گنجور

حاشیه‌گذاری‌های احمد رهام

احمد رهام


احمد رهام در ‫۲ سال قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح:

برخی از ابیات در این قصیده امروزه بسیار نا آشناو غریب می نماید. خاطرم هست در کتاب های دبیرستانی - نه چندان دور-  بیت شماره شماره (31) را از نمونه های تعقید معنوی می آوردند و آن را مخل فصاحت می دانستند.

براساس این تعریف، در بیت از آرایه ها و کنایات و ... دور از ذهن استفاده می شد که فهم و درک آن را ناممکن می ساخت.

اگرچه امروزه این موضوع به شدت توصیه می شود و شعر ساده گفتن را مناسب نمی دانند به گونه ای که شعر امثال انوری کاملا مبتنی بر تقویت شکل و فرم و آرایه های فرمالیستی بوده و با استفاده از امکانات متعدد شاعری ( هنری) ، به سمت ابهام ادبی گرایش یافته است.

 

احمد رهام در ‫۲ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:

در مصراع دوم یکی از خصوصیات کلام سعدی، بارز و هویداست و آن استفاده از ساختار نحوی استثنا در جمله است،
کهن شود هم کس را به روز گار ارادت، مگر مرا یعنی به جز من که ارادتم کهنه نمی شود زیرا همان عشق قدیمی و کهن یا اول است و همین برایم کافی است( بقول امروزی برای سرم زیاد است، کفایت میکند)

 

احمد رهام در ‫۳ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:

در بیت سوم به اهمیت و نقش موسیقی اشاره دارد، در واقع از منظر حافظ با موسیقی"( در مفهوم عام آن) می توان سخنانی گفت که در وجود انسان غلیان می کند و می جوشد. توسعاً رازها را می توان با زبان موسیقی بیان کرد

 

احمد رهام در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۹ - سبب آنک فرجی را نام فرجی نهادند از اول:

به نظر در این بیت:
صوفئی گشته به نزد این لئام و...
انتقادی است به صوفی گری از زبان مولانا شاید به برخی از سنن و رسوم نادرست رایج در خانقاه ها تاخته است.
به نظر می رسد مصراع دوم باید بدین شکل باشد
الخیاطه، والواطه و اللباس که بی ارتباط به لباس پوشیدنشان و ... اشاره دارد

 

احمد رهام در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۱ - سر آغاز:

شاید دشمن نفس در این باب همان زبان و سخن گفتن باشد.
به نظر می رسد این تعبیر از دشمن نفس ، از برساخته های سعدی باشد زیرا با توجه به سیاق عبارات بعدی و تاکید ابیات در ادامه این باب، در واقع سعدی در این باب به شدت وامدار غزالی در کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین است

 

sunny dark_mode