افسانه چراغی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۱۶ - عمعق بخارایی:
با سلام و سپاس از گنجور عزیز.
لطفا اسم شاعر در تیتر درست شود: عمعق
چابک در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ رشحه » شمارهٔ ۱ - از یک قصیده:
شاید منظور از "همه شب" طول مدت همان دوش باشد.
یوسف در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۳۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » آغیز یِئمیشی:
متنی که آقای نسودی نوشته اند درسته و اصل شعر هم به همین ترتیب هست
پیام در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۶ - در آمدن آن عاشق لاابالی در بخارا وتحذیر کردن دوستان او را از پیداشدن:
ای که عقلت بر عطارد دق کند.
عطارد دبیر فلک است و نماد علم و نویسندگی. دق (به فتح د) به معنای خواستن و خواهش و گدایی است به معنای دک کردن هم هست
میگه تویی که حتی عطارد با اون همه علمش، در برابر عقل تو هیچه... حالا که قضا و قدر رسیده، تو هم عقلت رو از دست دادی
خیلی زیباست
رضا س در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:
چهار بیت اول از زبان معشوقه و از حافظ به خاطر بیتوجهی و قدر ندونستنش شکایت میکنه. در ابیات پنجم و ششم حافظ دلیل کمتوجهی به معشوق و بیرون رفتن از خانه برای تماشای ماه نو رو به معشوق توضیح میده که گویا مورد قبول معشوق واقع نمیشه و حافظ رو واقعا از خود میرونه و مصرع دوم بیت اول رو عملی میکنه: (از ماه ابروان منت شرم باد، رو!) چون در بیت آخر حافظ میگه نباید به جز پیرمغان از کسی توقع مهر و وفا داشت. البته گفتن از سیامک و زو میتونه اشاره به زودگذر بودن زیباییهای معشوق هم داشته باشه و اینکه واقعا نیازی به اینهمه ناز کشیدن وجود نداره. خیلی زیرکانه و رندانه حرفشو زده.
شیوا در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۱۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۱۴ - حکایت:
واقعا خسته نباشید...و جای سپاس فراوان هست از این همه زحمات شما و این حجم شعرایی که میزارید...مخصوصا تصاویرو آهنگ های مرتبط....امیدوارم سایتتون همیشه پابرجا باشه
سپهر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۵۹ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۹:
علی عطار نژاد عزیز
مادح خورشید مداح خود است
تا ویژگی های بزرگ این شخص رو دستکم به طور بالقوه در خودتون نداشته باشید نمیتونید اینطور از خوندن اشعارش به وجد بیاید
براتون آرزوی موفقیت میکنم
محمد رضا خدایاری در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۱ - بیان آنک حق تعالی هرچه داد و آفرید از سماوات و ارضین و اعیان و اعراض همه به استدعاء حاجت آفرید؛ خود را محتاج چیزی باید کردن تا بدهد؛ کی «امن یجیب المضطر اذا دعاه»؛ اضطرار، گواه استحقاق است:
تشنگان گرآب جویند از جهان
آب هم جوید به عالم تشنگان
حسین نامدار (حکیم) در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » ناز ایله میسن:
با سلام. متن این غزل ترکی استاد شهریار، که یکی از مشهورترین غزلهای معاصر هست، متاسفانه آن قدر اشتباه دارد که من از ذکر آنها منصرف شدم و فقط در تعجبم که چرا دست اندرکاران گنجور، این گنحینه معتبر شعر و ادب ایران زمین، روا می دارند که این غزل وزین، به این وضع به هم ریخته و شلخته و تحریف شده، و ... خود در گنجور همچنان ادامه دهد!
لطفا کل شعر را حذف و یک بار دیگر از روی دیوان شهریار بازنویسی فرمایید. البته یکی از دوستان هم لطف کردند در حاشیه، متن کامل را از روی فایل صوتی خود استاد نوشتند که درست هست صرف نظر از فقط چند خطای جزئی رسم الخطی.
