گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - وله

 

سر پیوند ما ندارد یار

چون توان شد ز وصل برخوردار؟

کار ما با یکیست در همه شهر

وان یکی تن نمیدهد در کار

همدمی نیست، تا بگویم راز

[...]

اوحدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۵ - وله بردالله مضجعه

 

کردم اندیشه تاکنون باری

برنیامد ز دست من کاری

گر ز قرب و قبول آن حضرت

رتبتی یافت خوب کرداری

من چنانم ز شرم بار گناه

[...]

اوحدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا (من و آن دلبر خراباتی - فی طریق الهوی کمایاتی)

 

در خرابات عاشقان کوییست

وندر آن خانه یک پری‌روییست

طوقداران چشم آن ماهند

هر کجا بسته طاق ابروییست

در خم زلف همچو چوگانش

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱ - سر آغاز

 

قل هوالله لامره قد قال

من له‌الحمد دائما متوال

احد غیر واجب باحد

صمد لم یلد و لم یولد

آنکه هست اسم اعظمش مطلق

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۲ - مناجات

 

ای خرد را تو کار سازنده

جان و تن را تو دل نوازنده

در صفات تو محو شد صفتم

گم شد اندر ره تو معرفتم

روشنایی ببخش از آن نورم

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳ - در آداب التماس

 

اوحدی، گر سر لجاجت نیست

زو نخواهی که خواست حاجت نیست

باغ و خرمن چه خواهی و ده ازو؟

زو چه خواهی که باشد آن به ازو؟

تو ازو وقت حاجت او را خواه

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۴ - در نعت رسول

 

عاشقی، خیز و حلقه بر در زن

دست در دامن پیمبر زن

حب این خواجه پایمرد تو بس

نظر او دوای درد تو بس

اوست معنی و این دگرها نام

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵ - ضراعت در صورت قسم

 

ای به مهر تو آسمان در بند

یاد من کن، چو میدهم سوگند

به زمانی که عقد دین بستی

به زمینی که اندرو هستی

به بنان قمر شکن که تراست

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۶ - در ستایش خرد

 

ای نخستینه فیض عالم جود

اولین نسخهٔ سواد وجود

روح در مکتبت نو آموزی

ابد از مد مدتت روزی

آسمان ترا زمین سایه

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷ - در تسبیح فلک

 

ویحک! ای قبهٔ زمرد رنگ

که ز جانم همی زدایی زنگ

کارگاه تر از کونی تو

کس نداند که: از چو لونی تو؟

بودنیها ز تست و آیینها

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸ - در ستایش سلطان ابو سعید

 

در جهان تا که سایهٔ شاهست

جور مانند سایه در چاهست

دو جهان را صلای عید زدند

سکه بر نام بوسعید زدند

جفت خورشید شد در ایامش

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۹ - تمامی این ستایش بر سبیل اشتراک

 

خسروی طاهر و وزیری پاک

هر دو در دین مبارز و چالاک

آن فلک را کشیده اندر سلک

وین جهان را نظام داده به کلک

آن چو ماهست بر سپهر جلال

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۰ - در ستایش خواجه غیاث‌الدین

 

صاحب ابر دست دریا کف

میر عباد عبد آصف صف

کار فرمای هفت چرخ مشید

بوالمحامد محمد بن رشید

ملجا ملت و ملاذ عباد

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱ - در صفت سرای معمور

 

ای همایون سرای فرخنده

که شد از رونقت طرب زنده

طاق کسری ز دفترت کسریست

هشت جنت ز گلشنت قصریست

خاکت از مشک و سنگت از مرمر

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲ - در صفت مسجد

 

ای گرامی بهشت مسجد نام

خلد خاصی ز روح جنت عام

شاه دیوارت، ای عمارت خیر

بن و بیخ کنشت کنده و دیر

از تو دین را نظام خواهد بود

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۳ - در صفت خانقاه و مدرسه

 

ای در علم و خانهٔ دستور

چشم بد باد از آستان تو دور

رفته بر خط استوار عرشت

همدم خطهٔ بقا فرشت

کوه پیش درت کمر بسته

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۴ - در حسب حال خود گوید

 

چون مزاج جهان بدانستم

نشدم غره، تا توانستم

کار من گوشه و کناری بود

راستی را شگرف کاری بود

ماه را قدر من سها گفتی

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۵ - در تخلص به اسم خواجه غیاث‌الدین

 

ای دل، از حکم زیجهای کهن

طالع وقت را نگاهی کن

به نمودار راست، بی تخمین

راز این طفل نورسیده ببین

که قوی حال یا زبون طرفست؟

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۶ - در طامات

 

ساقی ار صاف نیست، زان دردی

قدحی ده، که خواب من بردی

نیست صافی، مهل که جوش کنم

جام دردم بده، که نوش کنم

صف پیشینه صافها خوردند

[...]

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۷ - در غزل

 

مطرب، آخر تو نیز شادم کن

زان فراموش عهد یادم کن

گر چه هرگز نکرد یاد از ما

آن پریچهره یاد باد از ما

یاد او کن، ولی به نام دگر

[...]

اوحدی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۹
sunny dark_mode