nabavar در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵:
گرامی آ.پ
کاش با مطالعه ی بیشتر تمام شعرا را متهم نمی کردی
اول اینکه هر که دم از پسر زد به معنای همجنس گرایی نیست
دوم : بسیارند شاعرانی که هم درین مقوله وارد نشده اند و هم عفت و حرمت قلم و کلام را بسیار نگه داشته اند
در شاهنامه ی فردوسی، در اشعار بی نظیر نظامی گنجوی اشاره ای درین مورد دیده ای؟
Polestar در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۵ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹:
کلمۀ بامداد در بیت سوّم غلط تایپیه و درستش اینه: به امداد
رحمت الله در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۰۱ دربارهٔ وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵:
کثرت پیداست و وحدت ناپیدا مثل نخ تسبیح که دانه ها پیداست و کسی توجه به ندارد حال آنکه اصل همان است اصل وجود در همه هست و پیدا نیست امام معصوم فرموده که خدا بوسیله خلقش تا پیداست ......
A.p در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵:
این شعر هم به خوبی معنی و مفهوم روشنی داره و نشان بر دلباختگی شاعر بر پسر قصاب میباشد
البته این رو هم خاطر نشان کنم که اصلا و ابدا در شعر فارسی از آغاز تا دوره ایرج میرزا و ملک الشعرا بهار هر کجا سخن از معشوق و عشق زمینی هست به هیچ وجه منظور شاعر عشق به زن نیست بلکه یکسره منظور جنس مذکر میباشد
A.p در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۰۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵:
در واقع من منکر این نیستم که بعضی از شاعران ایران زمین مشرب عرفانی داشتن
بلکه نظر من این هست که قرار نیست که چون شاعری یک اثر عرفانی داشته باشه دیگر تمام اشعار او چه غزل چه قصیده چه مثنوی همه در شامل مضامین عرفانی باشه
استاد سنایی هم چند اثر عرفانی داره ولیکن قرار بر این نیست که در جای جای اشعار او جستجوگر مضامین عرفانی باشیم
A.p در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۰۱ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵:
دوستانی که همیشه سعی میکنن به اشعار شاعران ایران زمین برچسب عرفانی بزنن ، بیایند و این و غزل رو تفسیر عرفانی کنن
A.p در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۴:
متاسفانه استاد سنایی هم ، همچون چند تن از شاعران دیگر دچار همجنسگرایی بوده که این از لابلای اشعار او به خوبی نمایاناست
عشق به پسرکی قصاب ...
احمدآرام نژاد در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸:
درود وعرض ادب:
هم قافیه نبودن مصرع سوم با بقیه مصراعها ایراد نیست اما اگر اتفاق بیفتد شعر را بسیارزیباترخواهدکرد
عباس خسروی در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۶ - حکایت در معنی غلبه وجد و سلطنت عشق:
درودتان باد.به گمانم برخیش بااملای صحیح برخویش باشد که ازبربعلاوه ی خوی بروزن می به معنای عرق باشدبعلاوه ی شین انتهای آن که ضمیراست.
احمدآرام نژاد در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۲:
درود وعرض ادب:
لغتنامه دهخدا
بیختن . [ ت َ ] (مص ) مصدر دوم غیرمستعمل آن بیزیدن . بیخ . بیز. بیزیدن است . (از یادداشت بخط مؤلف ). غربال کردن و پرویزن کردن . (آنندراج ). غربله .نخل . تنخل . انتخال . (منتهی الارب ). غربال کردن . سرندکردن . الک کردن . چیزی خشک و خرد را از الک و غربال و مانند آنها بیرون کردن تا نخاله از نرمه جدا شود. (یادداشت بخط مؤلف ). در پهلوی «وختن » از ریشه ٔ اوستایی «وئج » (تاب دادن . جنباندن ). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). پهلوی «ویختن » ، بیزیدن . چیزی را از غربال گذراندن : به نظر کلمه ریخت بهتر به مصرع اول ربط می یابد تا بیخت اما از نظر قافیه بیت را دارای نقص دو قافیه یکسان وبا یک معنی می کند
عباس در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶:
با تشکر از سایت ارزشمند گنجور. من ازنظر ادبی و تخصصی هیچ اطلاعی در زمینه شعر ندارم و درحقیقت هیچ علاقه ای هم به این مسئله ندارم. البته وجود متخصصان ادبیات را قبول دارم وکارشان را هم به نوبه خود بسیار ارزشمند میدانم . من اعتقاد دارم مولانا به تنها چیزی که اهمیت میده معناست و میخواهد هرکس این معنا را درک کنه و نهایتاً با بکار بردن عملی آن در زندگی خودش به اصل خودش زنده بشه البته برای بیان این معنا از روش ادبی زیبا و راحت درسطح بسیار بالا بهره گرفته تا اثر بیشتر در مخاتب بگذاره. این غزل و غزلهای دیگر مولانا بسیار با معناست که اگر هر کس این معنا در او زنده بشه و در زندگی خودش به آن عمل کنه تحول بسیار زیادی در خودش ایجاد میشه و درحقیقت به اصل خودش زنده میشه که مقصود از آمدن هر کس به این دنیا همین است و بس.
عبد در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰۸:
بیت ششم مصرع اول احتمالا «راز» غلطه و باید با فاصله «را ز» باشه
معراجی در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
در بیت :
حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست
بنظر می رسد که با توجه به ذکر نام حضرت سلیمان ، مفهوم عبارت کنایی و ایهام آمیز " باد به دست بودن" را از جنبه مثبت به معنای صاحب قدرت شدن تلقی کنیم بهتر به قصد جناب حافظ پی می بریم. زیرا به برکت عشق توانسته با ترک تمام تعلقات دنیوی و صرف نظر از تعینات ظاهری که مانعی بر سر راه وصالش به دامان معشوق بودند، مورد تفقد همه جانبه دلبر قرار گرفته و به درجه ای شایان یعنی "سلیمان شدن" دست یافته است و همچون قطره ای که به دریا بپیوندد و قدرت بگیرد راضی است زیرا به مرجله "فناء فی الله" ارتقا یافته و خداگونه شده و به رسم عارفان و رهروان طریق سیر و سلوک به برکت همین "فنا شدن" به مرتبه " بقاء بالله " رسیده است.
بعبارتی دیگر همه چیزش را داده است تا به همه چیز برسد.
والله اعلم بالصواب.
حمید گلی زاده در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳۴:
سلام
ادمین محترم میشه لطف بفرمایین بهترین تصحیح دیوان جناب صائب تبریزی رو بهم معرفی کنین
ممنونتون میشم اگرجوابم روبدین
امیر در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۳۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹۹:
باسلام ،
به نظر میرسد که مصرع دوم از بیت اول مشکل وزن داشته باشد. شاید صحیح آن صبح قیامت بوده است.
باتشکر از وبسایت گنجور
پدرام اسلامی در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
سلام.بیت آخر علامت سوال ندارد.واقعا بسیار روشن است!چطور سوالی کرده اید؟
میهن پرست در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل:
درود، در این مصرع : برد یک تن زان چهل کس کوزه گر
بجای برد باید بود جایگزین شود.
بود یک تن زان چهل کس کوزه گر
سپاس
میهن پرست در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۳ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل:
درود
در این مصرع : جمع کرد و گاه را در پیش کرد
بجای گاه باید گاو جایگزین شود.
سپاس
قلندر در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:
با درود و مهر...
هنوز هم با یک خیال حتی در خواب به شوق دیدار و دیار یار مشتاقانه با صبر و سکوت و وقار با تلخی و سختی شکار با شور و شرر و شعار با پستی و بلندی راه نگار با شکوه و جلال به قصد جلوه ی جانان حرکتی و همتی ست اگر حتی باد شرطه ای برنخیزد از ابر هدایتی بارانی و از،امواج دریای عشق بسوی ساحل نجات امیدی برجاست...
ای که درون هسته ای غافل از عقلِ خسته ای...
ساده تو دل شکسته ای لیک به جان
نشسته ای...
شاه نشین شب شدی شیر و شکر رطب
شدی...
خمره ی خون عنب شدی سرخی روی لب شدی...
پست تر از زمین منم خون جگر و غمین منم...
خفته در این کمین منم دشمن عقل و دین منم...
با سپاس از راهیان راه حق.
nabavar در ۴ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۶ - حکایت در معنی غلبه وجد و سلطنت عشق: