تا جهان است؛ کار او این است
نوش او نیش و مهر او کین است
اندر این خاکدان افسرده
هیچ کس نیست از غم آسوده
آنچنان زی در او که وقت رحیل
بیش باشد به رفتنت تعجیل
رخت بیرون فکن ز دار غرور
چه نشینی میان دیو شرور؟
حسد و حرص را به گور مبر
دشمنان را به راه دور مبر
دو رفیقند هر دو ناخوش و زشت
باز دارندت این و آن ز بهشت
پیشتر زآنکه مرگ پیش آید
از چنین مرگ زندگی زاید
به چنین مرگ هرکه بشتابد
از چنین مرگ زندگی یابد
تا از این زندگی نمیری تو
در کف دیو خود اسیری تو
نفس تو تا بدیش عادت و خوست
به حقیقت بدانکه دیو تو اوست
مردهدل گشتی و پراکنده
کوش تا جمع باشی و زنده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به نکاتی درباره زندگی و مرگ اشاره میکند. او میگوید که در جهان، هیچکس از غم و ناراحتی آسوده نیست و زندگی میان حسد و حرص میگذرد. او انسان را به جدایی از غرور و شیطان درون خود دعوت میکند و به این نکته تأکید میکند که باید از بار گناه و دشمنان دور شود. شاعر همچنین به اهمیت زندگی قبل از مرگ اشاره میکند و میگوید اگر قبل از مرگ به خود نپردازیم، در واقع اسیر دیو درون خود خواهیم بود. او از مخاطبان میخواهد تا خود را جمع کنند و زنده باقی بمانند، چراکه مرگ واقعی زمانی است که انسان از درون میمیرد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که دنیا وجود دارد، کار او این است که هم میتواند شیرینی و لذت را به انسان بدهد و هم تلخی و مشکلات را به وجود بیاورد. محبت او ممکن است همراه با ستم و سختی باشد.
هوش مصنوعی: در این دنیای غمانگیز و بیروح، هیچکس نیست که از غم و درد رهایی داشته باشد.
هوش مصنوعی: به اندازهای در این دنیا زندگی کن که وقتی زمان رفتن فرا برسد، آماده باشی و درنگ نداشته باشی.
هوش مصنوعی: لباس غرور و تکبر را کنار بگذار و از میان شیطان بدی که در اطرافت است، دور شو.
هوش مصنوعی: حسادت و طمع را با خود به خاک نبرید و دشمنان را از خود دور نکنید.
هوش مصنوعی: دو نفر هستند که هر دو حال خوشی ندارند و زشت به نظر میرسند. این دو نفر باعث میشوند که دیگران تو را از بهشت دور کنند.
هوش مصنوعی: پیش از آنکه مرگ به سراغ انسان بیاید، باید از زندگی و تجربیات به دست آمده استفاده کند و از آن بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: هر کس که به چنین مرگی نزدیک شود، از چنین مرگی به زندگی دست مییابد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از این زندگی خارج نشوی، تو در چنگال شیطان خود گرفتار هستی.
هوش مصنوعی: نفس تو، تا زمانی که به بدیها عادت کرده و خو گرفته است، باید بدانی که واقعاً آن بدی، دیو درون توست.
هوش مصنوعی: اگر دلت پر از ناامیدی و پراکندگی است، تلاش کن تا با هم بودن و زندگی کردن، دوباره جمع و متحد شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.