گنجور

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۲

 

امروز ای فرشتۀ رحمت، بلا شدی

خوشگل شدی، قشنگ شدی، دلربا شدی

پا تا به سر کرشمه و سر تا به پای ناز

زیبا شدی، لوند شدی، خوش‌ادا شدی

خود ساعتی در آینه اطوار خود ببین

[...]

۸ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۲۸

 

آورد بوی زلف توام باد زنده باد

ز آشفتگی نمود مرا شاد زنده باد

جست ارچه در وصال تو خسرو حیات خویش

مرد ارچه در فراق تو فرهاد زنده باد

هرگز نمیرد آن پدری کو تو پرورید

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۰ - جور!

 

جور این قدر به یک تن تنها نمی‌شود

گویی اگر که می‌شود حاشا نمی‌شود

ظالم‌تر از طبیعت و مظلوم‌تر ز من

تا ختم آفرینش دنیا نمی‌شود

ای طبع من ز زشتی کردار روزگار

[...]

۱۱ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۲ - دل خوار کرد

 

دل خوار کرد در بر هر خار و خس مرا

نگذاردم به حال خود این بوالهوس مرا

از بس که غم کشیده مرا سر به زیر پر

خوش‌تر ز عالمی شده کنج قفس مرا

پرسد طبیب درد دلم را چه گویمش

[...]

۸ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۶ - یاد وطن

 

هر وقت ز آشیانهٔ خود یاد می‌کنم

نفرین به خانوادهٔ صیاد می‌کنم

یا در غمِ اسارت جان می‌دهم به باد

یا جانِ خویش از قفس آزاد می‌کنم

شاد از فغانِ من دلِ صیاد و من بدین

[...]

۱۳ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۴۲ - زهدفروشان

 

اندر قمار عشق تو بالای جان زدند

هرچند باختند قماری کلان زدند

با ترک چشم مست تو همدست چون شدند

مستان جور گشته در دین کشان زدند

لولی‌وَشان ز بادهٔ گلرنگ پای گل

[...]

۹ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۴۳ - آرزو

 

بیمار درد عشق و پرستارم آرزوست

بهبود زان دو نرگس بیدارم آرزوست

یاران شدند بدتر از اغیار گو به دل

کای یار غار صحبت اغیارم آرزوست

ای دیده خون ببار که یک ملتی به خواب

[...]

۱۳ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۵۰ - یادگار یک صباح خماری!

 

دیشب خرابی میم از حصر و حد گذشت

این سیل کوه ساز خم آمد ز سد گذشت

گفتم حساب جام‌شماری به دست کیست

ساقی جواب گفت چه پرسی ز صد گذشت

قدم خمیده شد چو کمان تا که دیده دید

[...]

۹ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۵۲ - در استقبال غزل رئیس الوزرا

 

ای بارگاه حسن تو محمود ایاز کن

وی خسروان به پیش ایازت نیاز کن

ویرانه ساز کعبهٔ دل‌ها چو سومنات

محمودی ای به کشور جان ترکتاز کن

چشم بهانه گیر تو دنبال فتنه کرد

[...]

۱۲ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۵۷ - هجر و سفر عارف دربه‌در

 

عمرم گهی به هجر و گهی در سفر گذشت

تاریخ زندگی همه در درد سر گذشت

گویند اینکه عمر سفر کوته است و من

دیدم که عمر من ز سفر زودتر گذشت

بستی درم ز وصل و گشودی دری ز هجر

[...]

۱۱ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۵۹ - خسروان بیگانه‌پرست وکلای خائن!

 

ای طرّه‌ات کلف به رخ آفتاب‌کن

روی تو آفتاب و مه اندر نقاب‌کن

تیر نگاه چشم تو رستم به غمزه دوز

مویت کمند گردن افراسیاب‌کن

آهوی جان شکار دو چشمت به گاه خشم

[...]

۸ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۶۳ - رؤیای راحتی

 

در دور زندگی به جز از غم ندیده‌ام

یک روز خوش ز عمر به عمرم ندیده‌ام

گفتم ببینم اینکه شب راحتی به خواب

دیدم ز دست هجر تو دیدم ندیده‌ام

گفتند دم ز عمر غنیمت توان شمرد

[...]

۱۰ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۶۹

 

می‌خواستی دگر چه کند کرد یا نکرد

مردم، قَجَر به مردمِ ایران چه‌ها نکرد

ای کور دیده مردم خودبین بی‌خرد

گر نیک بنگرید به جز بد به ما نکرد

با قیدِ اِلتِزام خیانت به مملکت

[...]

۷ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۸۸ - دیشب به یاد روی تو ای رشک آفتاب

 

دیشب به یاد روی تو ای رشک آفتاب

شُستم ز سیلِ اشک من از دیده نقشِ خواب

تا صبحدم که جیب افق چاک زد شفق

صد رنگ ریخت دل به خیال رُخَت بر آب

بنشسته‌ام میانهٔ سیلابِ خون که گر

[...]

۹ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۸۹

 

آتش الهی آنکه بیفتد میان دل

نابود همچو دود شود دودمان دل

مانند خاندان گل از صرصر خزان

هستی به باد داده شود خانمان دل

احوال دل مپرس که خون ریزد از قلم

[...]

۱۴ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۴ - پدر نامه عارف

 

بار آورندهٔ شَجَرِ بی‌ثمر پدر

ای زندگانیت همه با دردسر پدر

ای مایهٔ فلاکت و خون جگر پدر

ای تربیت کنندهٔ اولاد خر پدر

ای کرده چاک دامن ناموس مادرم

[...]

۱۳ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۱ - جواب عارف به دوستش آقای م. ر. هزار

 

بهتر ز کوی یار، دل اندر نظر نداشت

یا چون منِ فلک‌زده جای دگر نداشت

چندین هزار یار گرفتم یک از هزار

همچون «هزار» از دل زارم خبر نداشت

گفتم من آنچه راست، به گوشی اثر نکرد

[...]

۱۵ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۱۷ - فدائی مشروطیت ایران

 

ای محترم مدافعِ حُرّیَتِ عِباد

ای قائِدِ شجاع، هواخواهِ عدل و داد

کردی پی سعادتِ ما، جانِ خود فدا

پاینده باد نام تو، روحت همیشه شاد

۲ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۲۴ - فروتنی

 

با این محیط فاسد و این مردم دنی

احمق کسی که تن دهد اندر «فروتنی»

۱ بیت
عارف قزوینی