهم نیست چون مهم نیست. مگر اینکه به شغل برپایی جنگ مشغول باشد
مظفر محمدی الموتی خشکچالی در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۴۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:
بیت دوم، خامُشی، صحیح است و بیت را موزون میکند:
شکوه، مُهر خامشی میخواست گیرد از لبم / ریختم در شیشه، باز این بادهی پر زور را
مظفر محمدی الموتی
پریسا در ۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » مستزادها » مناظرهٔ ادبی (در جواب صادق سرمد از ادبای زمان):