امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱
ای خاک سر کوی تو گشتن هوس ما
بر پای سگت بوسه زدن ملتمس ما
گر دم زدن ما بود از مهر تو چون صبح
صد شام سیه روز شود از نفس ما
در بادیه شوق تو چون راحله بندیم؟
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴ - تتبع یار عزیز
ای ز آتش می در گل روی تو اثرها
در سینه ازان آتشم افتاده شررها
سنگ لب رودی ز قتیل تو رود خون
باشد ز تموج به کنار آمده سرها
در خلعت گلگون قد رعنای تو سرو است
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶ - تتبع مولانا شاهی
شبنم که هوا ریخت به گلها و سمنها
شد آبله عارض اطفال چمنها
گلهای چمن گر نه شهیدان فراقند
چون لاله چرا غرقه به خونند کفنها؟
در تاب اگر نیست ازان جعد دلآویز
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹ - تتبع میر سهیلی
دل کز غمت آرام نباشد برم او را
تا چند بکویت برم و آورم او را
زاغی که کند گاه جنون میل نشستن
بر فرق بود طعمه ز زخم سرم او را
خواهم که گرانی برم از کوی تو گرچه
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸ - تتبع شیخ
می آینه گون صاف و قدح آینه فام است
جز عکس رخ یار درو دان که حرام است
چو ساقی مهوش قدحت عشوهکنان داشت
تقوی چه حکایت بود و زهد کدام است؟
از آب می و دانه نقل است همانا
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳ - تتبع خواجه
رندان همه در کوی مغان گشته خرابت
ای مغبچه شوخ چه مست است شرابت
لطف و کرمت تیر کشیدست به تنها
ارباب وفا جان دهد از ناز و عتابت
هستی تو پری زانکه درآیی بدل و جان
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰ - تتبع خواجه
آن کاکل مشکین که به رخ گشت حجابت
آهست مرا کار پی رفع نقابت
گنجی است ترا حسن کزو دهر شد آباد
لیکن دل دیوانه من گشت خرابت
ساقی می روشن که دل غمزده تیرست
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴ - تتبع خواجه
از رفتن یارم بود آشوب قیامت
یارب مبرش جایی و دارش به سلامت
در هجر تو افتد به سرم انجم و گردون
ای شام فراق تو مرا روز قیامت
ای ساکن جنت گل اگر بر سر طوبی
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵ - ایضا له
در میکده آنرا که به کف جام شراب است
عیبش مکن ار شام و سحر مست و خراب است
برداشتن از می نتواند سر خود را
از باده هوا در سر آن کو چو حباب است
سر رشته کارش کشد آخر به خرابی
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹ - در طور خواجه
بود آب زده ساحت میدان خرابات
بزم طرب آماده در ایوان خرابات
بنشسته در و پیر خرابات قدح نوش
در خدمت او صف زده رندان خرابات
جا کرده برش مغبچه شوخ به مستی
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۱ - تتبع خواجه
دید آن که پی من به خرابات فنا رفت
سرها چو حباب آمد و بر باد فنا رفت
در هجر تو آه دل من بوده که تا صبح
گفتند خلایق که مگر باد صبا رفت
در راه به زهاد بسی عربده کردست
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۲ - تتبع خواجه
هر دل که نه صاف است برو فیض خرام است
مرآة رخ دوست دل آئینه فام است
در آئینه جام بدیدم رخ ساقی
آن دوره آئینه مگر دوره جام است؟
از آب حیات قدحم کام به ذوق است
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۵ - تتبع خواجه
تا کوثر و فردوس ره دور و دراز است
وان عیش غنیمت که در میکده باز است
از ناز مران رخش پی قبله که هر سو
بر خاک ره افتاده سر اهل نیاز است
بنگر به حباب می گلرنگ که در دور
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۸ - تتبع خواجه
زان لعل می آلود شدم مست خرابت
ای مغبچه شوخ چه مستست شرابت
ای عشق هوایت چه بهار است که بادا
بر خرمت ما تیره دلان برق سحابت
با عارض نسرین وش اگر باده بنوشی
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹ - مخترع
لعل تو نبات و سخنت آب حیاتست
تب خاله بران گوشه لب حب نباتست
از دیر سوی مسجد ازانم حرکت نیست
کان مغبچه در میکده شیرین حرکاتست
از صومعه خود را به خرابات فکندیم
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲ - تتبع حضرت شیخ
چشمم چو بر آن روی چو رشک قمر افتاد
از چشم دوید انجم و بر روی در افتاد
از خوی به رخت اختر دری به شفق نیست
کز شبنم فردوس به گلبرگ تر افتاد
خون دلم از دیده ز بس کرد غمم فاش
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵ - تتبع مولانا کاتبی
تا خرقه و سجاده ام افتد در می چند
خواهم طرف میکده رفتن قدمی چند
درکش قدحی چند و فلک را عدم انگار
در خاطرت از دور چو بینی المی چند
در گلشن دوران همه در دور قدح کن
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸ - تتبع میر
از شهد نگویم لب آن سیمبر آلود
از شیره جانست که گلبرگ تر آلود
از خون دلم بود رخ آلوده مژگان
چون خواستم از اشک بشویم بتر آلود
از هجر لبت خون که همی رفت ز چشمم
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰ - در طور خواجه
صوفی ز میم واقف اسرار نهان کرد
من نیز چو نوشم به کنم آنچه توان کرد
جاوید سرافراز شد آنکس که سر خود
در دیر فنا خاک ره پیر مغان کرد
از خوابگه آمد بدرو گشت قیامت
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۶ - تتبع مخدوم
یارب چه بلاییست که آن شوخ قدحنوش
هر باده که با غیر خورد من روم از هوش
از بسکه سبوی در میخانه کشیدم
شد چون کف دست شترمست مرا دوش
آن چشم سیه را نبود حاجت سرمه
[...]