سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۸ - قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء
همه افتادهاند در تک و تاز
کرده بر تو زبان طعن دراز
چون زفطرت تو بودهای مقصود
همگنان چون برادران حسود،
کارها ساختند بر سر راه
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۹ - قائد نفوس السالکین و نزهه قلوب المحققین
ای شده پای بست و زندانی
اندرین خاکدان ظلمانی
تاکی این گفت و گوی پر باطل
تاکی این جست و جوی بی حاصل
راه رو راه، گرد گفت مگرد
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۰ - دَعْ نَفْسَکَ وَ تَعال
بگذر از نقش عالم گل تو
ره تو و راهروتو منزل تو
رهروی، روسخن زمنزل گوی
همره و همنشین مقبل جوی
چون تو غافل نشینی از کارت
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۱ - من عرف نفسه فقد عرف ربه
بگذر از وهم و این سخن بگذار
کی بود وهم مدرک اسرار
دل تواند یکی مطالعه کرد
لوح اسرار قرب مبدع فرد
هر چه عین کمال معرفت است
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۲ - حکایت
دوش ناگه نهفته از اغیار
یافتم بر در سرایش بار
مجلسش زان سوی جهان دیدم
دور از اندیشه و گمان دیدم
مجمعی دیدهام پر از عشاق
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۳ - ما رَأَیْتُ شَیْئاً إِلّا وَ رَأَیْتُ اللهَ فیهِ
در جهانی که عالم ثانی است
بی زبانی همه زبان دانی است
عاشقان صف کشیده دوشادوش
ساقیان بر کشیده نوشانوش
سالک گرم رو در آنبازار
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۴ - صفت اصحاب الطریقه
رهروانی که وصل اوجویند
معتکف جمله بر در اویند
از وجود جهان خبرشان نیست
جز غم او غم دگرشان نیست
در جهانند و از جهان فارغ
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۵ - فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر
ساکنانی که جمله چون روحند
مرهم سینههای مجروحند
همه را درس، نقد ابجد عشق
همه را میل، سوی مقصد عشق
همه را گشته سر غیبی کشف
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۶ - انما اموالکم واولادکم فتنه
چه کنی عیش با زن و فرزند؟
ببر از جمله دل، بدو پیوند!
چه نشینی میان قومی دون؟
چه بری سر، زبند شرع برون؟
ای ستم کرده بر تو شیطانت
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۷ - منهاج العارفین و معراج العاشقین
ای همه ساله پای بست غرور
در خرابات حرص مست غرور
حرصت افگنده باز از ره حق
اینچنین کی رسی به درگه حق
راه دور است و مرکبت لنگ است
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۸ - خطوتان وقد وصل
خود تو کاهل نشینی ای غافل
ناپسندست غفلت از عاقل
خیز و خود را بساز تدبیری
بر جهان زن چهار تکبیری
در میان آی چست چون مردان
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۹ - کل نفس ذائقة الموت ثم الیناترجعون
هر که آمد در این سرای غرور
همدمش محنتست و منزلگور
کو زپیغمبران مسیح و کلیم؟
آدم و شیث و نوح و ابراهیم؟
یونس ولوط و یوسف و یعقوب
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۰ - حکایت
ای شنیده فسانه بسیاری
قصهٔ کوزهگر شنو باری
کوزهگر سال و ماه در تک و پوی
تاکند خاک دیگران به سبوی
چون که خاکش نقاب روی کنند
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۱ - ***
تا جهان است؛ کار او این است
نوش او نیش و مهر او کین است
اندر این خاکدان افسرده
هیچ کس نیست از غم آسوده
آنچنان زی در او که وقت رحیل
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۲ - فصل در صفت عشق و محبت
گر حیات ابد همیخواهی
خیز و با عشق جوی همراهی
رو، دم از عشق زن که کار این است
رهروان را بهین شعار این است
به زبان سرّ عشق نتوان گفت
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۳ - اولیاء الله لایموتون ولکن ینتقلون من دار الی دار
هر که در راه عشق گردد مات
در جهان کمال یافت نجات
آنکه از سر عشق باخبرست
دایم ازخورد و خواب برحذر است
و آنکه او شربت محبت خورد
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۴ - فصل در اثبات رؤیت الله تعالی
مرکب جهد زیر ران آرد
رخ بدان فرخ آستان آرد
سفر او نه آب و گل باشد
رفتن او به پای دل باشد
در طلب چون رسد به مطلوبش
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۵ - لا تدرکه الابصار وهو یدرک الابصار، طلب الهدایة والتوفیق بالعمل الصالح
ای به خود راه خویش گم کرده
این بود راه مرد پژمرده
ای همه لاف ترک دنیا گو
لاف و دعویت هست، معنی کو؟
چند از این شیوههای رنگآمیز؟
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۶ - در صفت کبر و عجب
خوبرویی تو زشتخوی مباش
راست بشنو دروغ گوی مباش
بامن پیوسته تازه روی و لطیف
تا شوی در میان جمع حریف
چون زنخوت کنی دماغ تهی
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۷ - و ان علیک لعنتی الی یوم الدین
تا توانی به گرد کبر مگرد
با عزازیل بین که کبر چه کرد؟
آب طاعت برید از جویش
نیل لعنت کشید بر رویش
بود آدم که کرد یک عصیان
[...]
