بار آورنده شجر بی ثمر پدر
ای زندگانیت همه با دردسر پدر
ای مایه فلاکت و خون جگر پدر
ای تربیت کننده اولاد خر پدر
ای کرده چاک دامن . . .
هر شب گرفته تنگ برش در برابرم
پنداشتی که مرده و گر زنده ام خرم
مردم ز شرم اینکه چه سان سر برآورم
ای من شده شهید ره . . .
ای ز آدم بهشت فرو شد ترا نسب
عمری فکنده ای تو مرا در غم و تعب
ای برخلاف علم و ادب همچو بولهب
گشتم ز دست جهل تو حمالة الحطب
در زیر بار زندگیم همچو خر پدر
شاگرد خانه پادو بازار کردیم
پا بست زن اسیر طلبکار کردیم
بی علم و بی سواد و خر و خوار کردیم
جز خانه خود از همه جا بیخبر پدر
نفرین بخانواده و خوان تو نان تو
جانم بلب رسید پدر جان بجان تو
آتش بخانمان تو و آشیان تو
رفتم بکشوری که نیابم نشان تو
آیم دمی که از تو نبینم اثر پدر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.