ممنونم از توجهتان
سعید اخیانی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:
در بیت هشتم این غزل که باعث حاشیه نویسی و بحث های زیادی بین دوستان در خصوص درستی کلمه "دامن" یا "ساعد "گردیده که در برخی نسخه هااز دامن و در برخی دیگر از ساعد استفاده شده است،بنظرم دوستان از زیبایی شناسی بیت و استفاده رندانه خواجه ازتکرار حرف" س"در این بیت غافل مانده اند که گویی با پاره شدن رشته تسبیح که بعلت خطای سر زده از حافظ و بودن دست وی در ساعد ساقی سیمین ساق صورت گرفته است مخاطب را با تکرار مصوت"س"و در واقع "هیس" گفتن ،به زیبایی تمام و با رندی خاص خود، دعوت به سکوت و چشم پوشی از خطای وی می کند.با این نگاه بنظر میرسد استفاده از ساعد بسی زیباتر از دامن باشد.
موتضی مهربد در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:
جسارتاً
اینکه استاد همایون در جشن حافظ شعر را از بر خواندند و بعضی کلمات بیت را جا به جا خواندند، به نظر هیچ قصد خاصی نبوده بلکه فراموش شدن شعر است که برای هر خواننده ای پیش می آید
در اکثر کنسرت ها هم متن شعر جلوی خواننده هست
سامان در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
چه کرده استاد افتخاری بزرگوار با این اشعار
مجید بهادر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۸ دربارهٔ هجویری » کشف المحجوب » مقدمات » بخش ۴ - فصل:
رعونات نفس = خود پسندی و امیال نفسانی
مجید بهادر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۲ دربارهٔ هجویری » کشف المحجوب » مقدمات » بخش ۴ - فصل:
تعبیه:در اینجا به معنای قرار داده شده /نهفته شده
مباش غره به بازی خود که در خبرست هزار تعبیه در حکم پادشاه انگیز
دیوان حافظ تصحیح خانلری 536
مجید بهادر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ هجویری » کشف المحجوب » مقدمات » بخش ۴ - فصل:
اعوجاج =کژی/کژشدن/ناراستی
از کژ و معجوج
نیکفر در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسری:
با درود به همه عزیزان
در بینت اول هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان صحح است، چرا که "دیده" در این بیت به معنی چشم نیست بلکه بمعنی " انچه دیدی" است.
یعنی ایدل عبرت بین از آنچه در اینجا دیدی درس عبرت گیر.
و در بیت "بر دیده من خندی کاینجا زچه میگرید؟ ( عاقلان) خندند بر آن دیده کاینجا نشود گریان" معنی اینست که تو بدیده من میخندی که چرا اینجا گریان شده، در حالیکه باید به چشمی (یا به کسی) خندید که از دیدن این صحنه گریان نشود.
حانیه در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:
جناب حمید بعید، سلام
فرمودید "لطفا بگذارید غزل غزل بماند"
یعنی اگر غزلی برای حضرت صاحب الزمان سروده شده باشد طبق فرمایش شما غزل نیست؟!
غزل شماره 313 خطاب به شاه شجاع سروده شده است ولی آیا عیبی دارد کسی برداشتی غیر از آن داشته باشد و آن را با دیگران به اشتراک بگذارد؟
چرا در حیرتید؟
مولیان در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۱:
این شعر معنای لطیفی دارد و اگر در آن دقت نشود، معنای آن درست فهم نمی شود.
اینجا عشق یار به مهمانی که وارد خانه ای می شود تشبیه شده است. مهمانی که درست است خیلی دلنشین و دلرباست ولی خانه ی میزبان را نیز ویران می کند که خاصیت عشق همین است
در این رباعی مراحل آمدن عشق به دل عاشق بازگفته شده است.
ابتدا عشقت به دلم آمد و با دیدن خانه ی دل من شاد شد و برگشت
برای چه برگشت؟ برای آنکه رخت و لباسش را بیاورد و چند مدتی در دل من ساکن شود.
در مصرع سوم، معنای تکلف، رودربایستی داشتن است. به او با رودربایستی گفتم، چند روزی مهمان من باش
اما عشق او در خانه من برای همیشه ساکن شد و انگار که اصلا رفتن را فراموش کرد
مهدی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:
در مصرع «کان جا مجال بادوزانم نمیدهد»، بین باد و وزان فاصله قرار نگرفته و ممکنه خوانندۀ ناآشنا که برای اولین بار شعر رو میخونه، در فهم وزن و خوندن، دچار مشکل بشه. لطفا فاصله قرار بدید.
افسانه چراغی در ۴ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ جامی » بهارستان » روضهٔ ششم (در مطایبه) » بخش ۴: