گنجور

 
آذر بیگدلی ظهیر فاریابی

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها آذر بیگدلی مصرع یا بیتی از ظهیر فاریابی را عیناً نقل قول کرده است:


  1. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در شمه‌ای از حال خود و تأسف خرابی خانه و منقبت کاظمین علیهما السلام فرماید :: ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۱۷

    آذر بیگدلی (بیت ۴۹): نیم ز اهل هنر، چون ظهیر، تا گویم - مرا ز دست هنرهای خویشتن فریاد

    ظهیر فاریابی (بیت ۱): مرا ز دست هنرهای خویشتن فریاد - که هریکی به دگرگونه داردم ناشاد

  2. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح ابوالفتح خان زند ابن کریمخان وکیل :: ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۴۲

    آذر بیگدلی (بیت ۶۴): وگرنه موجه ی دریا چنانکه گفت ظهیر: - «بهیچ وقت نیفگنده بر کران گوهر»

    ظهیر فاریابی (بیت ۲۰): اگر چه موج برآورد سالها دریا - به هیچ وقت نیفکند بر کران گوهر



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - هو القصیده در مدح علی بن ابی طالب علیه السلام:از دست من کشید گه عهد یار دست - بر هیچ کس نیافت چو من روزگار دست


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۵:بگشاد عشق روی تو چون روزگار دست - دست غمت ببست مرا استوار دست


  2. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در شمه‌ای از حال خود و تأسف خرابی خانه و منقبت کاظمین علیهما السلام فرماید:منم که کرد فلک کشت زندگیم حصاد - منم که داد زمین خاک هستیم بر باد

    آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱:وفا نگر، که وفائی ندیده از صیاد - بدام ماندم و از آشیان نکردم یاد!


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۱۶:دلم که در همه عالم غم تو کرده مراد - امید ده که ز وصل تو کی رسد به مراد؟

    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۱۷:مرا ز دست هنرهای خویشتن فریاد - که هریکی به دگرگونه داردم ناشاد

    ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۲۷:سپهر فضل و جهان هنر رضی الدین - تویی که همت تو هست با فلک همزاد

    ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۲۸:خدایگان کرام جهان رضی الدین - تویی که همت تو هست با فلک همزاد


  3. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح ابوالفتح خان زند ابن کریمخان وکیل:ببین ز لعل خود و، جزع من روان گوهر! - بگو کدام به، این گوهر است و آن گوهر؟!


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۴۲:تو راست لعل شکر بار و در میان گوهر - میان لعل چرا کرده ای نهان گوهر


  4. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح اسماعیل شاه خلیفه سلطانی:دوشم، از خواب بود چشم کحیل؛ - گوشم آسوده، خوش ز قال و ز قیل

    آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴:دوش، از گردش فلک که مدام - شاد غمگین کند، عزیز ذلیل


    ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۷۱:افتخار جهان جمال الدین - ای تو را قول و فعل هر دو جمیل


  5. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - در مدح صباحی:چون انجمن سپهر از انجم - شد پاک چو این جهان ز مردم

    آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۵ - تاریخ آب انبار اصفهان (۱۱۸۹ ه.ق):بعهد دولت دارای گیتی - سپهدار جهان، سالار عالم


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۵۵:ای حکم تو چون قضای مبرم - در زیر نگین گرفته عالم


  6. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - قصیده در مدح میرزا جعفر وزیر:ایا نسیم صبا، کت مبارک است قدوم - مبارکی و قدوم تو لازم و ملزوم


    ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۸۱:خدایگانا سالی زیادت است که من - به پای حرص به گرد عراق می بدوم


  7. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - قصیده در تعریف احمدخان خویی دنبلی - ماده تاریخ ۱۱۹۱ ه.ق:چو مهر باختری، همچو ماه کنعانی - شد از فسون زلیخای چرخ زندانی


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۷۹:در این هوس که من افتاده ام به نادانی - مرا به جان خطر است از غم تو تا دانی

    ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۴:سر ملوک جهان شهریار روی زمین - به دست و دل،حسد بحر و غیرت کانی


  8. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۵:فزود هر نفسم عشق، کز خط شبگون؛ - فزود روزبروز آن جمال روز افزون


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۶۲:شبی به خیمه ابداعیان کن فیکون - حدیث حسن تو می رفت و الحدیث شجون


  9. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸ - قطعه:کشت فرهاد را اگر خسرو - خود بپاداش جان شیرین داد


    ظهیر فاریابی » غزلیات » شمارهٔ ۴:ای به عیدی دلم به روی تو شاد - عید را روی تو مبارک باد


  10. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۸ - خواجه ی نوکیسه:شبی بخلوتی از چشم تنگ چشمان دور - نه هوشیار و نه مست و نه خفته نه بیدار


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۳۴:سپیده دم که زند ابر خیمه در گلزار - گل از سراچه خلوت رود به صُفه بار


  11. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲ - قطعه:بر آستانه ی جانان، که روضه ی ارم است؛ - اگر تو را گذری افتد ای نسیم شمال


    ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۵۰:قدوم ماه مبارک مبارک است به فال - که باد بر ملک بحر و بر مبارک سال


  12. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵:پیکی آورد پوستینی از دوست - گفتند حریفان که: ز تنگی نه نکوست

    آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶:ای دوست! که از دوستیت با دل خوست - با دل منشین، که دشمن جان من اوست


    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰:چشمی دارم همیشه بر صورت دوست - با دیده مرا خوش است چون دوست دروست


  13. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳:ای برده ز مهر تاب، ماه علمت - وی داده به خضر آب، خاک قدمت


    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶:ای خیل ستارگان سپاه و حشمت - دوران فلک زبون تیغ و قلمت!


  14. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۹:ای فوج طبیب را بدوزخ قائد - خواهی شودت قیمت مسهل عائد


    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۴۷:این خط که همی رخ تو را آراید - طوطی ست که بر بوی شکر می آید

    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:در مستی اگر زمن گناهی آید - شاید که دلت سوی جفا نگراید


  15. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۵:با گل میگفت بلبلی زار و نزار - کآمد بچمن بهار و دل تنگ مدار


    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۵۱:با خار قناعت ار بسازی یکبار - در هر قدمی برویدت صد گلزار


  16. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۳:شبها دارم از آن مه مهر فروز - در سینه همه آتش و در جان همه سوز


    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۶۰:این دل که نگشت بر مرادی پیروز - با من به زبان حال گفت از سر سوز


  17. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۱:سویم بفرست گاه پیغامی و گاه - باز آی که تا ببینم آن روز چو ماه


    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۸۴:گر عارضه ای روی نمودت ای شاه، - خوش باش کزو نیافت نقصان به تو راه!

    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۸۵:در ثورگه ست خانه طالع شاه - نشگفت اگر سیاه شد چهره ماه


  18. آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۴:در کوچه ی عشق، پای در گل ننهی! - کآسان، آسان زین غم مشکل نرهی


    ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۹۸:رخساره نازنینت ای سرو سهی - هم نام سعادت است و هم روز بهی